يك شبكهي خبري انگليسي: موافقت ايران با دست كشيدن از چرخه سوخت نيز باعث رضايت رهبران كاخ سفيد نميشود
بي.بي.سي نوشت: موافقت احتمالي ايران با دست كشيدن از دستيابي به چرخه سوخت نيز به خودي خود، باعث رضايت رهبران كاخ سفيد نميشود. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين شبكهي خبري انگليسي افزود كه از نگاه رايس و همكارانش برنامه هستهيي و موشكي ايران استعداد آن را دارد كه باعث نگراني مشترك آمريكا و متحدان اروپايي و آسيايياش شود. از همين رو، آنان با ابتكار سه كشور بزرگ اروپايي (انگليس، فرانسه و آلمان) براي گفتوگو با ايران به منظور انصراف جمهوري اسلامي از ادامه برنامه هستهيي خود مخالفت ندارند، مشروط بر آنكه روند گفتوگوها منجر به برچيدن كامل چرخه سوخت هستهيي ايران شود. اما آمريكا ظاهرا مطمئن است كه اروپا توان تحميل چنين موضوعي را به ايران ندارد و از همين رو خود را براي شرايط پس از شكست احتمالي مذاكرات ايران و اروپا آماده مي كند. شبكهي خبري ياد شده ميافزايد، علاوه بر اين آمريكا در پي اجراي طرحي در منطقه با عنوان ”خاورميانه بزرگ“ است كه در نهايت، ايران بايد خود را با الزامات آن سازگار كند. يكي از الزامات اين طرح پذيرش اسرائيل به عنوان عضوي از خانواده ملل خاورميانه است؛ يعني موضوعي كه بنياد مشروعيت انقلابي و ديني نظام اسلامي را در بين هوادارن خاص آن با چالش روبرو ميكند. اما طرح خاورميانه بزرگ الزاماتي سختتر از اين هم دارد و آن ضرورت پلوراليزه شدن نظامهاي سياسي در منطقه است. به نظر ميرسد؛ جمهوري اسلامي امكان تطبيق با اين نوع الزامات در عين ادامه موجوديت كنوني خود را ندارد و همين نكته ماجرا را در نزد آمريكا پيچيده ميكند. معناي ديگر اين حرف اين است كه برخي محافل متنفذ در آمريكا، بويژه حلقه نئومحافظه كاران بر اين عقيده اند كه ”مشكل ايران“ جز از طريق ”تغيير رژيم“ حل نمي شود. در ادامه اين گزارش با ابراز اين ادعا كه ظاهرا احتمال تبديل شدن اين اعتقاد به سياستي رسمي در دولت آمريكا دور از ذهن نيست، افزوده است، اما مساله اين است كه با توجه به گرفتاريهاي آمريكا در عراق و مخالفت متحدان ايالات متحده با سياست ”تغيير رژيم“ در ايران و نيز موقعيت ژئوپولتيكي حساس و بافت جمعيتي پيچيده ايران؛ سياست تغيير رژيم ميتواند براي آمريكا گزينه اي موفق باشد؟ بي.بي.سي با بيان اين كه عدهاي از تحليلگران و از جمله محافل تصميگير در ايران امكان موفقيت چنين سناريويي را در حد صفر ارزيابي ميكنند و با توجه به خطرات ناشي از چنين رويدادي؛ اعتقادي به پيگيري چنين سياستي از سوي آمريكا ندارند و همه حرفهاي دولتمردان آمريكا را در اين زمينه ”بلوف“ به حساب ميآورند، ميافزايد كه در سمت مقابل اين تحليل هم كساني قرار گرفتهاند. از ديدگاه آنها؛ انسداد در فضاي سياسي ايران و ”يكه تازي“ نيروهاي تندرو؛ عاملي براي شكل گيري اجماع در جهت سياست آمريكا در برابر جمهوري اسلامي خواهد بود؛ اجماعي كه رايس پيشاپيش بر ضرورت شكل گرفتن آن تاكيد كرده است (!) در ادامه اين گزارش آمده است كه دور دوم رياست جمهوري بوش از روز گذشته (پنجشنبه) به طور رسمي آغاز شد. تغييرات گسترده اي كه در كادر وزارت خارجه آمريكا در دوره جديد روي داده است؛ به خصوص باعث گمانه زني درباره بروز چرخش در سياست خارجي دولت بوش نسبت به چهار سال گذشته شده است. تا پيش از تعيين كونداليزا رايس به عنوان جانشين كالين پاول در سمت وزير خارجه اغلب تحليلگران بر اين عقيده بودند كه بوش در دور جديد رياست جمهوري خود به جاي استفاده از شيوه هاي نظامي در مواجهه با بحرانهاي بين المللي؛ به ديپلماسي مبتني بر چند جانبه گرايي تكيه بيشتري خواهد كرد، اما عزيمت كالين پاول و دستيارش ريچارد آرميتاژ از وزارت خارجه كه هر دو از ”كبوتر“هاي دولت جمهوري خواه آمريكا به حساب مي آمدند؛ موجب تجديدنظر برخي از صاحب نظران در تحليلشان نسبت به سياست خارجي تازه دولت بوش شد. اين گزارش ميافزايد كه انتخاب رايس به سمت وزارت خارجه آمريكا به دليل آنچه كه “اشتهار به قاطعيت“ خوانده شده ظاهرا نگرانيهايي در بين مخالفان يكجانبه گرايي آمريكا برانگيخته است. مخالفان از آن بيم دارند كه دستگاه سياست خارجي آمريكا نيز رويهاي مانند پنتاگون در مواجهه با بحرانهاي جهاني در پيش گيرد و بدين ترتيب وزنه "تندروها" در كابينه جديد بوش سنگينتر شود. در اين ميان، سياستي كه آمريكا در برابر آنچه بحران هستهيي ايران خوانده شده در طول دوران وزارت خارجه رايس در پيش خواهد گرفت؛ بيش از هر مساله ديگري توجه ناظران بين المللي را به خود معطوف كرده است؛ بخصوص آنكه در آستانه آغاز به كار رايس؛ سيمور هرش روزنامه نگار جنجالي آمريكا طي گزارشي در نيويوركر از آماده شدن مخفيانه دولت بوش براي حمله به مراكز نظامي ايران خبر داد و متعاقب آن بوش نيز بكارگيري زور عليه ايران را در صورت شكست ديپلماسي براي خنثي كردن برنامه اتمي ايران رد نكرد. شبكهي خبري ياد شده در ادامه آورده است كه از حدود 12 سال پيش؛ رهبران آمريكا به طرزي خستگي ناپذير بر چهار موضوع مهم را رفتار ”مخرب“ ايران نام نهادهاند و هيچ فرصتي را براي تاكيد بر ضرورت تغيير چنين رفتارهايي از دست ندادهاند. اما ظاهرا بوش در دور جديد رياست جمهوري خود مصمم است كه ايران را از هر راه ممكن به دست كشيدن از اين نوع سياستها ”وادار“ سازد و رايس به عنوان فرد معتمد بوش، مامور انجام اين وظيفه شده است. رايس همانطور كه خود تاكيد كرده است؛ در مواجهه با ايران از يكجانبه گرايي حمايت نمي كند و در پي شكل دادن اجماعي جهاني عليه جمهوري اسلامي است. اين گزارش در خاتمه مينويسد كه دوران رياست جمهوري محمد خاتمي و ظهور جنبش اصلاح طلبي در ايران؛ از نظر برخي از مقامهاي آمريكا فرصتي به شمار مي رفت تا ايران به تدريج ”نگراني هاي آمريكا“ را رفع كند؛ اما اينك با نزديك شدن پايان دو دور رياست جمهوري خاتمي و آنچه كه ”شكست جنبش اصلاحات“ خوانده؛ حتي آن دسته از سياستمداران ايالات متحده كه خواهان رويكردي ملايمتر در برابر ايران بودند؛ هر گونه اميد خود را به تغيير روش جمهوري اسلامي از دست دادهاند و براي حل آنچه ”معضل“ ايران مي نامند؛ سياست تازه تر و در عين حال جدي تري را درخواست ميكنند. انتهاي پيام