اردشيركوره، يعني شهر گور، يعني فيروزآباد /2/
كاخ اردشير بابكان يا آتشكده اردشير بابكان، نزديك مدخل تنگاب، در كنار چشمهاي كه درياچهاي به قطر 50 متر را به وجود آورده، كاخي ساخت كه در سدههاي ميانه، آتشكده محسوب ميشد. اين كاخ كه از كاخهاي ييلاقي اردشير بود، يكي از بناهاي بزرگ، باابهت و كمنظير دوره ساساني است و نخستين بناي تاقدار ساساني محسوب ميشود. زير بناي اين كاخ 55×115 متر است و اطراف آن را ساختمانها و ديوارهايي پوشانده است كه آثار آن هنوز باقي است. مصالح اين كاخ از سنگ لاشه و ملات گچ است. كاخ داراي سه ورودي است. ورودي اصلي در سمت جنوب قرار دارد. در شرق و غرب حياط، در هر دو طرف، دو اتاق با تاق گهوارهيي وجود دارد. دو ايوان در شمال و جنوب اين بخش ساخته شده كه پشت ايوان شمالي سه تالار گنبددار مربعشكل جاي دارد. يكي از تالارها، داراي گنبدي با دهانه باز است. تزئينات به كار رفته در اين تالارها قابل مقايسه با تزئينات كاخ تخت جمشيد است و سه تالار اين كاخ داراي ابعاد برزگ قابل توجهي است. كاخ، دوطبقه بوده و بعد از تالارها، ايواني رفيع، يادآور ايوانهاي بزرگ دوره اشكانيان است. در هرطرف ايوان، دو تالار با سقفهاي گهوارهيي شكل ديده ميشود. اندازه اتاقهاي اين كاخ با اندازه اتاقهاي قلعه دختر برابر و طرح هر دو بنا مشابه است. آثار گچبري هاي دوره ساساني در بخش هايي از اين ساختمان، بهقوت خود باقي است. ستونهايي مشابه ستونهاي نماي خارجي، در داخل نيز به كار رفته است. زيربناي كاخ با بركه برابر آن، 8496 متر مربع است. برخي قسمتهاي سالم مانده كاخ در سالهاي اخير ازسوي سازمان ميراث فرهنگي كشور بازسازي و تعمير شده است. اكنون اطراف كاخ، با چهارچوبهاي فلزي و توري محصور شده و خارجيها براي ورود به محوطه كاخ اردشير بابكان، بايد بليط 2500 توماني تهيه كنند. همزمان با ورود ما ـ گروه اعزامي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) ـ به محوطه كاخ، دو توريست آلماني و راهنماي همراهشان نيز وارد ميشوند و در طول بازديد، به تمامي زواياي اين اثر تاريخي سرك ميكشند و با هم گفتوگو ميكنند. آلويس آلماني كه به اتفاق همراهش قرار است يك هفته در استان فارس بهسر ببرند و اولين نقطه شروع بازديد خود از آثار تاريخي فارس را اين بنا قرار دادهاند، متخصص تربيت معلم است و ميگويد آشنايياش با اين مكان بهدليل مطالعه كتابهاي تاريخي آلماني بوده است. وي معتقد است كه تواريخ روم ، يونان قديم و ايران باستان بر روي يكديگر اثرگذار بودهاند. آنان با اشتياق و نگاهي كاوشگرانه، به درون كاخ ميروند؛ گويي به جستوجوي نشانههاي پيون خود با تاريخ همنژادان آريايي خود آمدهاند. ما نيز در ميان ديوارهاي برافراشته و لبفروريخته و اتاقهاي تودرتو ، هواي معلق مانده از قرون متمادي را در فضاي پيرامونمان استنشاق ميكنيم. اغلب گچكاريهاي درون كاخ، از بين رفتهاند و سعي ميكنيم از آنچه باقي است، تصاويري ثبت كنيم. آفتاب ظهر مردادماه، وضوحي به محوطه داده است، ما را به اين گمان ميافكند كه آنچنان كه همه چيز پيش چشم آمده است، نكتهاي ناپيدا و ناگفته نيز از سازوكار و چندوچون كاخ اردشير بابكان نبايد وجود داشته باشد. با اين حال، كاظمي خوبياري ـ نگهبان و بليطفروش قراردادي اين مكان تاريخي ـ يادآور ميشود كه اين ترديد در ميان كارشناسان و محققان وجود دارد كه اينجا فقط كاخ بوده؛ يا به عنوان آتشكده نيز محسوب ميشده است. او ميگويد: به نظر ميرسد آتشكده پشت كاخ قرار داشته است و به دليل آنكه آتشكده و آب از تقدس برخوردار بودهاند در نزديكي هر بنايي محلي براي برافروختن آتش بهشكلي دائمي نيز در نظر گرفته ميشده است كه سوخت آن از چوب بوده و يك نفر به طور دائم وظيفه نگاهداري و حفظ آتش را عهدهدار بوده است تا خاموش نشود. نكته جالبي كه اين كارگر قراردادي اداره ميراث فرهنگي بيان ميكند، نقلي است كه گفته مي شود گويا آن آتشكدهاي كه در زمان تولد حضرت رسول اكرم (ص) در ايران و فارس خاموش شده است، همين مكان بوده باشد و اينكه نقل قول محققتر، آن آتشكده را در داراب ذكر ميكند. او با اشاره به گمانهزنيها و بررسيهاي علمي كه گاه در اين محوطه انجام ميشود، بر وجود زيرزميني كه پلكان سنگي آن مشهود است، صحه ميگذارد و اينكه بهدليل مسدود شدن راه آن، كاوش خاصي در اين خصوص به انجام نرسيده است. استخري ـ جغرافينويس سده چهارم قمري ـ مينويسد: «كاريان آتشگاهي است نزديك به بركه جور و آن را باريان خوانند». ايرانشناسان خارجي، اين بنا را كاخ اردشير دانستهاند. آتشكده كاويان، يكي از سه آتشكده بزرگ دوره ساسانيان و ويژه موبدان بوده است. در تابلوي نصب شده توسط اداره ميراث فرهنگي فارس در نزديكي كاخ، آمده است: «اين بنا شامل سه تالار گنبددار است كه دو تالار آن تقريبا سالم و سومي نيمهويران است. افزون بر تالارها، داراي يك حياط و شمار زيادي اتاق و ايوان است. ارتفاع و ابعاد بزرگ تالارهاي گنبد داريان تا پيش از خود بيسابقه بوده است». بركه جوشان جلوي بنا كه با استفاده از پلههايي به آن دسترسي پيدا ميشده، بر زيبايي بنا افزوده بوده است. همجواري ساختمان و بركه، به گفته برخي پژوهشگران، نشانه تقدس و آتشكده بودن بناست. همينك بركه جوشان جلوي ساختمان كه با اندك تلاشي ميشد زيبايي آن حفظ شود، كثيف و لايروبي نشده است. وقتي كنار بركه قرار ميگيري و در عمق آن خيره ميشوي، شاهد سعي خاموش اين بركه جوشان براي زلال ماندن خواهي بود و در لابهلاي جلبكها، علفها و سنگهاي اطراف بركه، خرچنگها و قورباغههايي چند، به حيات مشغولند كه همراه با ماهيان كوچك فراوان درون بركه، جدا از رنگ و روي تيره شده آن و لجنگرفتگي اطرافش، فضايي طبيعي و بكر بهوجود آورده است. تابلوي شنا ممنوع و سطل آشغال فلزي نصب شده در نزديكي بركه، تنها اقدامات مسؤولان امر در گذشته و امروز بوده است. پس از خروج از قسمتهايي از بنا كه بيديواره مانده است، ميتوان زمينهاي زير كشت رفته، خانههاي روستايي و نشانههايي از مكانها و ساختمانهاي تاريخي را ديد. همچنان كه در اين خصوص در كتاب سيماي ميراث فرهنگي فارس كه توسط معاونت معرفي و آموزشي سازمان ميراث فرهنگي كشور منتشر شده، آمده است: «ساير آثار اطراف كاخ؛ آثار بناي آشپزخانه در پشت كاخ، تل نقارخانه در مجاورت كاخ و قلعه حسنآباد و برخي روستاهاي باستاني ديگر در اطراف كاخ وجود دارد. بناي امامزاده جعفر در محدوده شهر قديم كه از دوره ايلخاني باقي است، از ديگر آثار تاريخي موجود در اطراف كاخ اردشير ميباشد». وجود يك آبسردكن كوچك در بيرون از محوطه ورودي كاخ، اگرچه يكي از آن آثار تاريخي يادشده محسوب نميشود، اما تنها اقدام عملي مسؤولان براي استقبال از بازديدكنندگان اين بناي تاريخي و پراهميت است. هيچ استراحتگاه، تفرجگاه موقت و كوچك و محلي براي تهيه موادغذايي ساده وجود ندارد و ازطرفي، اگرچه از اين سوي به نظر ميرسد حصاركشي كاخ اقدامي در جهت نگاهداري بهتر از اثر است، اما از آن سوي، فراخي دشت و زمينهاي رها شده و دور از ديد پشت كاخ، مخاطب نگران را به اين گمان ميافكند كه آيا براستي اين محوطه تا كنون از دستبرد كندوكاوهاي سودجويانه در امان مانده است؟ اين، نكتهاي است كه در ادامه سفر و در بازديد از منطقه شهر گور و برج مناره و تختنشين، باز به ذهن متبادر ميشود. آنچنان كه اگر كاخ اردشير، دروازهاي و نگاهباني دارد، اما، شهر گور بي هيچ حصار و راهنشاني، خط چيني و علائمي، و بي نگاهبان مستقر در محل، رهاشده مانده است. ادامه دارد ...