« پلاكاردكشي از زبان شاهرخ رضايي» “قطعات يك پازل”
«قديم كه تهران، بيشتر از هشت سينما نداشت، اغلب پلاكاردها هم، كاغذي بود و به صورت قطعات پازل در كنار هم زده ميشد تا تصوير كامل پلاكارد روي سردر سينما قرار گيرد.» به گزارش بخش تحقيق و گزارش هنري ايسنا، شاهرخ رضايي فيلمساز تبليغاتي كه از سال 1324 با ميناسيان و ابراهيم گلستان كار فيلم را شروع كرده است و مدتي مديريت سينما سپيده را برعهده داشته؛ او درباره پلاكاردكشي سينماي ايران قديم ميگويد. ـــــــــ نصب پلاكارد بر سر در سينماــــــــــ « براي پلاكارد عكس فيلمي كه قرار است اكران شود توسط تهيه كننده و كارگردان فيلم آورده ميشود و بعد از پايان فيلم نيز آن را ميبرند، در قديم اين پلاكاردها كاغذي و يك بار مصرف بودند، ولي امروز پلاكاردهاي پارچهاي روي كار آمدهاند؛ البته ناگفته نماند سردر سينماها معمولا طوري است كه كمتر در معرض باد و باران قرار ميگيرد و اگر احتمالا پاركاد خراب ميشد تعداد زيادي از آنها در اختيار سينما بود و سينما، آنها را عوض ميكرد.» ـــــــ رضايي از مشكلات نصب پلاكاردها ميگويد ـــــــــ معمولا مشكل خاصي نبود، مگر اين كه پلاكارد توسط وزارت فرهنگ تائيد نشده باشد، در اين صورت پلاكارد را از سر در سينما ميكندند تا تاييد شود و بعد روي سر در سينما قرار گيرد؛ البته آن زمان جنس پلاكاردها كاغذي بود و اين كاغذها هم چند تكه ميشد و آنها را مانند پازل كنار هم ميچسباندند.» ـــــــ پلاكاردكشيها و سينماداران قديمي از زبان رضايي ـــــــ « شقاقي كه در سينما داريوش پلاكارد كشي ميكرد، آتليه اكبر در ساختمان آلومينيوم، واعظيان، عليزاده هم پلاكارد كشي ميكردند. از سينماداران آقاي لاهد «صاحب سينماي آفريقا»، آقاي زايندهرودي «صاحب سابق سينما فلسطين و استقلال»، زهوراني «صاحب سابق سينما سپيده»، خادم «صاحب سينما البرز» كساني هستند كه در خاطر من باقي مانده است. انتهاي پيام