“سيدحسن حسيني” در آخرين سخنراني: كشتي توفانزده ادبيات معاصر با بحران معنا و مفهوم روبهروست ميراث ادبي تشيع، توسط انسانهاي باوجود تقويت شده است
كشتي توفانزده ادبيات معاصر با بحران معنا و مفهوم روبهروست. به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران، حسن سيدحسيني ـ شاعر ـ با بيان اين مطلب افزود: شعر معاصر و غزل نو به معنا و مضمون توجهي ندارد، در صورتي كه حس و عاطفه را نميتوان جايگزين تخيل و انديشه كرد. غزل نو حس و عاطفه و زبان روزمره را جاي هيچ چيز گذاشته و اين بزرگترين مشكلش است. وي كه در دومين كنگره فرهنگ و ادبيات شهادت سخن ميگفت، در شروع سخنانش با اشاره به اين جمله امام علي (ع) كه اگر كوهي مرا دوست بدارد، از هم خواهد پاشيد، گفت: واقعيت و حقيقت جوهر اين سخن را زمان به ما نشان داده و نشان خواهد داد. او با يادآوري ميقات حضرت موسي (ع) در كوه طور گفت: فرجام همه هنرها اين است كه انسان به ديدار حق نايل شود. اين مدرس دانشگاه گفت: شايد اولين شاعري كه بهصورت صريح و آشكار و نه لزوما شعاري از شهادت سيدالشهدا (ع) حرف زده و از دشمنان او اظهار تبري كرده، البته بعد از كسايي مروزي، ناصر خسرو بوده و كسي مانند او اين چنين لفظ دري را مايه احتجاج با مخالفان قرار نداده است. وي همچنين با تاكيد بر ارزش قصايد و حديقه سنايي گفت: مولانا و عطار هم خود را شاگرد سنايي ميدانند و كساني كه ميخواهند حال و هواي شهادت را از نظر تاريخي ببينند، ميتوانند به آثار او مراجعه كنند. وي با اشاره به شعري از خيام با اين مضمون كه اي صاحب فتوي تو خونخوارتري يا من، تو خون كسان خوري و من خون رزان، تاكيد كرد: نظر شخصي من اين است كه خيام هم نيم نگاهي به واقعه عاشورا دارد و خطاب او به كساني است كه فتوا به حليت خون حسين (ع) دادند. حسيني خاطرنشان كرد: ميراث ادبي تشيع، مخصوصا فرهنگ شهادت، همانقدر كه به ما رسيده، توسط انسانهاي باوجود تقويت شده است. او با خواندن شعري كه خود از آن به عنوان شبه غزل نام برد كه حال و هواي غزل نو دارد، يادآور شد: شنيدهام چند نفر از منتقدان گفتهاند شعر حسيني و امينپور زبان كهنهاي دارد و آنها نميتوانند غزل نو بگويند. وي همچنين متذكر شد: من آغشته شعر سپيد و زبان آوانگارد هستم، منتها با مفاهيم مذهبي و عاشورايي. وي در بخشي از صحبتهايش وقتي روايت ”پيرمرد چنگزن” از مولانا و عطار را نقل ميكرد، گفت: به بركت صداوسيمايي كه خود در آن مشغولم، چنگ و ناي و دف و تار و كمانچه و سه تار و ... همه از بين ميرود، چون به جاي آن گل و گلدان ميبينم و گيتار و سينتي سايزر مورد توجه جوانها واقع ميشود كه ميتوان با آن هر صدايي درآورد و البته بيشتر از همه صداي اهل موسيقي كلاسيك را درميآورد. اين شاعر با بيان اينكه زاده محله سلسبيل، بزرگشده نازيآباد و بعد، پيروزي است و حالا هم ساكن اين دوروبرها، گفت: آن ها كه به اسم مديريت امور فرهنگي آمدند و حق اهلم قلم و شهداي بي نام و نشان را خوردند و بردند، بايد جواب بدهند و من در هر دادگاهي ميتوانم با آنها مناظره كنم. به گزارش ايسنا، حسيني در ابتداي سخنانش با اشاره به فاجعه كربلا و كاظمين گفت: واقعيت اين است كه از سالها پيش در پاكستان شاهد قتل عام شيعيان بوديم و كساني هستند كه از كشتن شيعه و سني ابايي ندارند. اين فجايع حتما كار وهابيها و دار و دسته القاعده است. اگر هم مساله را به گردن آمريكا بيندازيم، يعني او به جايي رسيده كه آدمهاي انتحاري ميخرد و اين آمريكا را پيش مياندازد. وي افزود: ممكن است بگوييم او بنيان اين دار و دسته ملعون را گذاشته، اما واقعيت اين است كه از سالها قبل چنين فجايعي رخ ميدهد. اما باز هم اگر عدهاي اصرار دارند هر چيزي را به گردن آمريكا بيندازند، ديگر يعني آمريكا در اسلامشناسي و جعل فرق بسيار پيشرفتهتر از ماست. (اين گزارش، در تاريخ 82/12/17 ازسوي خبرگزاري دانشجويان ايران مخابره شده بود.) انتهاي پيام