«جيرفت» جغرافياي منطقه، پيشينه تاريخي و باستانشناختي، آنچه گذشت و اينچه ميگذرد
شهرستان جيرفت با وسعت حدود 18 هزار كيلومتر مربع در استان كرمان و جنوب شرق ايران واقع شده است. اين شهرستان ازسوي شرق به استان سيستان و بلوچستان، از سمت غرب به شهرستانهاي بافت و سيرجان، از شمال و شمال شرق به جبال بارز و ساردوئيه و شهرستان بم و ازسوي جنوب به استان هرمزگان محدود ميشود. ميانگين ارتفاع شهرستان از سطح دريا حدود 650 متر و فاصلهي آن از مركز استان حدود 240 كيلومتر است. آب و هواي جيرفت گرم و مرطوب و دماي آن در تابستانها بيش از 50 درجهي سانتيگراد است. اما در مناطق كوهستاني شهرستان، بويژه جبال بارز و ساردوئيه آب و هوا معتدل و سرد است. بلندترين قلههاي جبال بارز و ساردوئيه به حدود 4400 متر ميرسد كه از مهمترين ارتفاعات اين منطقه به شمار ميآيد و حد فاصل مناطق گرمسير و سردسير شهرستان را تشكيل ميدهد. چنين تنوعي در آب و هوا موجب گوناگوني كشت محصولات گرمسيري و سردسيري شده است. مهمترين رود جيرفت و استان كرمان، هليلرود است كه طول آن به حدود 400 كيلومتر ميرسد. اين رود با مساحت حوزهي آبريزي حدود 8400 كيلومتر از كوههاي بافت، هزارء لالهزار و بهر آسمان سرچشمه ميگيرد و پس از مشروب ساختن بخشي از اراضي جلگهي جيرفت و رودبار و پيمودن 400 كيلومتر در جهت شمال غرب به جنوب شرق، به باتلاق جازموريان ميريزد. از ديگر رودهاي مهم منطقه ميتوان به رود شور، خشكرود و رود ملنتي و رودهاي فصلي اشاره كرد. وجود رودخانهي عظيم هليلرود موجب شكلگيري فرهنگها و تمدنهاي متكي بر دو شيوهي توليد اقتصادي اسكان و كشاورزي و كوچروي و دامداري از ادوار پيش از تاريخ به بعد در اين منطقه شده است. در اين رهگذر ويژگيهاي خاص اقليمي و زيستمحيطي ازجمله كوههاي بلند و دشتهاي وسيع و حاصلخيز، بويژه از اوايل هزارهي سوم پيش از ميلاد به بعد، باعث شده است تا اين منطقه بهعنوان يكي از مهمترين حوزههاي فرهنگي و كانونهاي مهم اقتصادي ـ صنعتي شرق باستان بهشمار آيد. ازسوي ديگر، اين حوزه توانسته است در ارتباط مستمر با فرهنگها و تمدنهاي بينالنهرين، ايلام و مناطق شرقي فلات ايران، دستاوردهاي فرهنگي، صنعتي و اقتصادي مهمي را به فرهنگ و تمدن دنياي باستان ارايه كند. موقعيت خاص جغرافيايي منطقهي جيرفت و كرمان، قرارگيري آن در مسير ارتباطي فرهنگها و تمدنهاي بزرگ شرق باستان، ارتباطات فرهنگي ـ تجاري و صنعتي حوزه رود سند با بينالنهرين، ايلام و سواحل جنوبي خليج فارس، به شكلگيري يك حوزهي فرهنگي مهم، غني و فعال در زمينهي توليدات صنعتي ـ كشاورزي و فعاليتهاي هنري در منطقهي جيرفت و كرمان انجاميد. اين حوزهي فرهنگي به عنوان يكي از مراكز اصلي تمدني شرق باستان، از اوايل هزارهي سوم پيش از ميلاد، بخش مهمي از نيازهاي كارگاههاي صنعتي، معابد و كاخهاي سلطنتي شرق باستان را به شكل كالاهاي توليدشده صادراتي يا مواد خام اوليه تامين ميكرده است. در شكلگيري فرهنگهاي پيش از تاريخ و ايجاد تمدنهاي غني و شكوفايي دوران آغاز تاريخي، دو عامل نقش اساسي داشته است؛ يكي قرارگيري در مسير ارتباطات تجاري ـ فرهنگي و ديگري وجود دشتها و جلگههاي حاصلخيز، رودخانهها و منابع آبي است كه در منطقهي جيرفت و كرمان منجر به تكوين، گسترش و پيشرفت فرهنگها و تمدنهاي باستاني شد. با در نظر گرفتن درصد بسيار اندك پژوهشها و كاوشهاي باستانشناختي و مطالعات تاريخي در اين منطقه و مدارك ناچيز موجود، بخوبي ميتوان به جايگاه والاي فرهنگي و تمدني اين ناحيه در شرق باستان پي برد. به گزارش بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، از معاونت معرفي و آموزش اداره ميراث فرهنگي استان كرمان، نخستين مطالعات باستانشناختي اين منطقه با بررسيهاي سر اورل اشتاين در اوايل قرن بيستم آغاز شد. حاصل اين بررسيها و مطالعات، شناخت دهها محوطه استقراري مربوط به دوران پيش از تاريخ و ادوار تاريخي در ناحيهي كرمان بود. در حد فاصل سالهاي 1340 تا 1350 خورشيدي (دههي 1960 ميلادي)، تئودور ورتايم، پروفسور اسميت و خانم ديكاردي، مطالعات دامنهداري را در ناحيهي كرمان و جنوب شرق ايران انجام دادند كه حاصل آن شناخت محوطههاي مهم دورهي پارينهسنگي تا عصر مفرغ در اين منطقه بود. در سال 1343 خورشيديي (1964 ميلادي) پروفسور كالدول با كاوش در تل ابليس موفق به شناخت يكي از مراكز مهم و اوليهي پيش از تاريخي صنعت ذوب مس در دنياي باستان مربوط به اواخر هزارهي پنجم پيش از ميلاد شد. در سال 1346 خورشيدي (1967 ميلادي) پروفسور كارلوفسكي با انجام مطالعات و بررسيهاي خود در ناحيهي جيرفت و كاوش در تپه يحيي، بخش ديگري از تاريخ و فرهنگ شكوفاي اين ناحيه را از هزارهي پنجم تا سوم پيش از ميلاد روشن كرد و يكي از مراكز مهم و فعال اقتصادي ـ صنعتي و تجاري اين ناحيه را در ارتباط مستمر با بينالنهرين و ديگر مراكز شهري دنياي باستان، از اوايل هزارهي سوم پيش از ميلاد به بعد به جهانيان معرفي كرد. در سال 1347 خورشيدي (1968 ميلادي) كاوشهاي شهداد توسط مرحوم علي حاكمي ـ باستانشناس ايراني ـ آغاز شد كه برغم وقفههاي متعدد، تا به امروز ادامه دارد. در حال حاضر سرپرستي اين كاوشها را ميرعابدين كابلي عهدهدار است. كاوشهاي شهداد نشان داد كه مراكز بسيار مهمي در زمينهي ارتباطات اقتصادي ـ تجاري، توليد كالاهاي صنعتي و صنايع ذوب فلز و توليد آلياژ در حاشيهي كوير لوت وجود داشته كه از اواخر هزارهي چهارم و اوايل هزارهي سوم پيش از ميلاد، به اوج شكوفايي اقتصادي ـ صنعتي خود دست يافته است. علاوه بر مطالعات و كاوشهاي باستانشناختي، پژوهشهاي تاريخي و وجود آثار و مدارك متعدد مؤيد اهميت اين ناحيه در طول تاريخ حيات اجتماعي و سياسي ايران است. در دورهي هخامنشي، ناحيهي زرنگ و كرمان به عنوان يكي از ساتراپيهاي (ايالتهاي) امپراطوري از اهميت خاص اقتصادي ـ تجاري و صنعتي برخوردار بوده و در كتيبههاي دورههاي هخامنشي اشارات متعددي به اين ناحيه شده است. همچنين آثار دورههاي اشكاني و ساساني در قلعهي سموران (عنبرآباد جيرفت)، جبال بارز و نيز شهر عظيم دوران اسلامي دقيانوس در حاشيهي جيرفت نشاندهندهي اهميت اين منطقه تا دورهي سلجوقي است. منطقهي كرمان و جيرفت در دورهي سلجوقي به عنوان يكي از مراكز اصلي و مهم به شمار ميآمد و در زمان اتابكان سلجوقي يكي ديگر از ادوار شكوفاي فرهنگي و تمدني خود را تشكيل ميداد. اهميت اقتصادي ـ تجاري جيرفت و شرايط خاص جغرافيايي آن موجب شد كه اين ناحيه به عنوان يكي از پايتختهاي زمستاني اتابكان سلجوقي شاهد پيشرفت اقتصادي و فرهنگي قابل ملاحظهيي باشد. شكلگيري حكومت قراختائيان در ناحيه و جنگهاي طولاني ناشي از حملهي مغول و تسلط آنها بر سرزمين حاصلخيز سبزوران (جيرفت) با وجود وارد آمدن صدمات فراوان به اين سرزمين، مؤيد اهميت بسيار زياد سياسي ـ اقتصادي اين ناحيه در ادوار گوناگون تاريخي ايران است. سرزمين كرمان و جيرفت از دورهي امير تيمور و شاهان صفوي تا نادرشاه افشار، زنديه و قاجاريه، همواره مورد نظر سلاطين، امرا و حكام بوده و آثار فراواني از دورههاي مختلف تاريخ ايران در اين ناحيه بر جاي مانده است. در سال 1380 خورشيدي پس از كشف اتفاقي آثار فرهنگي به دست آمده از گورستانهاي باستاني و بسيار غني حاشيهي هليلرود، حفريات غيرمجاز در سطحي بسيار وسيع و بيسابقه در اين منطقه صورت گرفت. ناآگاهي جامعه نسبت به ارزش و جايگاه مواريث فرهنگي و فعاليت سازمانيافتهي گروههاي بينالمللي خريد و فروش آثار باستاني، موجب به يغما بردن و غارت آثار تاريخي ـ فرهنگي كمنظير و گاه بينظير اين ناحيه و ورود آن به بازارهاي خريد و فروش آثار باستاني كشورهاي غربي شد. گسترش كاوشها غيرمجاز و تخريب گاه صد در صد محوطهها و گورستانهاي باستاني حاشيهي هليلرود و حجم عظيم آثار به دست آمده از كاوشهاي سوداگران اموال فرهنگي و اهميت هنري ـ صنعتي، فرهنگي و تاريخي اشياي پيشگفته كه شامل ظروف ساخته شده از سنگ صابون، سنگ مرمر با تزئينات سنگ لاجورد و عقيق و ظروف سفالي و مفرغي بود، مسؤولان سازمان ميراث فرهنگي، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و بسيج را بر آن داشت كه طي سلسله اقداماتي نسبت به توقف چشمگير كاوشهاي غيرمجاز، دستگيري شماري از سوداگران اموال فرهنگي و دلالان آثار عتيقه اقدام كنند. نتيجهي اين اقدامات جمعآوري چندصد قطعه شيء ازجمله ظروف سنگي و سفالي و فلزي، پيكره و مهرها از نوع استوانهاي و مسطح متعلق به هزارههاي سوم و دوم پيش از ميلاد از سراسر منطقه بود. با توجه به مدارك موجود، غناي هنري آثار به دست آمده و كميت و كيفيت آنها نشان داد كه حوزهي فرهنگي هليل رود دراوايل هزارهي سوم پيش از ميلاد، بزرگترين مركز صنعتي ـ تجاري شرق باستان در زمينهي توليد صدور كالاهاي ساخته شده از انواع سنگ صابون و مرمر و مفرغ به ساير مراكز تمدني منطقه ازجمله بينالنهرين بوده است. همگام با مطالعات انجام شده بر روي اشياي بازيافتي توسط دكتر يوسف مجيدزاده ـ از مؤسسه شرقشناسي دانشگاه شيكاگو ـ سازمان ميراث فرهنگي با اعزام يك گروه باستانشناس به سرپرستي حميده چوبك به منطقه، برنامهي حفريات باستانشناسي نجاتبخش را در محوطههاي گورستاني ”ريگ انبار” و ”كنار صندل” اجرا كرد. به دنبال چاپ و انتشار مطالعات انجام شده بر روي سيزده عدد از اشياي بازيافتي و طرح فرضيه نقش و جايگاه فرهنگي ـ تمدني حوزهي هليلرود متعلق به اواسط هزارهي سوم پيش از ميلاد و معرفي و شناخت ويژگيهاي والاي هنري ـ صنعتي دستآوردهاي فرهنگي اين منطقه و سطح گستردهي ارتباطات تجاري ـ فرهنگي حاشيهي هليلرود با مراكز شهرنشيني بينالنهرين، نواحي شرقي دشت خوزستان و جنوب خليج فارس و تاثير و تاثرات متقابل فرهنگي بين اين نواحي، به پيشنهاد سازمان ميراث فرهنگي كشور، دكتر مجيدزاده مسؤوليت مطالعات، بررسي و كاوشهاي باستانشناسي حوزهي هليلرود را بر عهده گرفت. طرح پيشنهادي مجيدزاده طبق برنامههاي زمانبندي شده طولانيمدت و مستمر در چند مرحله شامل بررسي، گمانهزني، تعيين حريم و حفاري محوطههاي استقراري و گورستاني حوزهي فرهنگي مزبور از شهريورماه سال 1380 با اعزام گروه بررسي علمي به منطقه، به مراحل اجرا درآمد. بررسيهاي انجام شده در حاشيهي هليلرود در مرحلهي اول، محدودهاي به وسعت 40×90 كيلومتر را در جنوب شهر جيرفت، حد فاصل جيرفت و كهنوج، در حاشيهي هليلرود در بر گرفت كه حاصل آن شناخت بيش از 80 محوطهي استقراري و گورستاني متعلق به اوايل هزارهي سوم پيش از ميلاد تا ادوار تاريخي و اسلامي در كنارهها و دلتاي هليلرود بود. طي بررسيهاي انجام شده توسط داوود آبيان ـ كارشناس باستانشناسي اداره ميراث فرهنگي آذربايجان شرقي ـ، مهري جوادي نجفآبادي ـ كارشناس باستانشناسي اداره ميراث كرمان ـ و عليرضا حصار نوي ـ كارشناس باستانشناسي اداره ميراث يزد، محل و موقعيت محوطههاي مزبور، ابعاد، وسعت و ارتفاع محوطهها، تهيهي نقشههاي موضعنگاري ـ توسط محمود حاجرضايي ـ در ابعاد گوناگون، همراه با مطالعات علمي بر روي آثار و مدارك سطحالارضي به طور دقيق ثبت و ضبط شد. نتايج به دست آمده طي مطالعات تكميلي، تصوير روشني از گاهنگاري منطقه، نحوهي توزيع و ارتباط محوطهها با يكديگر را ارايه نمود. گفتني اينكه قبل از مطالعات آبيان، دو مرحله بررسي باستانشناسي توسط سرفراز و دكتر سيدمنصور سيدسجادي انجام گرفته بود كه دكتر سجادي نتيجهي مطالعات و بررسيهاي خود را در اختيار هيات بررسي حاشيهي هليلرود قرار داد. درواقع بررسيهاي هيات هليلرود، ادامهي بررسيهاي انجام شده توسط سجادي است. در مرحلهي دوم پروژه مطالعات و بررسي و كاوشهاي حوزهي هليلرود، از بهمنماه سال 1381 دكتر مجيدزاده در راس يك هيات باستانشناسي متشكل از 17 نفر كارشناس در زمينههاي باستانشناسي، انسانشناسي فرهنگي، ديرين استخوانشناسي، باستان گياهشناسي، تاريخ هنر، مرمت آثار و علوم آزمايشگاهي به حفاري، تعيين حريم و گمانهزني در دو مرحلهي وسيع استقراري در حاشيهي شرقي هليلرود در فاصلهي 35 كيلومتري جنوب جيرفت به نامهاي ”كنار صندل الف و ب” پرداخت. اين دو محوطه با فاصلهي حدود 1/5 كيلومتر نسبت به هم قرار دارند. گروه كاوش نخستين فصل از حفريات خود را با گشودن 10 برش در اين دو محوطه آغاز نمود. به دليل وسعت و ارتفاع زياد تپههاي كنار صندل الف و ب و با هدف شناخت ادوار گوناگون فرهنگي و لايههاي استقراري محوطههاي مزبور، در هر يك از تپهها، يك برش به روش پلهي ايجاد شد كه حاصل آن شناخت بقاياي معماري عظيم خشتي متشكل از تودههاي بزرگ و ديوارهاي قطور ساخته شده از خشت بود. مطالعات مقدماتي و آثار و مدارك به دست آمده از كاوشهاي فصل اول محوطههاي كنار صندل الف و ب بويژه قطعات و ظروف سفالي و سنگ صابون، سنگ مرمر و مفرغ و شيشه، بيانگر تعلق استقرارهاي اين محوطهها و استمرار آن از اوايل هزارهي سوم ق م تا ادوار تاريخي است. برنامهي كاوشهاي علمي حاشيهي هليلرود بر مبناي طرحهاي مصوبه، زيربناي تشكيل مركز مطالعات بينالمللي حوزهي فرهنگي جنوب شرق ايران به شمار ميآيد. به همين دليل سازمان ميراث فرهنگي كشور با در نظر گرفتن محل مناسبي جهت انجام فعاليتهاي علمي، مطالعات كتابخانهيي و آزمايشگاهي با قابليت برگزاري همايشها و سمينارهاي بينالمللي كه پذيراي متخصصان مختلف از نقاط گوناگون جهان باشد، نخستين گام جهت نيل به اهداف خود را با اجاره و سپس خريداري پايگاه دائمي مطالعات و كاوشهاي باستانشناختي حوزهي فرهنگي هليلرود در شهرستان جيرفت، به انجام رساند. محل مزبور با حدود 5000 متر مربع محوطهي فضاي سبز و زيربناي حدود 2000 متر مربع شامل سالن اجتماعات، خوابگاه، آزمايشگاه و كتابخانه در دو واحد مسكوني مجزا قابليت راهاندازي مركز مطالعات حوزهي جنوب شرق را دارد. نخستين فصل كاوشهاي حاشيهي هليلرود به مدت 45 روز تا حدود بيستم اسفندماه 81 ادامه داشت و در اوايل خردادماه 82 نيز موزه جيرفت با حدود 150 شيء گشايش يافت. اما ... حدود 10 روز پيش در پي ترك نيروهاي انتظامي از محل حفاظتي منطقه باستاني جيرفت كرمان، حفاريهاي غيرمجاز در اين منطقه شدت گرفت. به گزارش ايسنا، حفاريهاي غيرمجاز براي غارت مناطق باستاني روستاهاي اطراف جيرفت، همچنان ادامه دارد؛ هرچند كه ميزان آن در مقايسه با تاراج يك سال پيش، بسيار كمتر است. مناطق باستاني همچون «كنار صندل» و «ريگ انبار» در حاشيه هليلرود، همچنان مورد هجمهي حفاران بومي و قاچاقچيان اشياي عتيقه قرار دارد؛ كه بيشتر متوجه آثار سنگي مربوط به هزاره سوم پيش از ميلاد بوده، در اين ميان، به آثار دوره اسلامي كمتر توجه ميشود. اين حفاريها گاه در مكانهايي صورت ميگيرد كه قبلا هم كندوكاو شده بودند و گاه، در محلهايي كه سايتهاي باستانشناسان سازمان ميراث فرهنگي كشور بوده است. مردم محلي، كمتر مخالفتي با اينگونه اقدامات دارند. اين درحالي است كه نيروهاي انتظامي اندك حاضر در منطقه كه وظيفه جلوگيري از اين امر را دارند، در وضعيتي نامناسب و با كمترين امكانات ضروري بهسر ميبرند. البته چند روز گذشته، انتقال حدود هفتصد شيء كشفشده از قاچاقچيان، ازسوي دادگاه انقلاب اسلامي جيرفت به امين اموال و كارشناس حقوقي اداره ميراث فرهنگي استان كرمان، انجام شد؛ اما شواهد حاكي از آن است كه قاچاق اشيا به خارج از منطقه، همچنان صورت ميگيرد. به گفته مسؤولان محلي، وضعيت دستگيرشدگان حاكي از آن است كه قاچاقچيان اصلي و عوامل مستقيم آنان بهدست نيامدهاند و همچنان به اقدامات خلاف قانون خود ادامه ميدهند. انتهاي پيام