يحيي يثربي: جنبهي عقلاني واقعهي عاشورا از جنبهي احساسياش جديتر است شيعيان وظيفه دارند همهجا روابط يزيدي را تشخيص و اقدامات حسيني انجام دهند
جريان كربلا يعني قد علم كردن امامت براي پاسداري نبوت. يحيي يثربي - پژوهشگر فلسفه - در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با بيان اين مطلب درباره واقعهي عاشوراي كربلا و رخ دادن آن عنوان كرد: اصولا هدف از بعثت انبياء (ع) اين بود كه نظام زندگي انسانها آسماني باشد؛ يعني انسان در اين كرهي خاكي رو به خدا زندگي كند، نه اينكه زندگي كرهي خاكي برباد و نابود شود. اگر اينطور بود، خدا نميآفريد؛ درحاليكه اين زندگي خاكي ما طوري اداره ميشود كه در جهت زندگي معنوي و اخروي ما باشد. اگر اين نياز نبود، اصولا بعثت انبياء (ع) هم معنا نداشت؛ چراكه اگر همهاش زندگي مادي بود، بشر خواه و ناخواه ميتوانست زندگياش را در اين كرهي خاكي اداره كرده، زندگي 60 يا 70 سالهاش را بهنوعي به پايان برد. وي تصريح كرد: مساله اين است كه از ديرباز به انسان هشدار دادهاند و خود نيز متوجه شده كه زندگياش منحصر به اين زندگي مادي نيست و ما زندگي معنوي در پي داريم كه محاسباتش از محاسبات مادي بيرون ميرود؛ لذا به بعثت انبياء (ع) نياز پيدا ميكنيم. انبياء (ع) آمدند تا محاسبات معنوي را به محاسبات زندگي ما وارد كنند؛ درواقع زندگي ما را در چهارچوب محاسبات معنوي قرار دهند. يثربي ادامه داد: از آنجا كه غريزه، نيازهاي مادي و لذات جسماني، هميشه ما را به دنيا سرگرم ميكند، از طرف ديگر مشتي سودجويان و شياطين براي دور كردن ما از مسير الهي از اين تمايلات مادي بهرهگيري كرده و ما را به دنيايي شدن ميكشانند، بعثت انبياء (ع) همه در اين مسير بوده است كه از آن معنويت غفلت نكنيم. پيامبري ميآمد و ميرفت، مردم بعد از او به غفلت دچار ميشدند، پيامبر ديگري ميآمد و آنان را نجات ميداد، تا اينكه نبوت، به مصلحتي، ختم شد؛ اما آيا بعد از ختم نبوت، انسان به حدي رسيد كه ديگر منحرف نشود؟ مطمئنا خير. بنابراين بايد آن سرپرستي غيبي از انسان دريغ و فيض هدايت و حمايت از او قطع نشود. وي امامت را ادامهي سرپرستي غيبي انسان دانسته و افزود: هدايت و حمايت انسانها با اين شرط بود كه دنيا در مسير آخرت قرار گيرد؛ اما هميشه بعثت انبياء (ع) در خطر غرضها و مرضها و هوا و هوسهاي انسان قرار ميگرفت، شكست ميخورد يا به فراموش سپرده ميشد؛ پس به انبياي ديگري احتياج مييافتيم. دعوت پيامبر ما (ص) هم از اين توطئهها در امان نبود؛ پس قطعا بايد پاسداري ميشد. پاسداري و سرپرستي جامعه يعني همين امامت. اين امامت با مشكلات فراواني مواجه شد و از همان آغاز شروع به كج كردن مسير آن كردند؛ تا كار گونهاي شد كه درست 30 سال بعد از رحلت پيامبر اكرم (ص) همان كسي بهعنوان خليفهي مسلمين نشست كه از 23 سال نبوت، 22 سالش را با ايشان جنگيد. وي يادآوري كرد: با اين جانشيني، توطئهي عظيمي بهطور پنهاني صورت گرفت كه وقتي علني شد، چهرهي بسيار خطرناكي پيدا كرد؛ يعني همان دشمنان ثابتقدم و استوار اسلام، وارث اسلام شدند؛ لذا دمشق تلاش كرد جاي مدينه را بگيرد، بنياميه و در راس آنان معاويه و يزيد سعي ميكردند مدينه فراموش شود، زيرا از مكه و مدينه در ذهن مردم خاطرهي مبارزه بود؛ مبارزهي اسلام با همين بنياميه. اين استاد دانشگاه با بيان اين مطلب كه قيام امام حسين (ع) براي شكستن توطئهي جابهجايي دمشق با مدينه و خلافت اموي با بعثت نبوي بود، در ادامه اظهار داشت: چون توطئه خيلي سنگين بود، با نصيحت و موعظه حل نميشد و پيروزي ظاهري هم امكانش از بين رفت. امام حسين (ع) خود را مكلف ديد بين دو راه، يكي را انتخاب كند؛ يا جريان را رها سازد تا هر جور كه پيش ميرود، برود، يا خود را فدا كند؛ كه او تصميم گرفت يكتنه هم كه شده، مبارزه كند. جريان كربلا فدا شدن ولايت در راه حق، به مظلوميت كشيده شدن آن و آسيبديدن ولي زمان بهخاطر پاسداري از نبوت و شريعت الهي بود. وي دربارهي رموز ماندگاري واقعهي كربلا در اذهان آيندگان تا امروز گفت: بله، مسالهي ديگر اين است كه حتا همهي ائمه (ع) در اين راه تلاش كردند؛ اما چرا ما در اين ميان بر عاشورا متمركز شدهايم؟ بهنظرم توطئهاي كه در زمان بنياميه طرح ميگرفت، توطئهاي بنيادي بود و مبارزه امام حسين (ع) مثل ضربت حضرت علي (ع) در روز جنگ خندق كه پيامبر (ص) از آن اقدام تجليل كرد، ميماند؛ چرا ضربت علي (ع) آن همه حرمت داشت؟ زيرا كاري بنيادي در برابر توطئهاي بنيادي بود. در ميان اين همه حادثه و مبارزه، چرا اين يكي فقط ماند؟ زيرا توطئه توطئهاي بنيادي و مبارزه هم بنيادي بود؛ اگر بنياميه و يزيد رسوا نميشدند، اتفاق بدتري ميافتاد. يثربي همچنين اظهار داشت: كربلا هميشه هست و در دورهي حاضر، شيعيان آن حضرت وظيفه دارند همه جا را كربلا ببينند و روابط يزيدي را تشخيص و اقدامات حسيني انجام دهند. از يك كوچه، محله، خانه و خانواده گرفته تا شهر و جامعه و كشور، كشورهاي اسلامي و تا سطح جهان، روابط يزيدي بايد شناخته و با آنها مبارزه شود. اگر ما اينك روابط يزيدي را در فلسطين، آمريكاي لاتين، آفريقا و نقاط مختلف و اگر در كشور خودمان، در روابط داخليمان، داخل يك اداره داريم، فرقي نميكند؛ بايد با آن مبارزه كنيم و وظيفهي حسيني را هيچ وقت فراموش ننماييم. يثربي دربارهي خطر مباحث خرافي در آيين عزاداري حسيني در زمينهي دور كردن ما از مكتب عاشورا و پيام اصلي آن، در ادامهي گفتوگو با خبرنگار ايسنا عنوان كرد: در گذشته شيوهي عزاداريها مورد اشكال علما بوده و به قمهزني يا نوع زنجيرزني اعتراض ميكردند؛ چراكه اينها در متن مساله نيست و سنتهايي مقطعي و قومي است و اصل مطلب چيز ديگري است؛ اما اگر به اصل مطلب توجه كنيم، بايد قدري جنبهي عقلاني قضيه را از جنبهي احساسي جديتر بگيريم. علم و كتل انداختن و عزاداري در جاي خودش بسيار خوب و پسنديده است؛ حتا با آن آداب و رسوم كه مردم هر جور بخواهند را قبول دارم؛ زيرا، مردم ميخواهند عزاداري كنند و هر كس ابراز احساس خود را براي عزاداري به كار ميبرد؛ اينها قانونبردار نيست. اما مشكل اين است كه فكر ميكنيم اگر دستهي عزاداري طولاني و علمي كه 40 جوان بهزور آن را حمل كنند راه انداختيم، كارمان را انجام دادهايم؛ ولي كار ما اصلا اين نبوده، اين طور مسائل احساسي را بايد به حساب آداب و سنن قومي و قبيلهيي، كشوري و منطقهيي گذاشت؛ كار اصلي كه هر انساني مكلف است در آن حضور داشته باشد، مبارزهي حق و باطل است. الان در جامعهي ما عدهاي ميخورند و عدهاي گرسنه هستند؛ مادامي كه حقي ضايع ميشود، بايد مبارزه كنيم و آناني كه در جامعهي علوي با رسم اموي حركت ميكنند را بشناسيم و سر جايشان بنشانيم. وي متذكر شد: امام حسين (ع) و شعارش را جهاني كنيم، شعار عزت انسانها و برانداختن مستكبران را جهاني كنيم، اين ميشود كه عاشورا زنده ميماند؛ اينكه همه جا كربلاست و هر لحظه لحظهي زندگي تاريخ عاشوراست. اما اگر اين دعوتها را فراموش كرده و تمام هم و غممان اين باشد كه امسال در سينهزني ما چقدر شركت ميكنند، چند طبل و زنجيرزن داريم، سطح كار را بسيار پايين آوردهايم. اينها را نفي نميكنم؛ اما اگر امام حسين (ع) ميرفت و در گوشهي خانهاش مينشست و به مظلوميت مادر بزرگوارش گريه ميكرد، دردي دوا نميشد، بايد در صحنه بود؛ مادامي كه فساد، رشوهخواري و غارت بيتالمال هست، امام حسين (ع) نشستن را از هيچ شيعهاي نميپسندد. يثربي گفت: مادامي كه امپرياليسم ميخواهد دنيا را به كام خود بكشد و بر سر مظلوم ميزنند و قدرتهاي ستمگر بر گردهي مردم سوار هستند، همه جاي جهان كربلاست و هر لحظهي زندگيمان عاشوراست؛ اما چه كسي هست كه عاشورايي باشد؟ اين افتخار با كسي است كه در زندگياش ميتواند عاشورايي باشد. انتهاي پيام