كفبيني عطاءالله اميدوار از مرتضي مميز
در حاشيهي برگزاري نمايشگاه طراحان گرافيك سه قاره، به پاسداشت مرتضي مميز نمايشگاهي از آثار وي نيز عرضه شده است. به همين مناسبت دكتر عطاالله اميدوار هنرمند نقاش و معمار يادداشتي با عنوان كف بيني مميز در اختيار خبرگزاري دانشجويان ايران قرار داده است. متن ياد داشت اميدوار در ذيل ميآيد: موزه هنرهاي معاصر تهران نماشگاههايي از آثار هنرمندان صاحب نام معاصر برگزار ميكند و آثار آنها را از نقاط مختلف جمعآوري و بمعرض ديد عموم قرار ميدهد. با اجر گذاشتن به آنان با تهيه كتاب، پوستر، بروشور وغيره نام و ياد آنها را در آرشيو هاي هنري و كتابخانه زنده نگه ميدارد . تاكنون از تعدادي اساتيد نقاش و مجسمهساز چنين برنامههايي برپا شده در حال حاضر نيز نمايشگاهي از آثار مرتضي مميز گرافيست و تصويرگر برپاست. من استاد مميز را بيش از سيسال ميشناسيم و كارهايش را ديدهام ولي از نزديك شاهد انجام كارهايش نبودهام. من همانند يك كفبين و يا فالگير آثار او را مورد بررسي قرار ميدهم ممكن است يا حقيقت خيلي مطابقت نكند. چند سال پيش در مجلس گراميداشت استاد نصرتالله كريمي تحقيقي را ارائه دادم؛ صورتك هاي او را با هنرمنداني چون هانري دوميه و دسن هاي دادگاه و ژازلين، مجسمه ميدان نوتردام هلند و تابلوي گورنيكاي پيكاسو كه همراه با تصوير مقايسه كردم . كشور ما يكي از معدود كشورهاي جهان است كه از 7 هزار سال پيش نگاره و تصويرهاي زيادي بصورتهاي مختلف نقش غلط انتزاعي خلاصه شده در كليه اشياء از مهرها و نشانها با نشان گرد روي اشياء فلزي نوعي طلا و نقره سنگ سفال سراميك و چوب پارچه فرش و الوارها ميتوان ديد كه اغلب الهام بخش هنرمندان طراحان و گرافيست ها كتابهاي پوپ گريشمن و غيره است و در زماني كه خط و نوشته به صورت كتاب درآمد . نگارگريهايي به صورت نقاشي مينياتور تذهيب حتي بعدها تصويرهاي به صورت چاپ سنگي و تركيب بنديهاي بسيار زيبا با خطهاي بينظير در حكم قباله جات و حاشيهنويسي كتابها را به فراواني ميتوان ديد و ميتوان گفت اين هنر روز به روز تحليل رفته و در زمان قاجاريه روزنامههايي كه انتشار يافت اغلب از تصوير بازيهايي كه توسط اساتيدي بزرگ كشيده مي شد استفاده ميشد. تا اينكه دانشكده هنرهاي زيبا در دانشگاه تهران تاسيس شد. از دانشجويان طراحي در آن دانشكده مشغول به كار شدند و در زمينه تصويرسازي و گرافيك ميتوان از استاد بزرگ اقاي دكتر پرويزمويد عهد نام برد كه آثار تصويري او در مجله مردم سال1325 ديده ميشد، ميتوان از پرتره صادق هدايت و ... نام برد.( به جاست مسئولين محترم موزه هنرهاي معاصرچنانكه از معماران خارجي آثاري را دارند، نمايشگاه و گراميداشتي از استاد مؤيد عهد كه جزو افراد شاخص و برتر در اين نيم قرن گذشته بود برگزار كنند .) يا اينكه از افرادي نام ببريم چون مهندس ضياءالدين جاويد كه كتابهاي شاعر گرانمايه احمد شاملو كه با دسن هاي او همراه شده و يا مهندس پرويز جاويدي كه طرح و يا پوسترهايش مخصوصاً با نوشتههاي بديع و زيبا و متفاوت و گوناگون با نثر و شعر زيبا همراه است ارائه ميشد و استاد مهندس امير هوشنگ اردلان زمينه گرافيك هنرمنداني مثل كاظمي، جواديپور، صادق برياني و نيز يادي از طراحان گمنام تمبر، كرد. درسالهاي 1340 يادم ميآيد كه در دانشكده هنرهاي زيبا درسي مشترك به نام دكور بود كه به رشتههاي معماري، نقاشي، مجسمهسازي يك جا ارايه ميشد و معمولاً يك برنامه مشترك را ميكشيدند و غالباً طرحهايي را كارفرما به دانشكده با همراه مبلغ قابل توجهي جايزه نفرات اول و دوم و سوم را ميدادند در طرحها ميتوان فيلم طهران طرح آرم را نام برد كه عموماً معماران برنده بوده و كار برتر را ارائه ميدادند. ميتوانم از آرم دانشگاه تهران، دانشگاه صنعتي شريف طراح - اهرنجاني دانشگاه اصفهان - كريم ارجاني، بانك رفاه كارگردان - عطا الله اميدوار سازمان خون- سوسن نوابي، سازمان آب و برق توانير- ارم سيكان، آريا شاهين و ... نام برد. تا اينكه در اواسط دهه چهل به علت گراني نفت خام در جهان و بالا رفتن درآمد ارزي كشور و ازدياد واردات ارز خارج و احتياج به تبليغ زيادتر براي فروش كالا و مصرف و براي تأمين افرادي متخصص براي ارائه اين حرفه دانشكده هنرهاي زيبا دو رشته را از دل رشته نقاشي بيرون كشيد و رشته طراحي صنعتي و گرافيك را تأسيس كرد؛ هم زمان كانون پرورش فكري كودكان پا به عرصه وجود گذاشت و با نيروهاي جوان و خوشفكر و هنرمند به توليدات فيلم كتاب، نوار موسيقي و غيره كه شرح وظيفهاش بود پرداخت؛ تعدادي از بزرگان كه اكنون اساتيد اين فن هستند و بعضاً از شخصيتهاي بزرگ هنري بينالمللي هستند كار خود را آغاز كردند از جمله كيارستمي ، متعالي و علي اكبر صادقي. رشته گرافيك دانشكده هنرهاي زيباترين با ندريس اساتيدي چون مرتضي مميز - كارل اشكيگر، شباهنگي و ... شروع به كار كرد. مرتضي مميز در گذشته تجربيات زيادي در گرافيك و خصوصاً در تصويرسازي چون كتاب هفته و ... چندين مجله ديگر داشت و با شور و شوق زيادي به كار و تعليم و تربيت و تجربياتي نو خصوصاً نحوه اجراء در اين رشته داشت، سكان اين حرفه را بدست گرفت. بنظر من استاد مميز بهترين كارهاي هنري خود را در همان سالهايي كه با كتاب هفته همكاري ميكرد بوجود آورد. كارهايي از صميم دل بدون سفارش انجام ميداد. گو اينكه بةگفته خود وي ارتباط هماهنگ با روشنفكران همعصر خود و تأثيرپذيري از آنها در ارائه آثار ناب وي بيتأثير نبوده است. در حقيقت روح عصيانگر وي بود كه دست به تجربياتي مختلف تكنيكي براي بوجود آوردن آثارش كرد. او استاد پر كردن يك صفحه سفيد با مركب و رنگ سياه با قلم گرافوس از پهلو و راپيد و گراف و ماژيك لبه چوب و چوب پنبه انگشت است و با تصورات خود را كه ريشه در فرهنگ و هنر ايران دارد بر روي كاغذ ميآورد. او در كارش عجله دارد و حوصله ساخت و ساز و پرداز را در كار ندارد و در ديدن كار نهايي لحظهشماري ميكند. او اگر سفارشي ميگيرد فكر بكر به همراه اجراء در سرد دارد؛ و شايد تكنيكهايي را كشف ميكند و منتظر است در يك سفارش بكار ببندد. من با اين شناختي كه در ذهنم از او دارم در حيرتم كه او چگونه پروژه ديپلم خود را كه يك فكر آن سورال بود (صحنه عكسبرداري مراسم ازدواج خود با ونوس به اتفاق اساتيدش مهندس سيحون - پروفسور مقدم - خانم صدر و جوادي پور - آذرگين) تابلويي بود به ابعاد بزرگ كه از روي عكس عيناً بزرگ شده است. كه فكر ميكنم اگر كمك دوستان و افراد سال پاييني نبود تا حالا هم به پايان نمي رسيد، چون او جگر انجام چنين كارهايي را ندارد و ديگر اثري رئاليست از او ديده نشده، گو اينكه در دفاع آثار تصويرگري نابش را به همراه آن كار به نمايش گذاشته است. او از رنگ كمتر استفاده ميكند شايد با رنگ خيلي دوست نيست ، اگر در كارش رنگي ديده ميشود چندان قابل توجه نيست، غالباً رنگ ها را در چاپخانه سفارش ميدهد كه بزنند؛ او عاشق وسيلهاي است كه بتواند كارش سريعتر، با دقت كمتر و به نحو احسن به پايان برساند. كمتر ديده شده كه تصويري از مرد مشخص در كارش كشيده شود كه از روي عكس نباشد حالا يا گرده برداري كرده يا با فتوكپيهاي مكرر و بزرگ و كوچك كردن در پهلوي هم چيدن و احياناً يك لكه رنگ گذاردن صورت ميگيرد. حتي در زمان فعلي كه از كامپيوتر استفاده ميكند؛ افكار خود را به وسيله يك ... كامپيوتر هست بوجود ميآورد و در كارهايي كه اين ابزار ازش برميآيدآگاهست؛ كاري از او ميكند استادانه است مثل كارهاي آفرينش (پرتره هااي رنگي منوكرم). به جرأت ميتوانن بگويم كه او تمام كارهايي كه بگونهاي تصويري فردي شاخص ميكشد از بهترين عكسهايي كه به آن موضوع ربط داشته باشد، استفاد ميكند و حتي يادش ميرود كه اسم عكاس را زير آن پوستر بنويسد مثل پوستر مغول با چندين جلد صفحه و نار (استاد سعيد ميرهرمزي - استادغلامحسين بيكچه خاني) كه از عكسهاي آنها بدون اسم عكاس تنها نام طراح نوشته شده است. استاد ديگر در كار بسيار جدي مطمئن از خود راضي است كه لازمه كاراست كه در ضمن اينكه نظرات كارفرما را در نظر ميگيرد ولي نهايتاً خود اوست كه تصميم ميگيرد؛ كمتر دنبال كار ميرود بلكه كارفرما و كار است كه با اشتياق دنبال او ميآيند. چندين تابلوي نقاشي از او ديدم كه با شك و ترديد و احتياط بر روي بوم رنگ گذاشته انگار از روي دسن هاي پهن سياه گذشتهاش نقاشي كرده وسعي كرده كه خطا نكند و يا جاي پاككن در كنار خط ها نماند. در تهيه ارم يا لگو فكرهاي سيال و روان دارد و گاهي آنقدر به سادگي حكم ميكند كه همان است. مثلاً آرام سندهاي مشاوران كه يك شطرنجي 8 × 8 است. او كارهاي تصويرسازي گذشتهاش را در يك كاغذ 4A و يا شايد 3A انجام داده است. او بايد به كاغذ كاملآً مسلط باشد. او نميخواند افكار خود را در سطح بزرگ بوجود بياورد چون طول ميكشد. او در سرعت است كه مي تواند اثر مطلوب بگذارد. او حكاياتش در يك بار مورد قبولش است اگر مجبور شود دوباره روي خط خط بكشد راضيش نميكند. او در سالهاي 50 پوسترهايي براي فستيوال تهران را با همكاري شاگردانش كه اكنون از گرافيست هاي ممتازند با روش سيلك در ابعاد بزرگ بوجود آورد. تا آن زمان در اين ابعاد كار نكرده بود. من او را در كارهاي تصويرسازيش استاد مسلم ميدانم او با چنان قدرتي تصويري را كه دو سوار بر اسب به قلعهاي نزديك ميشوند كشيده، كه با كمترين خط بيشترين تناسب بر پايه هزاران سال فرهنگ و هنر ايران تكيه دارد . يا بالا بردن يوسف از چاه و يا رانندههاي كاميون كه او را ميتوان در اين زمينه با بهترينهاي هنر روز دنيا همراه دانست. او در برنامه ريزي كارايي بسياري دارد بگونهاي كه بازماني كم انجمن گرافيك ايران را با كمك همكاران درست كرد و در حال حاضر يكي از موفقترين انجمن ها ما در ايران است كه ضمن حايت از حقوق صنفي خود ، برنامهريزي مرتب و منظمي دارند. كمتر گرافيست عصر را ميتوان يافت از برنامههاي كانون خود اطلاع نداشتهباشند و به آن عمل نكند . چيزي كه ساير صنوف هنري در طول ساليان دراز به آن نرسيدهاند. در هر صورت چنانچه بارها ذكر كردم در حقيقت يك كف بيني كه به خود اجازه دادم كه از استاد مميز بكنم؛ چقدر شخصيت نزديك و دور باشد نميدانم به اميد سلامتي و شادابي اين استاد عزيز. انتهاي پيام