/چالشهاي پيرامون يك كارگردان تئاتر/ پري صابري : شواليه‌ي ناموجود

پري صابري، كارگردان تئاتر ايران، كه به تازگي نشان شواليه‌ي ادب هنر فرانسه را دريافت كرده، در گفت‌وگويي با خبرنگار ايسنا اعلام كرده است با شرايط فعلي، ديگر نمي‌خواهد تئاتر كار كند. اين اظهارات دقيقا يك ماه بعد از پيام تبريك احمد مسجد جامعي وزير فرهنگ وارشاد اسلامي به او و عباس كيارستمي عنوان مي‌شود! اين دو، علي‌رغم آنكه در دنيا به هنرمنداني مطرح تبديل شده‌اند ولي در روزهاي اخير، نسبت بي مهري‌هاي داخلي به شدت واكنش نشان داده‌اند. كيارستمي از نمايش فيلم‌هايش در ايران نا اميد شده و صابري نيز، تهديد به كناره گيري از تئاتر كرده است. جالب اينكه، صابري در روزي كه به شدت از كاركردن در فضاي تئاتر ايران گلايه مي كند مصاحبه اي از او منتشر مي شود كه در آن از قابليتهاي تئاتر ايران براي جهاني شدن همانند سينما سخن مي گويد!! كارگرداني كه دقيقا دوماه قبل، نشان شواليه ادب وهنر را از فرانسوانيكولو سفير فرانسه گرفته بود. نيكولو در آن زمان با اشاره به اجراي نمايشي از صابري در تالار بزرگ يونسكو اينكه جمهوري فرانسه به شخصيت و اثر صابري توجه نموده و از او با عاليترين نشان براي هنرمندان تجليل كرده را بسيار ظبيعي خوانده بود ودقيقا سه ماه از زماني گذشته بود كه دعوت نامه سفارت فرانسه به مطبوعات و خبرگزاري هاي ايران ارسال شده بود .صابري در حالي اين اظهارات را عنوان مي كرد كه “من از كجا عشق از كجا” آخرين نمايش او بااستقبال خوبي از سوي تماشاگران مواجه شده بودو به مدت چند هفته، رسانه‌ها مطبوعات ايران از آن به عنوان پرفروشترين نمايش هفته نام مي بردند. او كه در سالهاي قبل نيز نمايش هاي پرزرق و برقش در تالار وحدت با استقبال انبوه تماشاگران مواجه مي شد اين بار چون زندگي يك شاعر معاصر را دستمايه كار خودش قرار داده بود به گفته خودش با استقبال بي نظير جوانان نيز مواجه شده بود كه تا كنون در نمايشهايش سابقه نداشته است. صابري، در توضيح دلايل كناره گيري خود، از تئاتر گفته بود، نمايش اخيرش را با هزار بدبختي و بيچارگي و با مشقات فراوان به روي صحنه برده ولي با هزار دوز و كلك نمي‌خواهند اجراي آن ادامه پيدا كند. او تاكيدكرده بود برخي افراد (دو تن از اعضاي شوراي مديريت تئاتر شهر)چون علاقه‌اي به نمايش‌هاي او ندارند مخالف ادامه اجراي نمايش او بوده‌اند. گويا مسئولان تئاتر شهر به صورت شفاهي قول تمديد اين نمايش را داده بودند ولي به قول خود عمل نمي كنند و پري صابري هم كه “اهل شمشير كشي نبوده” ، زياد پي‌گير قضيه نشده و ديگر دنبال تمديد كردن اجراي اين نمايش نيز نبوده است .نمايشي كه علي رغم استقبال، با قطع اجراي خود ،دچار ضررمالي شده است /زهرچشم از اولين منتقد/ صابري در حالي مخالفت دو عضو شوراي مديريتي تئاتر شهر رابا ادامه اجراي نمايش خود به همراه داشت كه خود اولين منتقد مهم شوراي مديريتي تئاتر شهر محسوب مي شد. صابري اولين منتقد شورايي بود كه پيش ازاين تنها با تعريف وتمجيد هنر مندان مواجه شده بود. هنر منداني كه اعتقادداشتند شورايي شدن تئاتر شهر باعث بهبود وضعيت آنها خواهد شد. ولي صابري گفته بود متاسفانه، شورايي شدن مديريت تئاتر شهر موجب شده كه روال امور كندتر از قبل پيش برود. پري صابري، بعدها از تصميمات جديد شوراي مديريتي تئاتر شهر در محدود كردن زمان اجراي نمايش ها به شدت انتقاد كرده و گفته بود اگر چنين رويه اي ادامه پيدا كند از اجراي نمايش "من از كجا عشق از كجا"، منصرف خواهد شد.اواز اينكه نمايشي با بسيج نيروها وامكانات بيش از شش ماه تمرين شود وتنها 20 روز اجرا شودگلايه مند بود و آن را كار بسيار اشتباهي مي دانست. البته او بعدها، به خبرنگار ايسنا مي گويد كه چون براي اجراي اين نمايش در آبان ماه 45 اجرا در نظر گرفته‌اند راضي به اجرا شده است نمايشي كه تعداد اجراهايش حتي به عدد 30نيز نرسيد. نمايشي كه نزديك به 25 ميليون تومان فروش داشته و بيش از ده هزار نفر از آن ديدن كرده اند و همين امر باعث واكنش شديد او شد. /صابري اپوزيسيون مديريت تئاتر مي‌شود / پري صابري درحالي در ماههاي اخير به يك اپوزيسيون تمام عيار مديريت تئاتر تبديل شده است كه در سالهاي اخير به عنوان هنرمندي شناخته شده بود كه كمتر از مسولان انتقاد مي كندو سعي داشته چالشي با آنها نداشته باشد :در چهار سال گذشته امكانات خوبي براي هنر تئاتر ايجاد شده است كه بايد با افزايش و استمرار توجهات، اين هنر روز به روز متعالي‌تر شود.(گفت وگو باايسنا 1379) تئاتر كار مشكلي است مثل ترمه بافتن است و مثل موكت سازي نيست. تئاتر مظلوم است و من دوست دارم توجه مسوولان كشور را به اين مقوله مظلوم جلب كنم.( گفت و گو با ايسنا 1380) من چون در طول سال بيشتر از يك نمايش كار نمي‌كنم، مشكلي با مركز ندارم؛ اگر قرار بود 3 الي 4 نمايش در سال اجرا كنم، شايد با مشكل روبرو مي‌شدم. من معمولا ارتباط معقولي با كساني كه در راس مديريت هستند دارم.(گفت و گو با ايسنا 1381 ) وقتي من دارم با عده‌اي كار مي‌كنم هيچ گاه فكر نمي‌كنم آن‌ها در جبهه مخالف من قرار گرفته‌اند ، فكر مي‌كنم مركز هنرهاي نمايشي و وزارت ارشاد قسمتي از بار را بلند مي‌كند و من قسمتي ديگر از اين بار را؛ فكر نمي‌كنم تمامي "حق" متعلق به من است ومركز هنرهاي نمايشي هيچ حقي ندارد. چون ما به صورت مشترك كار مي‌كنيم، البته اگر حق من داده نشود، اعتراض مي‌كنم و در اين بحثي نيست. (چند ماه بعد) من از روزي كه شروع به كار كردن كرده‌ام، متوجه كمبود بودجه تئاتر مملكت بودم و سعي كرده‌ام از حداقل امكانات حداكثر استفاده را ببرم ، چون مي‌دانم هرگز بودجه يك نمايش خارجي كه مثلا در لندن اجرا مي‌شود را به من نمي‌دهند، اما به دليل اين نقصان كنار نمي‌كشم.من هميشه سعي مي‌كنم با همين بودجه كم كارم را انجام بدهم. براي اين كه من به انجام كار بيشتر اهميت مي‌دهم تا اين كه انتظار يك موقعيت ايده‌ال را بكشم. چون مي‌دانم هيچ گاه موقعيت ايده‌الي وجود ندارد و بوجود نخواهد آمد؛ ايده آل از نظر من فقط انجام كار است.(گفت وگو با ايسنا نيمه دوم 82) به عنوان كسي كه دست‌اندركار تئاتر هستم، آينده تئاتر ايران را روشن مي‌بينم، زيرا اگر افق پيش رويم روشن نباشد، بايدكار كردن را كنار بگذارم.(گفت و گوبا ايسنا ارديبهشت 82 -روزجهاني تئاتر) واگذاري مديريت تالار وحدت به بنياد رودكي باعث خروج صابري از موقعيت سابق مي‌شود. پري صابري، در تير ماه 82 از وضعيت مبهم تالار وحدت انتقاد كرده و مي گويد: بزرگترين سالن نمايش كشور پادرهواست و خواستار پاسخگويي مسوولان در اين زمينه مي شود. او اگرچه مجبور ميشود از تالار وحدت هجرت كرده و به تالار اصلي برود ولي انتقادكردن را فراموش نمي كند. صابري از ضعف اطلاع رساني مركز هنرهاي نمايشي به شدت انتقاد مي‌كند (مركزي كه در سال‌هاي گذشته صابري خواسته بود رابطه معقولي با آن داشته باشد و زياد از انتقاد كردن نيز خوشش نمي آيد و اين را مي توان به راحتي از بريده جرايدي كه در مر كز نصب مي شود فهميد چراكه هيچگاه انتقادات در آن جايي ندارد ) اومي گويد آنقدر اطلاع رساني ضعيف بوده كه حتي دوستانش نيز از اجراي نمايش او خبر نداشته‌اند. او البته همچنان عنوان مي‌كند: هم اكنون عاشقان و ديوانگان تئاتر در اين حرفه مانده‌اند و من هم اگر عاشق نبودم در تئاتر نمي‌ماندم لذت تئاتر تنها مشقات آن را تحمل‌پذير مي‌كند. به مرور زمان، لحن انتقادات اين شواليه ايراني شديدتر مي شود : توجه بسياري به مسائل سياسي در كشور مي‌شود در صورتي كه اگر از رشد فرهنگي كشور غافل شويم، لطمات جبران‌ناپذيري نصيب ما خواهد شد. باعث شرمندگي است كه در كشوري با تمدن چند هزار ساله، به مقولات هنري با تنگ نظري خاصي نگاه شود. صابري بعدها در واكنش به انتصاب دكتر نشان ضمن اعلام قدرداني خود از مجيد شريف خدائي، اظهار اميدواري مي كند مديريت جايگزين، قدم‌هاي استوارتر و بزرگتري براي تئاتر ايران بر دارد. پري صابري هر از چند گاهي همانند علي رفيعي نمي تواند نگراني خودرا از وضعيت تالار وحدت آشكار نكند. او تالار وحدت خالي از تماشاگر را بحراني براي مديريت تئاتر كشور و هنرمندان تئاترمي داند وهشدار مي دهد اينطور نباشد كه براي خوش‌آمد ديگران و راضي نگه داشتن اين و آن هر كس كه از راه آمد بگوييم بفرماييد تو؟! صابري اگرچه نمايشهايش هيچگاه از سوي منتقدان با استقبال خوبي مواجه نبوده وحتي صابري دلخوري خود را از منتقدان اعلام نموده است ولي نمايش هايش هميشه با استقبال تماشاگران مواجه شده است. بيژن و منيژه، رستم و سهراب ،رند خلوت نشين ،يوسف وزليخا ،سوگ سياوش يا نمايش شمس پرنده با استقبال عجيبي رو برو شده اند به طوري كه نمايش شمس پرنده براي چندين بار مجددا به روي صحنه مي رود. اوتعزيه‌ي آنتيگونه را در سال 79 در تالار وحدت به روي صحنه مي برد. آنتيگونه، مدتي پيش از اجرا در ايران ، در تالار كو ليزه2000ايتاليا كه بعد از 1500 سال بازگشايي شده بود، همراه يك گروه 25 نفره به اجرا گذاشته مي شود كه مورد تجليل تمام روزنامه‌هاي ايتاليا قرار مي گيرد پري صابري، از اجراي نمايش آنتيگونه در تالار كوليزه‌ي ايتاليا يا اجراهاي پر تماشاگر در سال‌هاي متمادي در تالار وحدت، به سالن اصلي تئاتر شهر با گنجايشي كمتر و تماشاگري متفاوت تر كشانده مي‌شود. گزارش: ايسنا - محمد تاجيك انتهاي پيام
  • جمعه/ ۲۷ آذر ۱۳۸۳ / ۱۰:۵۴
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 8309-10819
  • خبرنگار :