متاسفانه ما از سنت شب چله فقط دور هم نشستن و هندوانه و تنقلات خوردن را نگهداشه‌ايم و كارهايي مثل حافظ خواندن و و قصه گفتن را كه به فكر و انديشه مربوط است، به راحتي فراموش كرده‌ايم. محمدرضا شمس ـ نويسنده‌ي كودكان و نوجوانان ـ در گفت‌وگو با خبرنگار ايسنا درباره قصه گويي و قصه خواني در شب چله گفت: اين جريان موجود نشان مي‌دهد كه ما ارزشي براي دانايي قايل نيستيم. بر همين اساس در شب چله كه بلندترين شب سال است، به فكر و ابزار آن اهميت نمي‌دهيم؛ اما از شكم و رسيدگي به آن غافل نشده و نمي‌شويم. برنده‌ي جايزه‌ي IBBY با اشاره به پيشرفت تكنولوژيك گفت: قصه گويي كه از سنتهاي متداول چنين شبهايي است، امروز به سبب ورود ماهواره و اينترنت و كامپيوتر مورد بي‌مهري قرار گرفته‌است و به سبب كم توجهي به كودكان هيچ برنامه ريزي مشخصي براي تداوم اين سنت اعمال نمي‌شود. وي گفت: قصه گويي سنت پسنديده‌اي بود كه پدربزرگها و مادربزرگها آن را به خوبي عملي مي‌كردند و باعث مي‌شد بچه‌ها قبل از ورود به مكتبخانه‌ها قوه تخيلشان تقويت شود و يا از طريق همين قصه‌ها به باورهاي ملي‌شان پي برند، اما متاسفانه تمام اينها فراموش شده است. شمس گفت: در زمينه‌ي سنت قصه گويي در شرايطي كه بسياري از كشورها قبل كشورهاي افريقايي از قصه گوهاي حرفه‌يي بهره مي‌برند كه در برقراري ارتباط با كودكان و نوجوانان و تاثير عاطفي بر آنها كاملا مسلطند، مسؤولان فرهنگي ما هيچ تلاشي براي احياي مجدد اين سنت حداقل در شبهاي زمستاني كه اغلب اعضاي خانواده‌ها دور هم هستند، انجام نمي‌دهند. انگار كه آنان نيز بدشان نمي‌آيد اين سنت زودتر برچيده شود. انتهاي پيام