جعفر ابراهيمي: سنتهاي در گردباد «شب چله» نابودي است رسانه ملي در احياي بسياري از سنتهاي ملي فاقد برنامه مشخص است
سنتهاي شب چله همچون قصه گفتن و بازديد از بزرگترها در گردباد تحولات روز در حال نابودي است و رسانهي ملي ما هيج اهميتي به اين مساله نميدهد. جعفر ابراهيمي (شاهد) ـ نويسنده و شاعر كودكان و نوجوانان ـ در گفت و گو با خبرنگار ايسنا با بيان اين مطلب گفت: امروز ديگر كسي خواهان اين نيست كه پاي قصه گويي بزرگي بنشيند و آن قصههاي قديمي پرحكمت را بشوند. چراكه دنياي امروز دنياي سرعت است. او با تاكيد بر اهميت حفظ چنين سنتهايي گفت: اين مراسم بهويژه براي كودكان و نوجوانان با احساس خوب در امنيت بودن توام بود؛ چرا كه آنان در طي چنين مراسمي همهي پايههاي حمايت كنندشان را در كنار هم ميديدند و همين احساس خوشبختي را در آنها تقويت ميكرد. وي گفت: از مراسمي مثل شب چله ما فقط هندوانه خريدن و خوردن را نگهداشتهايم و كمتر مايليم تنهاييهايمان را با شركت در چنين مراسمي به مخاطره بيندازيم. اين روزها اغلب ما ترجيح ميدهيم با هندوانه خريدن بيشتر وقت خود را مقابل بلويزيون كه آن هم اغلب نسبت به ماهيت چنين سنتي بيتوجه است، بگذرانيم. ابراهيمي تصريح كرد: در شرايطي كه شبهايي مثل شب چله در جامعهي ما با مراسم متفاوت و به شيوهي خاصي برگزار ميشده و شعرها و قصههاي خاصي در اين ايام نقل ميشد كه دانستن آن براي همهي ما ميتواند لذت بخش باشد، رسانهي مليمان نسبت به اهميت پرداختن به چنين مباحثي غافل است. بنابراين ميبينيم كه سيماي ما هيچ برنامهي خاصي را براي چنين شبهايي نداشته و ندارند. اين شاعر كودكان و نوجوانان گفت: در مقابل نابودي بسياري از سنتها هيج كاري نميشود كرد، زندگي ما مثل مسافراني است كه سوار قطاري به اسم تمدن و تكنولوژي هستند كه با سرعت اعجاب آميزي در حال حركت است. هر كس سعي ميكند سوار اين قطار شود و عقب نماند و ديگر فرصت نميكند كه در ايستگاهي بياستد تا آشنايي را ببيند و از مناظر لذت برد. وي تصريح كرد: البته نويسندگان و شاعران با انتقال قصهها و داستانهاي قديمي در آثارشان ميتوانند حداقل در احياي انديشههاي آن دوران مؤثر باشد. انتهاي پيام