/گزارش كامل هشتمين ميزگرد دانشجويي ايسنا/ چند عضو بسيج دانشجويي، طيف نوگراي شيراز و فراكسيون روشنگري طيف علامهي دفتر تحكيم و جامعهي اسلامي دانشجويان
هشتمين ميزگرد دانشجويي بررسي انتخابات رياست جمهوري نهم با حضور نمايندگان چند تشكل دانشجويي در خبرگزاري دانشجويان ايران برگزار شد. در اين نشست «سيدامير پاكزاد» سخنگوي فراكسيون روشنگري دفتر تحكيم وحدت(طيف علامه)، «سيدعلي سيادتي» دبير جامعهي اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران، «عطاءالله بيگدلي» مسؤول بسيج دانشجويي دانشگاه امام صادق (ع) و «مهدي ميرزايي» عضو نوگراي طيف شيراز دفتر تحكيم وحدت، حضور داشتند. ـــــــــــــ مسوول بسيج دانشجويي امام صادق(ع): ـ برنامهي ادارهي كشور را رييس جمهور نميدهد / ـ گويا غباري بر فضاي دانشگاهها نشسته است ـــــــــــــ عضو نوگراي طيف شيراز دفتر تحكيم: ـ رنجنامهي خاتمي بسيار پردرد خواهد بود / ـ مگر امام(ره) نگفت مردم ولينعمت نظام هستند؟ ـــــــــــــ دبير جامعهي اسلامي دانشگاه تهران: ـ رييس جمهور حاكم نيست، مدير است / ـ مشروعيت نظام از خداست و نه مردم ـــــــــــــ سخنگوي فراكسيون روشنگري دفتر تحكيم(علامه): ـ بايد مرزهاي خودي و غيرخودي را برداشت / ـ مبناي حضور ما در انتخابات مشاركت معترضانه است به گزارش خبرنگار سياسي ايسنا، ابتدا «بيگدلي» در ارزيابي فضاي فعلي دانشگاهها با اشاره به اينكه «اكنون براي ارزيابي زود است»، گفت: مقايسهي اين انتخابات با سال 1376 و 1380 قياس معالفارق است، فعلا فضاي سياسي مبهمي بر دانشگاه حاكم است كه بخشي از آن به دليل ابهام در فضاي انتخاباتي كشور است و اينكه آرايش سياسي هنوز درست انجام نشده است. پاكزاد نيز در همين باره گفت: بيتفاوتي كه در دانشگاهها شاهديم سواي آنچه به عنوان واضح نبودن آرايش نيروهاي سياسي وجود دارد، فضاي انفعال درون جامعه را هم تداعي ميكند. در انتخاباتهايي مثل سال 1376 كه فضاي عادلانهتري حاكم بود، شور انتخاباتي فضاي دانشگاه به جامعه منتقل شد و با توجه به انسداد سياسي در سال 76 شور و هيجان به فضاي جامعه بازگشت. وي افزود: در دوم خرداد دانشجويان به عنوان پيشتازان حركت عمومي جامعه براي تحقق اهداف آرمانگرايانهي خود منجر به انتقال شور به جامعه شدند، اميدواريم دانشجويان از اين فرصت باقيمانده تا انتخابات اتي استفاده كنند و با نقد شرايط جامعه، راهبرد عملي براي خروج از اين فضا را پيدا كنند. در ادامه، سيادتي نيز اظهار داشت: عليرغم برنامههاي برخي تشكلها، بازخورد چنداني دريافت نشده است و گويا غباري بر فضاي دانشگاهها نشسته، چرا محيطي كه بايد فعالترين قشر جامعه باشند سكوت كردهاند؟ حضور گستردهي مردم نيز منوط به شركت تمام طيفها در انتخابات نيست، مثلا در انتخابات شوراها با اينكه تنوع وسيعي از احزاب حضور داشتند ولي شركت مردم در آن حداكثري نبود. وي علت آنچه را رخوت در تشكلهايي چون بسيج دانشجويي و جامعهي اسلامي ميخواند اين گونه تشريح كرد: شخص خاصي برجسته نشده و اصولگرايان روي يك نفر به اجماع نرسيدهاند ولي چون هدف وحدت است، بسيج و جامعهي اسلامي برنامههايشان به سمت وضوح كلي و زواياي مختلف انتخابات است و نه فرد خاصي. اين فعال جامعهي اسلامي دانشجويان، همچنين «سرخوردگي» را علت آنچه «رخوت» در تشكلهاي طيف مقابل ميخواند دانست و افزود: در سالهاي گذشته از اين افراد استفادهي ابزاري شد و شعارهاي مورد اتكاي آنان، شعارهايي خارج از حيطه، موقتي و بدون زيربناهاي لازم بود كه نميتوانست آرمان جنبش دانشجويي باشد، همچنين به اين شعارها عمل نشد و منتخبان اين تشكلها بيشتر وقت خود را صرف منازعات كردند. بلاتشبيه، بنيصدر هم از اين شعارها زياد ميداد. سيادتي ادامه داد: دستهي سوم تشكلها نيز طيف خاكستري هستند كه در امواج مختلف حالت ميگيرند. ميرزايي نيز در ادامهي اين ميزگرد با بيان اينكه «قاطبهي مردم در صورت شركت در انتخابات به شعارها و مفاهيم مترقي رأي ميدهند»، ابراز داشت: بخشي از دانشجويان ميگويند كه به چپ اجازهي كار ندارد، پس بگذاريد راست بيايد تا يكپارچه شود و نتيجهي ناگوار آن بر همهگان آشكار شود. وي افزود: دانشگاه بيشترين نمادي است كه ميتواند عملكرد 8 سالهي دولت را به نمايش بگذارد چراكه اصلاحطلبان دولت از حداقل امكانات رسانهيي برخوردارند و نميتوانند موفقيت 8 سالهي خود را به افكار عمومي برسانند. به اعتقاد من رنجنامهاي كه خاتمي در پايان 8 سال منتشر خواهد كرد بسيار پردرد خواهد بود. ميرزايي در واكنش به گفتههاي سيادتي، اظهار داشت: شعارهايي كه 22 ميليون نفر به آن رأي دادند، مطالبات مردم بود و نه شعارهاي موقتي كه توهيني به مردم است. همچنين بعد از 8 سال با تخريب الگوهايي چون حجاريان و مهاجراني نميتوانيم هويتي را براي قاطبهي دانشجويان معرفي كنيم و دانشجوي جوان بيهويت منجر به ناهنجاريهاي اجتماعي و اخلاقي ميشود. اين عضو طيف شيراز دفتر تحكيم وحدت ادامه داد: به عنوان عضو يك اتحاديهي دانشجويي معتقد به اتحاد بين دانشجويان به ويژه دانشجويان اصلاحطلب هستيم و در اين روند بيشترين نقد را سزاوار مسوولان ميدانيم. عليرغم اينكه بخشي از انشقاق دفتر تحكيم به دليل بيظرفيتي دانشجويان بود بخش ديگر آن را متوجه بخشهايي ميدانيم كه خشونت را درون جامعهي دانشگاهي رسوخ دادند و موجب يأس و سرخوردگي آنها شدند. لذا بهترين نقش در اين برهه از زمان را روشنگري و بيشترين برنامههايمان را براي تماس با جامعهي دانشجويي و تودههاي مردم در نظر گرفتهايم. در ادامه، بيگدلي يكي از مشكلات اصلي تشكلها را تفاوت ادبيات و زبان مشترك آنها خواند و گفت: اولين گام اين عدم فهم نداشتن مفاهيم مشترك است كه بسياري از عقبماندگيهاي موجود در دانشگاه را موجب شده، همچنين ما معتقد نيستيم كه كليت نظام تا به حال ناكارآمد بوده و از كليت نظام دفاع ميكنيم. همچنين با وجود تكثر و تعدد در جامعهي موجود، در جامعهي مطلوب من وحدت و يكپارچگي بين اعضاي حكومت وجود دارد. پاكزاد در نقد آنچه كه سيادتي «علت سردرگمي دانشجويان اصولگرا» خوانده بود، اظهار داشت: اينكه منتظر خروج دود سفيد از اردوگاه اصولگرايان باشيد، كاركرد حزبي است، در صورتيكه آوانگارد(پيشرو) بودن لازمهي حيات جنبش دانشجويي است. دانشگاه همچنان گروه مرجع جامعه و تأثيرگذار در جامعه هست ولي بيتفاوتي اين نهاد نسبت به مسألهي مهمي چون انتخابات نهتنها به تحقق دموكراسي كمك نميكند كه نگراني عظيمي را از بازگشت استبداد در صورت عدم حضور نخبگان در انتخابات متصور خواهد شد. وي ادامه داد: اگر يكي از شروط سلامت برگزاري انتخابات را مشاركت دانشگاهيان بدانيم و فضاي باز انتخاباتي وجود داشته باشد، عدم ردصلاحيتهاي گسترده و برخورد جناحي به خواست عمومي تبديل ميشود. پاكزاد در تأييد گفتههاي ميرزايي با تاكيد بر اين كه «تنها نبايد به برگزاري انتخابات توجه داشت»، گفت: انباشته شدن مطالبات مردم در اين 25 سال خطري را براي آينده نظام به همراه دارد و ما نبايد اگر 20 تا 30 درصد را موافق خود ميدانيم، اين تفكر را داشته باشيم كه با يكدست شدن حاكميت مشكلي پيش نخواهد آمد. وي ابراز عقيده كرد: اين انتخابات شايد به نوعي آزموني مهم براي نهادهاي باشد كه با راي مستقيم انتخاب ميشوند. نسل جديد حاضر بايد با نگاه حفظ و تكثر در اين انقلاب، جلوي هجمههاي آگاهانه يا ناآگاهانهي كساني را كه خود را داعيهدار انقلاب ميدانند ولي به مجموعهي نظام ضربه ميزنند، بگيرد. اين سخنگوي فراكسيون روشنگري دفتر تحكيم وحدت(طيف علامه)، نقطهي مشترك خود را با ساير تشكلها دفاع از حضور در انتخابات دانست و افزود: جهت حفظ همبستگي ملي و مشاركت عمومي، ضمن تأكيد بر اجراي صحيح قانون بايد مرزهاي بيگانهي خودي و غيرخودي را برداريم، چراكه در صورت افزايش گزينههاي مردم براي انتخاب، ميتوان به افزايش مشاركت عمومي و به تبع آن تحكم همبستگي ملي اميدوار بود ولي در صورتي كه جنبش دانشجويي بخواهند بيتفاوت باشد و انفعال پيشنه كند، خطر از بين رفتن دستاوردهاي نظام از ابتداي انقلاب تاكنون وجود دارد. پاكزاد وظيفهي اصلي جنبش دانشجويي را دفاع از ملت در قبال دولتهاي گذشته و آتي دانست و گفت: بر عهدهي جنبش دانشجويي است كه در زمان تبليغات منجر به افزايش آگاهي شود و از چيزهايي سخن بگويد كه كم كم به عنوان فرهنگ جامعه مورد پذيرش قرار گيرد. سيادتي در ادامهي ميزگرد ايسنا، با بيان اينكه «هرچه بحث كنيم حرف هم را نميفهميم»، گفت: اين بحثها به جايي نميرسد. كسي كه در انتخابات شركت ميكند به معناي قبول نظام است، هرچند كه ايراداتي به جزئيات آن داشته باشد، مانند بزرگاني از جمله مصباح يزدي كه از استوانههاي نظام هستند. چالش اصلي ما بحث خدامحوري و انسان محوري است. عدهاي، نظامي براساس خدامحوري تاسيس كردهاند و كمكم رشد كردهاند، الان به جايي رسيده كه در پوشش همان نظام، اومانيسم را وارد جامعه كردهاند. وي ادامه داد: تقابلي كه روح آن در سال 76 و 78 احساس ميشود، هنوز وجود دارد و باعث ميشود نگاه ما به انتخابات كه آن را تكليف شرعي ميدانيم، با كسي كه به آن به عنوان تحقق دموكراسي مينگرد متفاوت باشد. عمدهي انگيزهي ما براي شركت در انتخابات بحث ديني، تكليف شرعي و حق ماست و دوم انتخاب كساني كه در حركت ما به سوي خدا تاثير گذارند. اين عضو جامعهي اسلامي دانشجويان خاطر نشان كرد: به نظر من يكپارچگي حكومت موجب سقوط و انحطاط آن نميشود بلكه آفت آن اين است كه اگر دولت با قوهي مقننه و قضاييه يكپارچه باشد، فساد دروني اگر رخ دهد فاش نميشود. سيادتي افزود: اين دوستان فقط فكر ميكنند كساني مثل كديور، سروش و ... منتقد نظام هستند، كساني مثل رحيم پورازغدي، مصباح يزدي و افرادي از اين طيف به كليت نظام معتقدند ولي نظام را بر اساس روش و اصول نقد ميكنند. معيار ما براي انسان محور بودن يا خدامحور بودن يك گروه، روحاني يا غيرروحاني بودن نيست. وي افزود: به نظر من نبايد قبل و بعد از سال 76 را تفاوت قائل شويم، شعارهاي آن سال نياز اساسي مردم نبود، مشكل مردم اقتصادي بود، همچنين هويت دانشجو چيزي جز هويت علمي و ايماني نيست و گمكردن هويت او به دليل اين است كه عنانش را به دست يك گروه يا جريان خاص داده است. در اين ميان، ميرزايي با ايراد اتهام بياصولي به برخي از كساني كه به قول وي خود را اصولگرا ميخوانند، گفت: چه كسي تعيين ميكند كه نابرابري و نظارت استصوابي اصولگرايي است و ولنگاري و پارتيبازي اصلاحطلبي؟ اصولگراترين افراد كساني هستند كه امروز در انزوا قرار گرفتهاند و با خوندل از نظام دفاع ميكنند. اين كه ميگوييد «القاء نيازها»، در سال 76 با كدام تريبون صورت گرفت؟! در سال 76 و 75 تحكيم جرات برگزار كردن تجمع نداشت و هر تجمع با خشونت جواب داده ميشد. وي با بيان اينكه «مرزبندي اصولگرايان و اصلاح طلبان را قبول ندارم»، بيان كرد: من معتقدم عبدالله نوري از كساني كه مورد نظر شماست اصولگراتر است و مهدي كروبي و ميرحسين موسوي به خاطر نزديكي به امام(ره) ركن و استوانهاند. برخي از «اصولگرايان» در پي غصب ذات جمهوري اسلامي هستند و به نام خودشان جمهوري اسلامي را به كجاها كه نميكشانند. انگار امروز حتي بازگويي سخنان امام (ره) جرم شده است. اگر امروز نوع رابطهي بين مجلس و دولت باعث پيشرفت نيست به اين دليل است كه عنصر گمشدهي ما اخلاق است، آيا اين نابرابري نيست كه يك جمعيت سياسي مثل طيف علامهي تحكيم حداقل حق را براي استفاده از تريبون دارد؟ سپس بيگدلي گفت: كليت نظام اسلامي در تلاش براي ساخت مفاهيم است. مشخصا مفاهيم اصولگرايان و اصلاحطلبان تفاوتهايي دارد از قبيل: مردم سالاري ديني در مقابل دموكراسي؛ اداي حق نسبت به حكومت اسلامي در مقابل گرفتن حق از حكومت؛ رابطه با رهبري در چارچوب مرجعيت و رابطهي عاطفي در قبال رابطه با رهبري در چارچوب قانون اساسي؛ مبارزه با فقر و فساد و تبعيض در مقابل اصلاحات؛ كمال در قبال توسعه؛ حريت در قبال ليبراليسم و... به گزارش ايسنا، پاكزاد در ادامهي اين ميزگرد با بيان اينكه «هاشمي اگر در اردوگاه اصولگرايان نباشد، در اردوگاه اصلاحطلبان نيست»، تصريح كرد: تفكر هاشمي در جريان اصلاحطلبي موضوعيت ندارد، اگر دوران 8 سالهي هاشمي نبود چيزي به نام اصولگرايي شما و اصلاحطلبي ما به وجود نميآمد. حماسهي دوم خرداد نيز محصول دوران 8 سالهي هاشمي است و حداقل از نظر جنبش دانشجويي هيچگونه سنخيتي بين دوران هاشمي و خاتمي وجود ندارد. بيگدلي سپس به سخنان خود ادامه داد: نتيجهي انتخاب برخي از كانديداها، عاديسازي رابطه با آمريكاست و كسي كه عاديسازي رابطه با آمريكا را مدنظر داشته باشد در دايرهي اصولگرايان نميگنجد. در اين بين پاكزاد تاكيد كرد: تا به حال كه كانديداهاي اصولگرا در مورد رابطه با آمريكا مخالفتي نشان ندادهاند. بيگدلي گفت: سياست كلي نظام اين گونه اتخاذ نميشود كه كانديداها بخواهند دربارهي آن قول و وعده بدهند. ميرزايي پرسيد: مگر امام(ره) نگفت مردم ولينعمت نظام هستند؟ بيگدلي گفت: اگر روزي همه راي بدهند كه فلان چيز را نميخواهند يا فلان سياست را ميخواهند ... پاكزاد جواب داد: اين حرف عين اسلام است. اگر اكثريت مردم چيزي را نخواهند، بايد به آن تن داد. سيادتي نيز اظهار داشت: اگر منظور شما برخي از گرايشات اسلام است كه آنها خود در برزخي گرفتارند. بيگدلي هم گفت: اگر روزي مردم گفتند كه مثلا ما از اين نظام خسته شديم، امام(ره) دو حالت را براي آن متصور شدهاند، يكي اينكه ميتوانم دلايلي بگويم و مردم قانع شوند وگرنه كاري از دستم برنميآيد فقط ميگويم كه نجات جامعهي بشري در پيادهكردن احكام اسلامي است. ميرزايي خاطر نشان كرد: شعار امام(ره) ميزان راي ملت است، امام(ره) در سخنانشان در بهشت زهرا(س) گفتند كه «پدرانمان نظام شاهنشاهي را ميخواستند ولي ما امروز نظام اسلامي را ميخواهيم». اين چه چيزي را براي اتخاذ سياستهاي كشور در ذهن شما متصور ميكند؟ پاكزاد نيز پرسيد: اگر 85 درصد مردم سياستي را يا چيزي را قبول نداشته باشند به نظر شما چه خواهد شد؟ بيگدلي پاسخ داد: حتي اگر 90 درصد مردم برخي سياستها را نخواهند، ارادهي آنها متبلور نميشود چون حكومت مبسوط اليد است، مگر در شرايط خاص. به قول يك نفر، تا وقتي حتي 7 ميليون كه طرفدار سياستي باشند حاضرند براي آن جان و مال خود را بدهند، تغييري در آن سياستها داده نخواهد شد. در اين ميان ميرزايي پرسيد: شما گفتيد اگر بخشي از سياستهاي جاري را قبول نداشته باشيم روشنگري ميكنيم، اين دوگانگي را چطور پاسخ ميدهيد؟ سيادتي گفت: منظور من خود نهاد نبود و كاركرد آن بود. در ادامه، پاكزاد با بيان اينكه «مبناي انتخابات در كشور ما ميزان بودن راي مردم است»، اضافه كرد: انتخابات ساز و كار دموكراتيكي است كه مردم حق دارند تصميم بگيرند چه كسي بر آنها حكومت كند و اگر در جامعهاي مردم نتوانند در انتخابات دخيل باشند، حكومت ايجاد شده مشروعيتي نخواهد داشت. انتخابات رياست جمهوري به گونهاي است كه فرد منتخب فقط نمايندهي افرادي كه به او راي دادند نيست و نمايندهي تمام افراد كشور است. وي افزود: انتظار نداشته باشيد در كشوري كه 48 ميليون واجد شرايط راي دادن وجود دارند، رييس جمهوري با زير 15 ميليون راي بر70 ميليون نفر حكومت كند. ولي در صورتي كه شوراي نگهبان همه را جز يك نفر رد صلاحيت كند، اگر 22 ميليون به او راي دادند، بحثي نيست. پاكزاد همچنين دربارهي حضور چهرههايي كه آنها را نظامي ميخواند گفت: اين نشانهاي جز نامطلوب بودن فضاي سياسي جامعه نيست ولي حقيقتا فضاي جامعهي ايران آن قدر هم نامطلوب نيست كه نظاميان رداي سياسي بر تن كنند. از لحاظ تاريخي حضور نظاميان نوعي مديريت آمرانه را تداعي ميكند. وي افزود: طبيعي است كه حضور نظاميان ميتواند منجر به افزايش فشارهاي بينالمللي بر بدنهي كشور شود به ويژه اگر شرايط انتخابات طوري پيش رود كه شرايط مشاركت حداكثري مردم فراهم نباشد. وقتي احزاب ضعف در كاركرد داشته باشند و قدرت رشد در نظام را نداشته باشند حضور چهرههاي نظامي پررنگتر ميشود. همچنين با توجه به اينكه شكلگيري احزاب در كوتاه مدت شكل گرفته، نظاميان ميخواهند از خلاء موجود استفاده كنند و با علم كردن كارنامهي نظامي خود، يك شبه عنوان رجل سياسي پيدا كنند. اين عضو فراكسيون روشنگري دفتر تحكيم وحدت(طيف علامه) خاطر نشان كرد: كانديداهايي كه به عنوان نظامي بيشتر شهره هستند بدانند كه صحنهي سياست متفاوت از صحنهي نظامي است و به جاي اينكه فرمانداري در سيستم نظامي موضوعيت داشته باشد، رييس جمهور فرمانده مردم نيست بلكه فرمانبر است. رييس جمهور ميتواند بر حسب آنچه در قانون پيشبيني شده تاثيرگذاري زيادي در شرايط اقتصادي و فرهنگي داشته باشد ولي آنچه در هشت سال اخير شاهد بوديم نشان از اين دارد كه عدهاي نميخواهند رييس جمهور وظايف خود را انجام دهد و بيشتر ميخواهند نقش تداركاتچي و هماهنگ كننده را اجرا كند. وي با بيان اينكه «با توجه به اينكه يونسي وزير كابينهي خاتمي است و خاتمي نيز سابقهي زيادي در عذرخواهي از سوي نهادهايي كه مستقيما مسوول آن نيست، دارد» خطاب به وزير اطلاعات گفت: آقاي يونسي! قطعا ميدانيد كه هم حضور در انتخابات و هم انتخاب شدن حق است، كساني ميتوانند از اين حق خود استفاده كنند و كساني هم نه. از ايشان سوال دارم كه اگر كسي چهرههاي مطلوب خود را بين گزينههاي استصواب شده پيدا نكرد، چه ساز و كار مدني ديگر جز عدم مشاركت را توصيه ميكنند؟ به نظر ما، تمام احزاب پوزسيون بايد كه قدرتش را داشته باشند تا كانديداي خود را به جامعه معرفي كنند و راي بياورند. سيادتي نيز در ادامهي ميزگرد ايسنا، با تاكيد بر اينكه «رييس جمهور حاكم نيست، مدير است»، دربارهي بخشي از گفتههاي پاكزاد اظهار داشت: حضور چهرههاي نظامي را براي مديريت آمرانه نميدانم، كساني مثل محسن رضايي زمان جنگ به دفاع از كشور پرداختند و بعد از آن يا شهيد شدند يا ماندند، ولي در يكي ديگر از كانديداها سوال ما نيز اين است كه آيا كسي كه تا ديروز نظامي بوده با انصراف از شغل خود رجل سياسي ميشود يا خير؟ سپس پاكزاد گفت: ما هم ميخواهيم بدانيم كساني كه تا مدتي پيش سمت نظامي داشتند و قطعا موفق هم بودند، آيا با استعفاي دو هفتهيي ميتوانند كانديداي انتخاباتي شوند كه شرط اصلي آن رجل سياسي بودن است؟ هر چند كه ايشان در جريان نامهي چندين تن از فرماندهان به خاتمي نشان داد كه با وجود فرمايشات امام(ره) در مسايل سياسي دخالتي داشته است. سيادتي گفت: اگر خطري موجب زير سوال رفتن كليت نظام شود، اجازه بدهيد نيروهاي نظامي بتوانند نظام را حفظ كنند. ميرزايي پرسيد: حتي با تهديد يك رييس جمهور محبوب؟ ميرزايي با طرح اين پرسش كه «آيا ضرورت را هم همان چند نفر تشخيص ميدهند؟» گفت: چرا براي كساني كه در انتخابات مجلس هفتم حرف رهبري را تمكين نكردند، طومار امضا نكرديد؟ همانطور كه ما بايد نسبت به قضيهي پتروپارس اگر واقعا تخلفي صورت گرفته بود اعتراض كنيم، اينجا هم بايد اعتراض كنيم تا وفاق دانشجويان نمايان شود. پاكزاد در ادامه اظهار داشت: اگر تا به حال، احتمال حضورم در انتخابات 90 درصد بود، بعد از اين جلسه 120 درصد تصميم بر حضور دارم، چرا كه ميبينم متاسفانه بعضي جريانات وقتي از دايرهي حاكميت بيرون باشند با زبان ارعاب و تهديد ... در اين بين سيادتي گفت: الان تنها كساني كه داد ميزنند آزادي نيست ميتوانند فرياد بزنند و تنها آنان آزادي بيان دارند. مصباح يزدي استوانهي اجرايي نبود بلكه استوانهي فكري بود، معيارها براي اصولگرايي نزديكي و دوري به امام(ره) نيست، مشروعيت نظام نيز از خداست و نه مردم، بلكه آنچه هست مقبوليت و تجلي ارادهي مردمي است. خاتمي هم تا وقتي رهبري ايشان را جزء نيروهاي نظام ميدانند - و نه چون بنيصدر - ما به ايشان احترام ميگذاريم. پاكزاد اظهار داشت: فكر ميكنم اين دوستان بيشتر تمايل داشتند خاتمي هم بنيصدر باشد، ادبياتي كه از سال 76 در بيشتر روزنامههاي زنجيرهيي اقتدارگرايان سابق و اصولگرايان فعلي تجويز ميشد بحث بنيصدر بود. همچنين به همان اندازه كه در 16 آذر ماه سال گذشته انتقاد بعضي دوستان، از خاتمي بيمعنا بود، حمايت دانشجويان اصولگرا از خاتمي نيز بيمعناست. سيادتي در پاسخ به پرسش پاكزاد از يونسي گفت: اگر شما اين سيستم دموكراسي را قبول نداريد ميتوانيد راي سفيد بدهيد. دو رويكرد كمي و كيفي نسبت به انتخابات وجود دارد، در رويكرد اول حضور حداكثري مهم است و در دومي اينكه چه رييس جمهوري را انتخاب كنيم. وي سپس دربارهي مطالبات از رييس جمهور آتي، اظهار داشت: نه رييس جمهوري را ميخواهيم كه اجازه بدهد در ميادين فرياد بزنيم و فحش دهيم و نه نياز به كسي داريم كه دهانمان را ببندد، سد و راه بسازد و مسائل اقتصادي را پيگيري كند، بلكه نيازمند كسي هستيم كه به صورت متعادل در تمام زمينهها حركت كند، شروع آن نيز رييس جمهوري باشد كه مبارزه با فقر، فساد و تبعيض را در دستور كار خود قرار دهد و پنجههايش آلوده نباشد. پاكزاد گفت: نگراني ما هم اين است كه بدتر از اين كه ميگوييد نباشد. بيدگلي نيز با تاكيد بر لزوم مبارزه با فقر، فساد، تبعيض گفت: در اين موارد چپ و راست رنگ ميبازد. در ادامهي ميزگرد خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، «سيادتي» معرفي 4 عضو كابينه را يكي از فاكتورهاي تعيينكنندهي راهكار كانديداها براي مبارزه با فقر، فساد و تبعيض دانست و گفت: رييس بانك مركزي، وزير اقتصاد و دارايي، وزير بازرگاني و رييس سازمان برنامه و بودجه كسانياند كه سيستم اقتصادي دولت آينده را تعيين ميكنند. وي افزود: كانديداها بايد برنامهها، اعتقاد و هدفشان را براي پيشبرد اهداف نظام اعلام كنند و براي عملياتي كردن آن راهكار و برنامه ارائه دهند. با توجه به اينكه امسال سال اول چشمانداز 20 ساله و برنامهي چهارم توسعه است، رييس جمهور بايد كارآمد، باكفايت و باحوصله باشد و سياستگذاري مذكور را تحقق بخشد. يكي از ويژگيهاي مهم اين انتخابات اين است كه افرادي پيدا شدهاند كه از نظر ما هماهنگي لازم را با اركان نظام دارند. پاكزاد پرسيد: اين هماهنگي را شما تعيين ميكنيد؟ سيادتي در پاسخ ابراز عقيده كرد: هم در 8 سال اول هم در 8 سال دوم از 16 سال گذشته، كارهايي عليرغم نظر رهبري انجام شد، لذا بايد اشتباه آنها اصلاح ميشد. پاكزاد نيز اظهار داشت: متأسفانه بعضي از جنبش دانشجويي ميخواهند كه در انتخابات براي ابراز برخي نظرات مصلحت انديشي شود، ولي مصلحتانديشي ما دربارهي همه چيز بار سنگيني است كه تا مدتها بر گردهي جنبش دانشجويي سنگيني خواهد كرد و چه بسا باعث شكستن پيكر نحيف آن شود. سيادتي گفت: مقام معظم رهبري در مراسم افطاريشان به ما گفتند كه مصلحتانديشي كار مسؤولان است و جنبش دانشجويي بايد آرمانخواهي داشته باشد و هزينههايش را پرداخت كند. پاكزاد نيز ادامه داد: هاشمي محصول جرياني بود كه باعث ايجاد حماسهي دوم خرداد شد. اگر نحوهي عملكرد وي در دورهي 8 سالهي موسوم به سازندگي نبود نيازي به ايجاد حماسهي دوم خرداد نميبود. مسائل فرهنگي دوران وي باعث شد مطالبات مردم در زمينهي فرهنگ، حماسهي دوم خرداد را شكل دهد. اگر هاشمي به ماندگاري در صفحات تاريخ ميانديشد بهتر است مصلحت پيشه كند. به نظر من بدخواهان هاشمي ميخواهند يكي از وزنههاي نظام كه در 25 سال گذشته همواره بازوي نظام بوده را پيرو مطامع حزبي خود قرار دهند و از ايشان سوءاستفاده كنند. ميرزايي نيز در همين باره گفت: هيچ اصولگرايياي بهتر از تن دادن به خواست و مطالبات مردم نيست و همين است كه آينده نظام را بيمه ميكند. ما در جامعهاي زندگي ميكنيم كه 90 درصد آن مسلمان هستند و خواه ناخواه مطالبات آنها ديني است و به گفتهي «محسن آرمين» مگر ميشود جنبشي به راه انداخت كه پايهاش دين نباشد و همين موضوع است كه باعث پيشرفت يك جريان ميشود. وي دربارهي مطالبات خود از رييس جمهور آتي، گفت: چيزي كه در جامعهي ما خدشهدار شده و مردم را رنجور كرده نابرابري است، چرا كه فكر ميكنند با يك آقازاده در استفاده از امكانات حكومت تفاوت ميكنند. توسعه و عدالت همهجانبه، اصلاح سيستم اداري از مطالبات ماست. چرا اكنون فقط از نابرابري اقتصادي بحث ميشود؟ چون امروز خريدار دارد؟ گفتمان اقتصادي همانند دههي 50 و 60 ايران اكنون نميتواند بازار داشته باشد. اين عضو طيف شيراز دفتر تحكيم وحدت افزود: خدشهدار كردن عملكرد خاتمي متزلزل كردن بنيادهاي نظام است چراكه او نماد 22 ميليون نفر است. ميرزايي اظهار داشت: بخشهايي از مردم هنوز از گزينشها ميترسند، خط بين خودي و غيرخودي تيشه به ريشهها ميزند و به اعتقاد من كشور بايد بر اساس اصول علمي اداره شود. وي دربارهي شيوهي رسيدن به اين مطالبات، دو معضل عمده در مقابل پيشبرد اصلاحات را آنچه كه دولت سرمايهدار و دولت ايدئولوژيك ميخواند دانست و گفت: بايد ارتزاق دولت را از نفت كم كنيم. ما رييس جمهوري ميخواهيم كه وابستگي ما را به نفت كم كند و صادرات غيرنفتي و بخشهاي خصوصي را فربه كند. در يك جمله دولت را كوچك كند تا سرمايهداري صنعتي و تبع آن جامعهي مدني شكل بگيرد تا دموكراسي در آن نمودار شود. وي تصريح كرد: ما مشخصا از كانديداهاي اصلاحطلب حمايت ميكنيم و اگر امكان برگزاري نشست پيدا كنيم، مصاديق را بر عهدهي شوراي عمومي ميگذاريم. به گزارش ايسنا، بيگدلي نيز گفت: اختيارات و وظايف رييس جمهور طبق قانون اساسي و متفرقه معلوم است و طبق تفكيك قوا شأنيت رييس جمهور بيشتر اجرايي است لذا موظف به تبعيت از قانون است. پس رييس جمهور علاوه بر ملتزم و مجري بودن قانون اساسي بايد ملتزم و مجري سند چشمانداز 20 ساله كه جزء سياستهاي كلي است و برنامهي 4 سالهي چهارم توسعهي اقتصادي، سياسي و فرهنگي باشد. بيگدلي دربارهي تفاوت انتخاب كانديداها براي انجام اين وظيفه گفت: درصد التزام فرق ميكند. برنامهي ادارهي كشور را رييس جمهور نميدهد، مجلس ميدهد و رييس جمهور ميتواند در قالب لايحه برنامه داشته باشد، نميتوان نظام را وابسته به فرد كنيم. سيادتي نيز اظهار داشت: اگر رييس جمهور هماهنگ باشد، برنامههاي مجلس را عمل ميكند و خوب پيش ميرود. در اين ميان ميرزايي پرسيد: پس چرا انتخابات برگزار ميشود؟ پاكزاد نيز گفت: رييس جمهور وظايف بيشماري دارد. او موظف است از قانون اساسي و افرادي كه حق زندگي در جامعه را دارند، دفاع كند. موظف است در انتخاباتي مثل مجلس هفتم انتخابات را برگزار نكند، موظف است آموزش و پرورش را تا حد متوسطه رايگان در اختيار مردم بگذارد. پس مهمترين وظيفهاي كه رييس جمهور بايد آن را اجرا كند اجراي قانون اساسي پيش از وظيفهي اجراي برنامهي چهارم توسعه است. ميرزايي مجددا پرسيد: آيا قبول داريد كه كسي كه فلان جرم را در زمان مسووليتش انجام داد و كسي كه معتقد يا ملتزم به فلان بخش از قانون نيست به يك اندازه گناه كرده؟ ما ميخواهيم در بررسي صلاحيتها هر دو را به يك چشم ببينند. بيگدلي اظهار داشت: طبق روال قانوني، يك رييس جمهور موفق اولا و بالذات يك مجري موفق است. كليت نظام ثابت است ولي سياستها متفاوت است. در كل كشور روند ثابتي پيگيري ميشود. عاقلانه نيست كه سرنوشت كشور بسته به يك فرد اينقدر متغير باشد. وي افزود: رييس جمهور بايد اهل فكر، دلسوز، با حوصله و مديريت قوي داشته باشد ولي اين سؤال كه «برنامهي شما براي رفع فساد چيست؟» تفاوت ندارد چراكه برنامهها تا حدود زيادي مشخص است. بسياري از اين كانديداها حتي يكبار هم برنامهي چهارم توسعه را نخواندهاند و دعوت از كانديداها بيشتر براي شنيدن مصاديق است. پاكزاد ابراز عقيده كرد: با اين شرايط كه شما به آن معتقديد، هيچ فرقي نميكند كه چه كسي انتخاب شود و صرفا به اين دليل كه يك نفر نميتواند 5 جا برود، 5 نفر كانديدا شدهاند؟ سيادتي گفت: مردم به ارادهي انساني كه برنامه را اجرا ميكند رأي ميدهند وآن را انتخاب ميكنند. بيگدلي اظهار داشت: برنامهي چهارم لايحهاي بوده كه دولت ارائه كرده و بعد تبديل به برنامه شده است. مجلس هم نمايندگان مردم هستند. وي اشاره كرد: اگر دوستان فكر ميكنند يكدست شدن حاكميت به صلاح نظام است، اميدواريم اين اقدام با چالشهاي زيادي روبرو نشود. سپس پاكزاد گفت: تحريم انتخابات به نوعي تحريم دموكراسي است و اگر پيش از مشخص شدن شرايط انتخابات، تصميمي اين چنين گرفته شود، فرصت طلايي و تاريخي خود را به محافظهكاران كه در اين سالها عملكردشان مشخص بوده، واگذار كردهايم. مبناي حضور ما مشاركتي است به صورت معترضانه در انتخاباتي كه گمان ميكنيم راهبرد نهايي آن روشنگري و آگاهيسازي خواهد بود. وي معتقد است: ملت به قيم نيازي ندارند و صندوقهاي رأي بهترين وسيله براي تجلي نظارت مردم در راستاي تبيين ميزان رأي مردم است. جنبش دانشجويي وظيفه دارد به عنوان وجدان آگاه و نگران جامعه از اين فرصت جهت بازگو كردن همهي درد و رنجهاي ساليان گذشته در دفاع از استقلال، آزادي و منافع ملي و حقوق شهروندي استفاده كند. اين فعال دانشجويي افزود: كساني كه در كورهي تحريم انتخابات ميدمند تا زماني كه مشخص نشود امكان برگزاري انتخابات آزاد نيست، اين كار آب ريختن به آسياب كساني است كه از حضور كم مردم سود خواهند برد و مبناي تفكراتشان حاكم كردن ديكتاتوري اقليت بر اكثريت و مصادره به مطلوب نظام و انقلاب است. پاكزاد با اشاره به اينكه هيچكس نميتواند اقتداري را كه از مردم نشأت نگرفته باشد حاكم كند، ادامه داد: انتخابات آزاد و سالم طبعا بيانگر اعمال ارادهي مردم و دخالت تك تك افراد جامعه بر مبناي حق خودشان در تعيين سرنوشت خود است. خصوصيت رييس جمهور تأكيد بر مديريت علمي مبتني بر خرد جمعي، در وهلهي اول دفاع از اصول قانون اساسي و تلاش جهت اجراي آن و محقق شدن آن است. وي افزود: رييس جمهور بايد با مردم روراست باشد و مشكلاتش را با كساني كه به او رأي دادهاند، در ميان بگذارد، شايد يكي از دلايلي كه دوران 8 سالهي اصلاحات با پستي و بلندي مواجه بود و آنطور كه بايد و شايد نتوانست رسالت خود را به اجرا بگذارد تا اكنون نيازمند تداوم اصلاحات در ادامهي پروسهي آغاز شده از سال 1376 باشيم، اين باشد كه رييس جمهور نبايد تحت هر شرايط ويژهاي كه حكمفرماست مسيري را كه شايد بر مبناي دفاع از حقوق مردم نباشد ادامه داد. اين سخنگوي فراكسيون روشنگري دفتر تحكيم وحدت(طيف علامه) ادامه داد: طبيعي است كه رييس جمهور هم مثل تمام مسؤولان رأي خود را در ابتداي انتخابات نميگيرد بلكه همواره در طول مسؤوليتش اين رأي را از مردم ميگيرد، پس بدانند كه در هر زمان مشروعيت و مقبوليت آنها ميتواند با برگشتن از آراء و نظراتي كه زماني رأي خود را از مردم گرفتهاند، سلب شود. بيگدلي سپس از پاكزاد پرسيد: چرا در انتخابات شوراها مردم حضور حداكثري نداشتند؟ پاكزاد گفت: برخي از افرادي كه خود را منتسب به اصلاحطلبان ميدانستند كاري كردند كه هيچ دشمني نميتوانست به اصلاحطلبان بكند. سيادتي در پايان اين ميزگرد عنوان كرد: گروهها و تشكلهاي دانشجويي هركدام برنامههايي شامل ميزگرد، مناظره، بيانيه و تجمعات را پيگيري ميكنند تا به مشاركت حداكثري دست يابند. اگر نظر جامعهي اسلامي دانشجويان با مجموعهي اصولگرايان مختلف باشد بيانيه ميدهيم ولي از كانديداي واحد دفاع ميكنيم. موضع رسمي ما در مجمع جامعهي اسلامي دانشجويان مشخص ميشود ولي تا به حال از هيچ كانديدايي حمايت نكرديم. در ادامه، ميرزايي عضو طيف نوگراي شيراز نيز ابراز عقيده كرد: برخي از كارهاي راست دروني ما در دلخور كردن مردم و تضعيف دولت اصلاحطلب، خواسته يا ناخواسته با سلطنتطلبان همنواست و فكر ميكنم دانشجويان تندرو و افراطي كه انتخابات را تحريم ميكنند از يك مسؤوليت ملي شانه خالي ميكنند و مصداق كساني هستند كه در 28 مرداد همنوا با سلطنتطلبها در سقوط دولت ملي مصدق شدند و 25 سال استبداد را تداوم دادند. حضور در صحنه براي تداوم دموكراسيخواهي و استيفاي حقوق شهروندي سرنوشتساز است. بيگدلي نيز گفت: طبق اساسنامهي مجموعهي بسيج، ما موظف به حفظ كليت نظام هستيم و حق نداريم نفيا و اثباتا براي كانديداي خاص وارد صحنه شويم، چراكه نيروهاي نظامي و انتظامي كه وظيفهي دفاع از چارچوب را دارند نبايد وارد مناقشات شوند. همچنين از طرف ديگر، نفوذ غيرخوديها و كجروي خوديها چارچوب انقلاب را ميشكند. مسؤول بسيج دانشگاه امام صادق (ع) گفت: در جلسات شوراي تبيين مفصلا 3 يا 4 جلسه با نمايندگان كل بسيج دانشگاهها دربارهي ارائهي راهكار صحبت كرديم كه 16 - 17 راهكار براي مشاركت حداكثري در فضاي دانشگاه تعيين شد و آن شامل راهكارهاي سادهاي مثل برگزاري مناظرات و دعوت از كانديداهاي مختلف در دانشگاههاست كه قبل از تأييد صلاحيت شوراي نگهبان بر طبق نظر خودمان و پس از آن، همهي كانديداهاي تأييد شده را دعوت ميكنيم. گزارش ميزگرد از خبرنگار ايسنا «الهه حميديكيا» انتهاي پيام