«آنگاه كه جيرفت را گريستم» گزارش خبرنگار گروه اعزامي ايسنا از مناطق باستاني اطراف جيرفت
وقتي به جيرفت ميرسي، هوا گرم است؛ لازم نيست از اتومبيل پياده شوي، شيشه را پايين ميكشي و به اولين رهگذر ميگويي كه خريدار اشياي عتيقه زير خاكي هستي؛ به احتمال 90 درصد، تا كمتر از يك ساعت ديگر، مشغول معامله كردن با چند يا چندين نفر از حفاران و قاچاقچيان اشياي عتيقه منطقه هستي. اين، واقعيت تلخ و دردناك شهر با آبروي تاريخي جيرفت (سبزواران) است؛ شهري كه روي چندان خوشي به خبرنگاران نشان نميدهد. به گزارش خبرنگار گروه اعزامي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عدهاي عقيده دارند كه علت اين امر، خشكسالي و فقر مردم منطقه است. اين در حالي است كه جيرفت، به علت موقعيت جوي، به شهر چهارفصل معروف است. زيرا بسياري از محصولات كشاورزي در آن، در چهار نوبت ازسال برداشت ميشوند؛ از جمله صيفيكاري و كشت خيار گلخانهاي در آنجا سودآوري خوبي دارد. اما همچنان اين عده بر عقيده خود پافشاري ميكنند. گويا فرماندار پيشين جيرفت كه واقعه غارت سال 80 در زمان مديريت وي رخ داده نيز معتقد بوده است كه «چه اشكالي دارد؟ بگذاريد ببرند، مردم گرسنهاند». از سوي ديگر، عدهاي كه البته در اقليت قرار دارند، معتقدند كه علت اين فاجعه، فقر اقتصادي نيست؛ بلكه تطميع اقتصادي است. در نتيجه اين تطميع، وقتي به روستاهاي اطراف جيرفت مراجعه ميكني، براحتي با ماشينهاي مدل بالاي در حال رفتوآمد مواجه ميشوي كه البته برخي از آنها متعلق به خريداران اشياي عتيقه است. يكي از اهالي جيرفت ميگويد: «اين روزها قيمت املاك و مستغلات در شهر جيرفت افزايش قابل توجهي يافته است؛ زيرا بسياري از اهالي روستاهاي اطراف، حجم نقدينگي قابل توجهي را به اين بازار وارد كردهاند». ناگفته نماند، جوان دانشجوي كه بيشتر تمايل داشت مخاطبش خريدار اشياي عتيقه باشد تا خبرنگار، ميگفت: «در نوشتههايتان فراموش نكنيد كه پيش از اين رخدادها، حضور كلاهبرداراني در جيرفت، مردم اين شهر را با خلاء ناگهاني نقدينگي مواجه كرد». به هر دليل، هم اكنون در جيرفت، همانگونه كه در تهران ”پفك نمكي” و ”چيپس” يافت ميشود، اشياي سنگي عتيقه مربوط به هزاره سوم پيش از ميلاد، در دسترس است. يك علت آن، وسعت مناطق باستاني در حاشيهي رودخانه 390 كيلومتري هليل است، و علت ديگر آن، سهلالوصول بودن آنهاست. در مناطق باستاني ”كنار صندل” و ”ريگ انبار” اطراف جيرفت، حفاران با كندن 2 تا 2/5 متر خاك كممقاومت، به اشياي سنگي ميرسند و پس از آن در هر طرف كه به صورت افقي كندوكاو كنند، به اشياي بيشتري دست خواهند يافت. البته در عمق حدود يك متري، كوزهها و ظروف سفالي دورههاي اسلامي (سلجوقي) بهدست ميآيد كه به علت مرغوب نبودن بازار آن در ميان دلالان، با بيمهري مواجه ميشوند؛ به همين دليل در كنار تمامي گودالها، خردههاي نقشدار و ساده سفالهاي مربوط به چند قرن پيش، به اندازه سنگهاي موجود در آن زمينها، فراوان ريخته است. زيرا شايعههايي مبني بر اين كه مثلا فلان كس يك گوسفند طلا از اين منطقه يافته است، حفاران كمحوصله براي خالي كردن خاك درون ظروف را بر آن ميدارد تا با شكستن ظروف، مطمئن شوند كه طلا يا سكههاي طلايي درونشان وجود ندارد. البته مهمترين عامل در اين ميان، رواج و عموميت يافتن ناگهاني اين امر در افكار مردم منطقه است كه بهشدت، قبح قضيه را در ميان آنان از بين برده است. به همين دليل، به هر گوشه و كنار كه مراجعه ميكني، انگار كشف و معامله اين اشيا، جزئي از زندگي مردم شده است. تنها جمعي كه برخي از كهنسالان و چهرههاي تحصيلكرده و فرهنگي منطقه از جمله آنان هستند، با اين امر مخالفند؛ هر چند حفاري كه در درگيريهاي يك سال و چند ماه پيش در منطقه كشته شد، معلم بود. مناطق باستاني اطراف جيرفت، حدود دو تا سه هزار حفار جدي غيرقانوني دارد؛ به همين دليل وقتي به اين مناطق مراجعه ميكني، با تعداد غيرقابل شمارشي گودال به فاصلههاي اندك از هم مواجه ميشوي كه آنها را حدود چها تا پنج هزار گودال تخمين ميزنند؛ تعدادي كه سايتهاي باستانشناختي حفاري شده توسط يوسف مجيدزاده و حميده چوبك، در مقايسه با آنها غيرقابل محاسبه هستند. اين حجم بالاي حفاري، درنتيجهي نوعي هجوم ناگهاني اهالي منطقه براي بهدست آوردن اشياي عتيقه بوده است كه نوعي افزايش چشمگير محسوب ميشود؛ زيرا گويا پيشتر هم اينگونه حفاريها در مقياس بسيار كمتر وجود داشته است. اين در حالي است كه مردم منطقه پس از هر بارش باران، با بيرون آمدن اشيايي باستاني مواجه ميشدهاند؛ اما هجوم ناگهاني به گونهاي بوده است كه ساعتها بر زمين ماندن يكي از درگذشتگان منطقه ـ به دليل اشتغال خانواده و اهالي روستا به حفاري در آن زمان ـ دهان به دهان نقل ميشود. امين اموال اداره ميراث فرهنگي كرمان ميگويد: «اگر چند گروه باستانشناسي بهطور مداوم در منطقه مشغول كاوش باشند، بيش از 10 سال زمان براي بررسي علمي منطقه لازم است». اين وسعت منطقه باستاني، مشكلات زيادي براي كنترل آن بهوجود آورده است. البته گويا حضور عوامل نيروي انتظامي و سپاه پاسداران در طول سال گذشته، حفاري و قاچار در منطقه را به شكل محسوسي كاهش داده بوده است؛ اما ترك محل ازسوي آنان به دليل نبود امكانات و پرداخت نشدن حقوق معوقه، موج جديدي به راه انداخته است، هرچند كه با واقعه يك سال و چند ماه پيش، غيرقابل مقايسه است. ولي همچنان هر صبح كه به منطقه مراجعه كني، گودالهايي مييابي كه خاكهاي درون و كنار آنها هنوز از تابش خورشيد، خشك نشده است. البته معدودي از سربازان نيروي انتظامي در محل مستقر شدهاند؛ اما با توجه به وسعت منطقه و عوامل مؤثر ديگر، همچنان حفاريها به صورت پراكنده ادامه دارد. سازمان ميراث فرهنگي كشور موزه كوچكي در جيرفت احداث كرده است كه 150 شيء كشف شده از منطقه را شامل ميشود و براي بازديد از آن بايد 2500 ريال پرداخت كني؛ آنهم براي ديدن اشيايي كه در دستها و خانهها قابل رؤيت هستند. البته مسؤول موزه ميگويد كه «بيشتر مراجعان موزه براي آگاهي يافتن از قيمت اشيا مراجعه ميكنند و پرسشهايي در اين زمينه دارند». همچنين با خريداري يكي از مهمانسراهاي قديمي جيرفت، آن را به پايگاه باستانشناسي جنوب شرق كشور تبديل كردهاند. يكي از بخشهاي فعال در موضوع، دادگاه انقلاب اسلامي جيرفت است كه با هر مقام مسؤول شهرستان و استان در زمينه ميراث فرهنگي سخن بگويي، از همكاري خوب او تمجيد ميكند. قاضي تاحدودي جوان كه در برخورد با قاچاقچيان مواد مخدر و اشرار منطقه، كاركشته شده است. اما گويا واسطههاي اصلي در منطقه به گونهاي رفتار ميكنند كه كمتر به دام مي افتند. گويا 30 - 20 واسطهي اصلي در منطقه حضور دارند كه شناخته شدهاند و خود به چند واسطهي ديگر در لايهي بعدي متصلند. ا سوي ديگر خفيف بودن قوانين مربوط به جرايم ميراث فرهنگي بهگونهاي است كه تعدادي از قاچاقچيان مواد مخدر منطقه نيز به اين كار روي آوردهاند. يكي از محمولههايي كه اخيرا در بردسير كشف شده است، ازسوي كارشناسان سازمان ميراث فرهنگي كشور، قابل توجه و داراي ارزش حدود 450 ميليون تومان توصيف شده است، اما جريمه فرد خاطي مربوط به آن، 50 ميليون تومان است كه پرونده آن در مرحله ديوان عالي كشور، مفتوح است. سخن آخر: شواهد حاكي است كه اشياي كشف شده از منطقه پس از داد و ستدهايي، به بندرعباس و از آنجا به دبي ترانزيت ميشود. سپس از آنجاست كه به كشورهاي ديگر راه مييابد و در حراجيهاي معتبري چون كريستي بين 10 تا 50 هزار دلار براي هر شيء، معامله ميشود. اين در حالي است كه در صورت انجام كاوشهاي علمي و اثبات نظريات مطرح شده، معادلات باستانشناختي موجود، با چالشهاي جدي مواجه ميشود. هرچند كه در صورت نبود توان و امكانات، ميتوان اشيا را براي دريافت پاسخ پرسشهاي آيندگان نگهداري كرد. انتهاي پيام