“قيزقاپان و كورخ كيچ” گوردخمه دختر و پسر ماد نزديك سليمانيه عراق
سرزمين بينالنهرين كه عراق كنوني قسمتي از آن است، بخش كوچكي از سرزمين پهناور حكومت مادها است. در اين سرزمين، آثار باستاني فراواني وجود دارد كه نشانگر هنر هنرمندان اين سرزمين است. يكي از اين آثار ارزشمند، «گوردخمهي قيزقاپان» است. اين بنا، در دهكده ”سورداشي” نزديك سليمانيه عراق واقع شده است. به گزارش بخش ايرانشناسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، سطح بيروني گوردخمه كلا به صورت ستونوار تراشيده شده است. سطح بيروني هفت متر طول، 2/89 متر عرض و 4/11 متر ارتفاع دارد. نماي ورودي بهوسيلهي دو نيمستون عمودي به سه قسمت تقسيم ميشود؛ پايه ستون شامل يك تهستون به عرض 80 سانتيمتر و بلندي 17/5 سانتيمتر با يك شال به ارتفاع 16/5 سانتيمتر است. خود ستون 2/89 متر بلندي دارد. در بالاي ان يك سرستون بزرگ از نوع ايونيك بايك پاسمت در ميان حلزونيها كه از هنر آشوري تاثير پذيرفته، وجود دارد. سه نقش تير بزرگ چوبي روي هر ستون و يك تير افقي كه تيرهاي عمودي را قطع ميكند و دو جفت تير افقي در پيش آمدگي بنا نمايان است. جلوي نماي اين گوردخمهها نماي يك بناي معمولي نشان داده شده است. پايه ستون سمت راست بهشدت آسيب ديده است و سمت چپ حلزون سرستون سمت چپ شكسته است. فضاي بين دو ستون به وسيله يك نوار افقي از زير نقشبرجسته به دو قسمت مساوي تقسيم شده است. در نيمه پاييني يك در كوتاه با 106 سانتيمتر عرض و 113 سانتيمتر بلندي وجود دارد كه به يك اتاق قبر راه مييابد. اگرچه اين صخره صدمه ديده است؛ ولي گوشهي بالايي سمت چپ سردر سنگي صدمه نديده و اين صدمه ديدگي بيشتر در پايين نقش برجسته آشكار است. در نيمه بالايي در اطراف يك آتشدان دو نفر نشان داده شدهاند كه رويشان به طرف آتشدان است. آتشدان از سه پله به عرض 7/8 و 6/25 و 5 سانتي متر، يك ميله با 3/25 سانتيمتر عرض و 3/75 سانتيمتر بلندي روي آن و سه لوحه سنگي شبيه به پلهها شكل گرفته است. روي قطعه سنگ بالايي يك نيمكره به قطري حدود 5/5 سانتيمتر نشان داده شده است. پيكر انسانها در حدود 1/32 متر بلندي دارند. سهچهارم اندازه طبيعي دست راست هر دو به طرف بالا و جلو بلند شده و با دست چپ آنها نوك يك كمان شبيه به كمان سكاها را نگه داشتهاند كه احساس ميشود بين پا و آتشدان قرار گرفته است. تزيين مو بهصورت كوتاه و از نيمه عقبي سر پايين ريخته است. يك نوار، چانه و دهان آنها را پوشانده است. ريش آنها از زير نوار ظاهر شده است. كفشها چنان نشان داده شدهاند كه روي رويهي آنها قلاب و يك تسمه دارند. لباسهاي دو نفر با هم فرق دارند. از آنجايي كه در نزد ايرانيان، كمان، علامت پادشاهي و قدرت بوده است، روي همين اصل احتمالا پيروزي پادشاه مادها را با مغي كه درسمت چپ با لباس بلند حجاري كردهاند كه احتمال دارد پادشاه مادي كياكسار (هوخشتره) باشد. در ميان بالاترين قسمت قاب نقش برجسته بين سرستونها و زير پيشآمدگيهاي بنا يك مداليون دايرهيي به قطر 4/5 سانتيمتر وجود دارد كه در پايين خطي ضخيم آنرا به شكل هلالي درآورده است. مداليون با يك پيكر انساني كه به طرف چپ نگاه ميكند، با يك كلاه كوتاه و پست، ريش و موي پرپشت به طرف بيرون و بالا آمده مثل آنچه كه كردها كاكل مينامند، نشان داده شده است. در دستش شيئي دارد كه با توجه به شكلش ممكن است يك باتوم يا يك جام نوشيدني باشد. در جبهه سمت نماي گوردخمه، يك دكوراسيون منفرد و مجزا به شكل يك تاب نزديك به چهار گوشه در ارتفاع 2/70 متري از سطح كف كه 70 سانتيمتر عرض دارد، به شكل يك انسان بالدار كه به طرف چپ نگاه ميكند نشان داده شده كه به پيكر اهورامزداي بيستون و ديگر پيكرتراشيهاي هخامنشي شباهت دارد. اما اختلاف آنها در اين است كه بالهاي بالايي اين به طرف بالا انحنا يافته و بالهاي كوتاه پاييني فقط به صورت افقي است و ديگر اينكه سر آن بزرگ است و هيچ بالاتنهاي ندارد. اين قاب بهطور زيادي بر اثر تغيير آب و هوا صدمه ديده است. اما در بال بالايي يك دست راست را به طرف بالا بين بال بالايي سمت چپ و سر پيكره نگه داشتهاند، يك دست از ميان بال بالايي سمت چپ ديده ميشود. بال پاييني سمت راست و نوار زير آن و دم يا دنباله آن همه مشخص و واضحند. سرش بهآساني با چشم قابل تشخيص نيست؛ اما در طراحي واضح است. در جبهه سمت راست نمايي بيروني يك تزيين منفرد و مجزاي ديگر همسطح با مداليون مركزي و به شكل سه دايره متحدالمركز به قطرهاي نسبي 10، 22 و 44 سانتيمتر وجود دارد. در حلقه بيروني 11 پره چرخ است كه به شكل گيلاس شرابنوشي با ساقه مخروطيشكل ميباشد. ديسك دروني كه قرمزتر از صخره اطرافش است، احتمال ميرود رنگآميزي شده باشد. اين مداليون از يك سطح آمادهشده ساخته شده و برجستهترين نقطه برجسته مركزي همسطح با سطح آمادهشده هستند. حلقه بيروني بهوسيله يك سطح متمايل يا شيبدار احاطه شده است. اعتقاد بعضيها بر اين است كه اين سه نقش مجزا (مداليون) احتمالا بايد سمبل اهورامزدا ميتد (ماه) و آناهيتا (خورشيد) باشد. با توجه به آرامگاههاي سكاوند و مقايسه آنها با يكديگر چنان به نظر ميرسد كه دو جريان در ساختمان اين مقبرهها از نظر هنري وجود داشته است. يكي مربوط به سكاها و ديگري از آن هنر لرستان است. با توجه به ظاهر امر، آرامگاه قيزقاپان از جنبه هنري و تكنيك كار شبيه به آرامگاههاي مادي است؛ ولي در عين حال با آنها اختلافاتي نيز دارد و آن اين است كه سقف اين آرامگاه كه در دامنه كوه تراشيده شده، احتمالا تقليدي از سقف چوبي است. بنابراين با توجه به آرامگاههاي سكايي در روسيه جنوبي و ماوراء قفقاز ميتوان چنين استنباط نمود كه احتمالا گوردخمه قيرقاپان با اقتباس از آرامگاه سكايي ساخته شده و يا اينكه از آن امير يا پادشاهي سكايي بوده كه با توجه به هنر اجدادي خود و با تاثير هنر مادها آن را در طول كوه كندهاند. گوردخمهي ديگري كه در اين منطقه واقع است گوردخمهي كورخ كيچ است. اين دو گوردخمه توسط كردها گوردخمه دختر و پسر ناميده ميشود و با پا و بدون كمك راهنما قابل دسترسي است. گوردخمه كورخ كيچ داراي ايواني در جلو است. كف بيروني 6/72 متر طول و 1/95 متر پنها دارد. فقط يك ستون دارد كه تقريبا 60 سانتيمتر از ديوار فاصله دارد. اين بنا فقط 25 سانتيمتر بلندي دارد و شالي آن تقريبا 16 سانتيمتر بلندي دارد. دو تير سقف مستطيلي بزرگ، بزرگتر از تيرهاي سه گانه قيزقاپان از ديوار به صورت پيشآمده كار شده و كاملا عرض سقف را قطع كرده و روي ستونها تكيه داده است. بالاي ستون سمت راست هنوز به تير سقف چسبيده است. اگر هم اينجا نقشبرجستهاي بوده، از بين رفته است؛ بدون اينكه اثري از آن باشد. اين گوردخمه فقط يك اتاق دروني دارد به ابعاد 2/10 در 1/50 متر و بلندي 1/25 متر. اين اتاق تقريبا به دو قسمت تقسيم شده است؛ البته بهوسيلهي يك گور وانشكل كه نيمه راست را شامل ميشود. اندازه اين گور 1/50 در 1/07 متر و عمق آن 55 سانتي متر است. يك سوراخ به شكل زهكش آب كه به نظر ميرسد آب را از نزديك گوشه سمت راستي و احتمالا به شكل زبر و خشن بوده و ممكن است طبيعي بوده باشد. ديوار جلويي از صخره 80 سانتي متر است. ورودي بنا در بيرون 80 سانتي متر عرض دارد و عرض داخلي آن حدودا يك متر است و بلندي آن 1/20 متر است. كف اتاق حدودا پنج سانتي متر پايين تر از كف راهرو ورودي است. كردها همانطور كه از اسامي اين گوردخمه برميآيد در اين مورد افسانهاي دارند و آن اين است كه شاهزاده پسر به ملاقات شاهزاده خانم در قيزقاپان ميرفت و شاهزاده خانم براي اينكه راه وي را هموار و راحتتر سازد دستور ساختن پلي داد. بعدها چون نتيجه برعكس ميگيرد دستور تخريب پل را ميدهد. اين افسانه باعث شده كه اين مقابر صخرهيي را با پلهاي خرابي كه در رشته كوه زاگرس به طور پراكنده ديده ميشود، مرتبط بدانند. انتهاي پيام