به شرط اينكه مردمسالاري را صرفا در وجههي ليبرال دموكراسي آن خلاصه نكنيم و به شرط اينكه دين را صرفا در وجههي سنتگراي ناسازگار با آزادي و استقلال نبينيم، اين دو قابل جمعند و راه نجات اين است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) حجتالاسلاموالمسلمين سيدمحمد خاتمي، طي سخناني در همايش بينالمللي “ بزرگداشت سالگرد مشروطيت“ با بيان اينكه مشروطيت از مهمترين وقايعي است كه طي دو قرن گذشته در عرصهي حيات سياسي و اجتماعي ايران رخ داده، بررسي چند و چون اين واقعه، علل و عوامل آن و نيز تأثيري كه در تحولات و جريانهاي بعدي مردم و منطقهي ما داشت را كار پژوهشگران و كاوشگران فاضل و شايسته خواند و خاطرنشان كرد كه ميكوشد به اين مناسبت و با بهرهگيري از تجربهي مشروطيت نكاتي را بيان كند.
وي افزود: مشروطيت يك واقعهي دفعي و بيارتباط و بيمناسبت با ساير وقايع نبود. بايد آن را در متن تحولات 20 سال گذشته و در عرصهي ذهن و زندگي مردم ايران بررسي كرد، چرا كه خود معلول علل و عواملي بوده و خود منشأ آثار و نتايج بعد از خود است. اين جنبش، جوشيده از درون مردم است. مرادم اين نيست كه هيچ علت و حادثه واقع بيرون از ملت و مشروطيت در اين حادثه مؤثر نبوده است. صحبت بر سر اين است كه اصل جنبش، مردمي و علت تامهي آن، دروني است.
وي با يادآوري اينكه جنبش مشروطيت در سال 1324 هجري قمري و 1285 هجري شمسي و 1906 ميلادي اولين شكوفهي خود را با صدور فرمان مشروطيت داد، افزود: پيش از آن در شرق و ژاپن در حدود سالهاي 1988 نيز پارلمان و قانون اساسي تأسيس شد اما در دوران ميجيها و فشار كشتيهاي توپدار آمريكايي بر مردم تحميل شد. اين در حاليست كه انقلاب مشروطيت برخاسته از مردم و نتيجهي ذهن و زندگي آنها بود و در رأس آن نخبگان روحاني و متفكران و روشنفكران به نمايندگي از مردم حضور داشتند.
رييسجمهور خاطرنشان كرد: آنچه منشأ اصلي و مؤثربودن اين جنبش (جنبش مشروطيت) شد، درك و باور درست مردم بود. نخبگان از اين جنبش، دركي آگاهانه و تودهي مردم نيز بر اساس فطرت خود - هرچند تحليل علمي نداشتند - به حقانيت اين قيام باور داشتند و اين باور عمومي سبب كارآمدي و شكوفايي جنبش مشروطيت شد.
وي با طرح اين سؤال كه چرا جنبشي مانند جنبش مشروطيت، فراگير شد و همهي طبقات مردم و همهجا را در برگرفت، اظهار داشت: معتقدم عامل دين در فراگيرشدن نهضت مشروطيت مؤثر بود، البته نهضت مشروطيت يك حلقه از زنجيره حوادث 200 سال اخير است و پس از آن، نهضت ملي شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامي را داريم كه هر سه، جوشيده از درون و مردمياند و فقط بر اساس تصميم نخبگان شكل نگرفتهاند، بلكه در اين جنبشها مردم به صحنه ميآيند و پشتيبان نخبگان خود هستند.
وي با بيان اينكه در هر سه جريان، نقش دين و پيشوايان ديني را ميبينيم، ادامه داد: در رأس جنبش مشروطيت عالماني از نجف و شهرهاي ديگر بودند. در نهضت ملي شدن صنعت نفت نيز روحانيان خوشفكر و معتبري در كنار سياستمداران خوشفكر قرار گرفتند - كه اوج آن 30 تير است - كه با وجود اقتدار دربار و نيروهاي خارجي، حكومت مستبد، در برابر مردم تسليم ميشود و در نهضت انقلاب اسلامي نيز حضور يك عالم مورد اعتماد مردم را شاهد هستيم.
خاتمي با بيان اينكه هرچند در فراگيري اين نهضتها و مردمي شدنشان، دين از جمله عوامل مؤثر بوده است، پرسيد اما آيا دين هميشه در اين سه نهضت از مردم و اين نهضتها پشتيباني و حمايت كرده است؟.
وي گفت: اگر چنين نيست چگونه است كه مردم تحت تأثير برخي مراجع و پيشوايان خود از اين نهضتها استقبال ميكنند و بخشهاي ديگري را كه شايد كمتر از پشتيبانان اصلي نهضت نبودند، تنها ميگذراند.
وي با يادآوري اين نكته كه در نهضت مشروطيت بخش قابل توجهي از علما و مراجع ديني مخالف اين نهضت بودند و شايد صف مخالفان از موافقان طولانيتر بود، خاطرنشان كرد كه مردم در نهضت مشروطيت نداي پيشوايان ديني خود را شنيدند و پذيرفتند.
وي افزود: در نهضت ملي شدن صنعت نفت نيز تا زماني كه روحانيان و سياستمداران و روشنفكران كنار هم بودند فراگيري نهضت را ميبينيم. در آن زمان نيز بخش قابل توجهي از عالمان ديني با اين نهضت مخالف بودند و حتي نهاد رسمي دين كه در رأس آن آيتالله بروجردي قرار داشت با نهضت همراه نبود.
رييس جمهور با اشاره به اينكه آيتالله بروجردي در نهضت ملي شدن نفت اظهار ميدارد كه در مسائلي كه نميداند وارد نميشود و از قضيهي ملي شدن نفت نيز اطلاعي ندارد و نميداند آينده در دست چه كسي خواهد بود و بر همين اساس از اين جريان كنارهگيري ميكند، خاطرنشان كرد كه آيتالله بروجردي در عينحال به عالمان ديني ميگويد به هيچوجه نبايد با اين حركت مخالفت كنند، چه، اگر اين حركت مردمي ناكام بماند در تاريخ ثبت خواهد شد كه روحانيت سبب اين كار شد.
وي ادامه داد: بنابراين اين گونه نيست كه تمام شخصيتها و نهادهاي ديني همراه بوده باشند و اين نهضت به نتيجه رسيده باشد.
به گزارش ايسنا خاتمي اظهار داشت كه در انقلاب اسلامي نيز بر خلاف آنچه احساس ميشود، به رهبري مرجعي والامقام مانند حضرت امام (ره) و استقبال مردم، نظام جمهوري اسلامي تأسيس شد، اما ما جوانان ديروز ميدانيم كه در آن زمان نيز بخش قابل توجهي از روحانيان مخالف حركت امام و شخص ايشان بودند.
خاتمي به فرمودهي حضرت امام مبني بر اينكه در شروع مبارزات اگر ميخواستي بگويي شاه خائن است، بلافاصله ميشنيدي كه شاه شيعه است اشاره كرد و به نقل از ايشان افزود: عدهاي مقدسماب و واپسگرا همه چيز را حرام ميدانستند و هيچ كس قدرت اين را نداشت كه مقابل آنان قد علم كند. خون دلي كه پدر پيرتان از اين دسته خورده است، هرگز از فشارها و سختيهاي ديگران نخورده است.
وي ادامه داد: ادعا اين بود كه عامل فراگيري سه نهضت مشروطه، ملي شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامي، دين بود. بنابراين با توجه به مخالفت بخش قابل توجهي از صاحب منصبان ديني و نداي مخالفت دين با اين حركتها چگونه ميتوان چنين ادعايي كرد؟ علاوه بر اين خواستي كه طي دو قرن اخير و از زمان آشنايي بيشتر جامعهي اسلامي با جامعهي تجربي و تحولات جامعه و منطقه در متن جان ايران رشد و نمو كرد و به صورت خواست پايدار و تاريخي درآمد و قوام و دوام يافت، آزادي، استقلال و پيشرفت بوده است.
خاتمي گفت: اول؛ مردم ما از استبداد حكومتهاي خودكامه به تنگ آمده بودند و اصولا حكومت مردمي آزاد ميخواستند البته نخبگان تفسيرهاي مشتركي از اين خواست داشتند اما وجه مشتركي كه مورد توجه مردم قرار گرفت، مردمسالاري بود، دوم؛ استقلال ميخواستند به خاطر رنج و حقارتي كه از سلطهي اجانب تحمل كرده بودند. مردم ما سابقهي درخشان و غرور و احساس مبهمي از توانايي و شايستگي خود داشتند كه پايمال شده بود، سوم؛ ايراني به اين فكر ميكرد كه در طول تاريخ آفرينندهي تمدنها بوده است و چه قبل و بعد از اسلام، آن را به منصهي ظهور رسانده است. اگر تلاش ايراني را از صحنهي تمدن اسلامي حذف كنيم از آن چيزي نميماند. اما طي اين سالها و در اثر سلطهي استبداد وابسته به بيگانه دچار يك عقبماندگي مزمن بوده كه نه تنها توليدكننده نبود، بلكه قدرت استفاده را نيز نداشت، بنابراين پيشرفت ميخواست.
وي افزود: آزادي، استقلال و پيشرفت خواست ملت ماست. تحليلگران با تحليل آگاهانه و تودهي مردم با فطرت خود به اين نتيجه رسيدهاند، اما وقتي دين به صحنه آمد، آن بينش و قرائتي كه با آزادي، استقلال و پيشرفت مناسبت دارد و سازگار است، سبب شد كه اين باور از مرحلهي ذهن به مرحلهي عمل برسد. هنگامي كه خواست تاريخي ملت با هويت تاريخي آنها همسو شد، معجزه آفريدند، چراكه دين در عمق فرهنگ جامعهي ما جا دارد و اگر كار مردمي بخواهيم با نفي دين نميتوانيم كار كنيم.
رييسجمهور با بيان اينكه طي اين سالها اين همه نداي آزادي، استقلال و پيشرفت و دموكراسي داده شده است، تأكيد كرد: اگر اينها را ميخواهيم بايد بر بستر هويت مردم شكل بگيرند، به شرطي كه دين را به گونهاي بفهميم كه با همهي اينها سازگار باشد. در غيراينصورت با همهي اعتبار متصديانش، در عرصه تنها ميماند. دعوت مردم به آزادي، استقلال و پيشرفت تا با هويت آنها سازگار نباشد، ناكام ميماند.
به گزارش ايسنا خاتمي اظهار داشت: درسي كه از تاريخ و از مشروطيت ميگيرم، اين است كه خواستهي تاريخي مردم ما عدالت، آزادي و پيشرفت است و هويتش ديني بوده و اگر اين با هويت مردم، هماهنگ شد، نتيجه ميدهد ولي همواره چنين قرائتي تحت فشار بوده است.
وي با تقسيمبندي سه نحلهي سنتپرستان، غربپرستان و اصلاحگران، طي 200 سال اخير، اظهار داشت: من واژه “پرستان“ را به كار بردم، چراكه پرستش در دين ما فقط شايستهي خداست و پرستش هرچيز ديگر كه امر بشري است، پذيرفته نيست. سنت را بايد شناخت و به آن احترام گذاشت چنانچه غرب را بايد به عنوان يك واقعهي مهم تاريخي شناخت و به آن احترام گذاشت، اما هر دو اينها قابل نقد هستند. وقتي صحبت از پرستش به ميان آمد، معمولا تفكر، تأمل و انتخاب از انسان گرفته ميشود.
وي با بيان اينكه در طول تاريخ دچار گروههاي سنتپرست و غربپرست بودهايم و آنچه توسط اين دو دسته به انجام رسيد، شناخت درست سنت و شناخت درست غرب نبوده گفت كه به همين دليل نيز در بسياري از موارد يا با شيدايي با اين دو روبرو شديم يا با نفرت؛ كه هر دو عامل مانع بزرگ شناخت و انتخاب انسان است.
خاتمي ادامه داد: اصلاحگراني كه به هويت ديني و فرهنگي مردم پايبند و در عينحال خواستار آزادي و پيشرفت آنها بودهاند، نوعا تنها ماندند؛ مردم با آنان بودند ولي بخشهاي ديگر نخبه با آنها نبودند، گروههاي ضداصلاحگري چون پايگاهي در ميان مردم نداشتند يا حذف ميشدند و در انزوا ميمردند و يا به دامن دشمن اصلاحات و دشمن مردم ميآميختند، چنانكه در استبداد صغير، همدستي استبدادگران آدمكش با سنتپرستان سبب شكست نهضت مهم مردمي شد و اين حادثه به استبداد رضاخاني منتهي، و در زمان حضور رضاخان، استبداد نوين پايهگذاري شد كه بسياري از روشنفكران در كنار او، عامل فروش ايران و از بين رفتن عزت مردم و شكست مشروطيت شدند.
خاتمي با بيان اينكه ما امروز در يك مرحلهي بزرگ گذار تاريخي و به نوعي همچون لولاي يك در هستيم، كه در بر روي آن ميچرخد، خاطرنشان كرد: ملت ما پيروزيها و شكستهاي فراوان داشته، اما هيچگاه از خواست تاريخي خود كه آزادي، استقلال و پيشرفت بوده، دست برنداشته و برنخواهد داشت. قدرتها اگر خود را در مسير خواست اين تاريخي قرار دهند، موفقند و در غيراينصورت محكوم به شكست. فرهنگ مردم ما چه بخواهيم و چه نخواهيم، ديني است. جز از طريق دين و قرائت درست از دين كه با آزادي و استقلال سازگار باشد، رسيدن به استقلال، آزادي و دموكراسي در اين كشور ممكن نيست.
وي افزود: اشتباه ميكنند آنان كه براي رسيدن به مردمسالاري و آزادي خواستار حذف دين هستند، و باز هم اشتباه ميكنند آنان كه ميپندارند با وجود آزادي و استقلال، دين در جامعه زيان ميبيند، در حاليكه جدا شدن دين از آزادي و استقلال سبب ميشود كه مناديان چنين ديني، ابتدا در ميان مردم منزوي شوند و سپس نظرشان محكوم به شكست باشد و با شكست نظر آنها، خداي ناكرده دين در صحنه شكست ميخورد.
خاتمي با تأكيد بر اينكه راه نجات ملت را چنين ميداند و البته اين نظر از سوي صاحبنظران قابل نقد است، افزود: به شرط اينكه مردمسالاري را صرفا در وجههي ليبرال دموكراسي آن خلاصه نكنيم و به شرط اينكه دين را صرفا در وجههي سنتگراي ناسازگار با آزادي و استقلال نبينيم، اين دو قابل جمعند و راه نجات اين است.
رييسجمهور گفت: اصلاحات واقعي و اصلاحگري - كه رمز و راز موفقيت جامعهي ما بوده و هرجا مجالي پيدا كرده دستاوردهاي شگفتي داشته است و هرجا شكست خورده راه ملت ايران با موانع بزرگي روبرو شده است- راهي است كه ملت در تمام فراز و نشيبها، آن را فراموش نكرده و آينده نيز در دست اينهاست.
وي گفت: ما در درون خودمان بايد بپا خيزيم و اين مرحلهي گذار را با سلامتي و البته با هزينههاي بالايي كه دارد بپيماييم. من راهي جز اين در مقابل ملت ايران نميبينم.
وي با بيان اينكه خوشبختانه كيميا و گوهر موفقيت ما در درون خود ما وجود دارد به غزلي از حضرت حافظ اشاره كرد و خواند:
سالها دل طلب جام جم از ما ميكرد
آنچه خود داشت ز بيگانه تمنا ميكرد
گوهري كز صدف كون و مكان بيرون بود
طلب از گمشدگان لب دريا ميكرد
بيدلي در همه احوال، خدا با او بود
او نميديدش و از دور خدايا ميكرد
فيض روحالقدس ار باز مدد فرمايد
ديگران هم بكنند آنچه مسيحا ميكرد
در حاشيه:
رييسجمهور پيش از آغاز اين مراسم از نمايشگاهي كه در سالن علامه اميني دانشگاه تهران برپا شده و شامل اسناد، عكسها، روزنامهها و كتابهاي دوران مشروطيت بود، بازديد كرد.
پيش از سخنان رييسجمهور، دكتر فرجي دانا رييس دانشگاه تهران و دكتر محمدرضا پورمحمدي رييس دانشگاه تبريز سخنراني كردند.
انتهاي پيام