مصطفي دلشاد تهراني: يكي از وظايف مهم امروز اين است كه از واقعه كربلا و عاشورا خرافه و تحريف زدايي شود
بايد همهي وجوه كربلا و عاشورا را مورد توجه قرار داد كه اگر همهي آن را ببينيم، مدرسهاي كامل براي زيستن، بهتر زيستن و سربلند زيستن است. مصطفي دلشاد تهراني - پژوهشگر و مدرس دانشگاه - با بيان اين مطلب در ادامهي گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) عنوان كرد: عاشورا مانند منشوري است كه داراي وجوه متعددي است؛ اما بعضيها به كربلا و عاشورا صرفا رويكردي آييني دارند و عاشورا براي آنان تنها يك مراسم است؛ در حالي كه عاشورا و كربلا فقط انجام دادن يك مراسم نيست و محرم جايگاه انجام اين مراسم نبوده، بلكه مراسمي است براي گرفتن پيامها و تحولي در زندگي و مناسبات. او ادامه داد: خيلي از جريانهاي فكري و مذهبي به وجهي از اين وجوه توجه كردهاند و يك تكه از آْن را ديدهاند و اين سبب شده است كه كربلا و عاشورا آنطور كه بايد، مورد توجه قرار نگيرد. وي حادثهي كربلا را داراي دو جنبه دانست و گفت: يك جنبهي آن، جنبهي تاريخي و جغرافيايي بوده كه مثل هر حادثهي ديگري، در يك ظرف زماني و مكاني اتفاق افتاده و از جهت ديگر، حادثهي كربلا حادثهاي فراتاريخي و جغرافيايي بوده است كه چهرهاي ملكوتي دارد و بيرون از زمان و مكان قرار ميگيرد. يعني حادثهاي است كه در آن، مسائلي اتفاق افتاده است كه بهسبب آن مسائل، هر انساني ميتواند خود را پيدا كند و اين ديگر جرياني مربوط به زمان و مكان خاصي نيست كه تمام شده و مثل حوادث تاريخي به تاريخ بپيوندد و پايان پذيرد. اين پژوهشگر حقيقت جاويد كربلا و عاشورا را در وجه فراتاريخي و جغرافيايي، به همهي زمانها مربوط دانست و تصريح كرد: آن شاني كه كربلا را جاويد كرده است، به همهي انسانها مربوط ميشود و هر انساني در قبال كربلا و عاشورا خود را پيدا كرده و تكليف خويش را روشن ميكند. اينكه قبلهي انسان كدام بوده است و در كدام صف قرار ميگيرد، بهمراتب پست نزول ميكند يا به حقيقت زيباي خود رو ميآورد، در همين وجه نمود مييابد. اينجاست كه اين سخن مطرح ميشود: “كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا“. دلشاد تهراني يادآوري كرد: كربلا و عاشورا حماسه و پيامي دارد كه بيرون از مسائل تاريخ و جغرافيا بوده و هر انساني با آن پيام رابطه برقرار ميكند و بايد تكليف خود را معلوم سازد كه در صف يزيديان ميايستد يا در صف حسينيها؟ درواقع چه شاني براي خود قايل است؟ اين وجه عاشورا سبب شده است كه اين حادثه بيرون از دايرهي زمان و مكان قرار گيرد و هر كس بتواند با آن رابطهي فكري برقرار كند و هر ملت و مذهبي هر تفكري كه داشته باشند، كربلا و عاشورا برايشان زنده باشد. از اين وجه است كه عاشورا كهنه نميشود و از هر زبان كه بشنويد گويا نامكرر است و هر سال بهرغم آن كه ماجرا تكرار ميشود، اما آن حقيقت و وجه فكري، ملكوتي و پيامي كه در اين حماسهي انساني وجود دارد، باقي است. وي اظهار داشت: در كربلا و عاشورا قواعدي ظهور ميكند كه اين قواعد هميشگي هستند؛ حريت و آزادگي چيزي نيست كه كهنه شود يا پارسايي و وارستگي هرگز زمانش نميگذرد. عدالتخواهي، ظلمستيزي، سازشناپذيري با ظلم، شجاعت و دليري، استقامت و پايداري در راه حق و... چيزهايي نيستند كه تمام شوند. اين قواعد و اصول چيزهايي هستند كه در كربلا خود را نشان دادند. با اين ديد، اگر به عاشورا بنگريم، كربلا و عاشورا هر روز نوتر ميشود. دلشاد تهراني شناختن و تحليل رويكردهاي مختلف كه در طول تاريخ دربارهي كربلا بوده است را از راههاي تبيين پيام عاشورا ذكر كرد و در ادامه با اشاره به رويكردهاي ديگر نسبت به عاشورا افزود: عدهاي به عاشورا صرفا رويكرد عرفاني دارند و عدهاي ديگر صرفا رويكرد سياسي، مبارزاتي و...، در صورتي كه تكه تكه ديدن واقعهي كربلا و اينكه يك چيز را در آن اصل كنيم، بدفهمي را سبب ميشود. وي وظيفهي تبيين پيام عاشورا را به عهدهي هر انسان فهميده و كسي كه درد آزادگي و سوز عدالت دارد و بهخصوص كساني كه اهل علم هستند، دانست و تصريح كرد: اين عده بايد با تبيين پيام عاشورا آن را راهي براي نجات بشر قرار دهند كه اين كار با شناختن وجوه مختلف آن ميسر است. او معتقد است: يكي از رويكردهاي نادرست به واقعهي كربلا رويكردهاي اسطورهسازي و افسانهپردازي با تفكر خرافي بوده كه اين موضوع سبب شده است جعليات فراواني در واقعه كربلا و عاشورا وارد شود و خيلي از مسائلي كه هيچ ريشه و پيامي ندارند، به كربلا و عاشورا نسبت داده شوند. مؤلف ”مدرسهي حسيني” ادامه داد: در هر چيزي كه تحريف و خرافه وارد شود، آن را از درون تضعيف ميكند. يكي از وظايف مهم امروز اين است كه از كربلا و عاشورا خرافه و تحريف زدايي شود و پيرايههاي نادرستي كه به كربلا و عاشورا بسته شده است و در رفتار بعضيها ديده ميشود، كه به كربلا و عاشورا ربطي ندارد، شناسايي، مطرح، ريشهيابي و بيان، تا آرام آرام پاك شود. دلشاد تهراني همچنين گفت: در اين حادثه خرافات و تحريفات لفظي كه هيچ پايه و اساسي ندارند، مانند تحريف معنوي و داستانهاي نادرستي وارد شده، همچنين به عناوين مختلف شاخ و برگهاي بيجهتي به بعضي مسائل دادهاند. از كساني كه خرافات و تحريفات كربلا را شناسايي كرده و در اين كار پيشقدم شد، محدث نوري بود. وي كتاب لولوء و مرجان را در اين باره نوشت و بعد استاد مطهري بحث باارزش تحريفات عاشورا را مطرح كرد كه اين مسائل امروز بايد بهجد دنبال شود. وي در پايان تصريح كرد: در سالهاي اخير به اين تحريفات دامن زده شده است و در مجالس عزاداري كارهايي صورت ميگيرد كه ماهيت حقيقي عاشورا را تهديد ميكند. انتهاي پيام