در ديدار اعضاي هيات مديره انجمن قلم ايران از ايسنا عنوان شد: تعادل و معقول بودن ـ بايد ـ در راس هرم فرهنگ اين جامعه باشد
روز چهاردهم تيرماه، به پيشنهاد انجمن قلم ايران، به عنوان روز قلم در تقويم رسمي جمهوري اسلامي ايران به ثبت رسيده است. اميرحسين فردي ـ داستان نويس ـ، جواد محقق - شاعر ـ، محسن مؤمني شريف - داستاننويس ـ و محسن پرويز - منتقد و داستاننويس ـ بهعنوان اعضاي هيات مديره انجمن قلم ايران، در اين روز در محل خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) حضور يافتند و به گفتوگويي با بخش ادب اين خبرگزاري پرداختند. محسن پرويز با تاكيد بر اينكه اعضاي انجمن قلم ايران تابع قانون هستند و معتقدند در محدودهي قانوني بايد به شكل آزاد فكر كرد، گفت: ما وظيفهي خود ميدانستيم كه به عنوان اعضاي انجمن قلم، روزي را به نام قلم نامگذاري كنيم، به همين جهت دوستان پيشنهادي مبني بر روز قلم در جهان اسلام را دارند، اما اين طرح عملي نشد، هرچند كه همچنان در پي اين هستيم كه چنين جايگاهي در بين انديشمندان مسلمان خالي است و معتقديم اين روز بايد در جهان اسلام وجود داشته باشد. وي افزود: نتيجه اين شد كه حداقل با پيگيريهاي اوليه اعضاي انجمن، روز ملي قلم را به ثبت رساندند. پرويز تاكيد كرد: بعضي در صدد برآمدهاند كه انگار روز قلم متعلق به افراد و گروه خاصي است، اما اصلان اين طور نيست و اينكه انجمن قلم پيشنهاد دهنده بوده به اين معني نيست كه اين روز متعلق به انجمن و افراد خاصي است، روز قلم متعلق به همهي مردم است و همه بايد تلاش كنند تا در چنين روزي حرمت قلم را پاس بدارند و به آن توجه كنند. وي همچنين دربارهي انتخاب چهاردهم تيرماه براي اين روز متذكر شد: البته ما طبق سنت دنبال روز خاصي بوديم، اما ضوابط شوراي نامگذاري باعث شد كه چنين روزي را كه در آن مناسبت ديگري نيست، به عنوان روز قلم انتخاب كنيم. البته اين اتفاقاتي كه الان افتاده، اتفاقا بسيار مثبت است و اهميت بيشتر قلم را ميرساند و حالا ديگران بايد با اين روز هماهنگ شوند و اين كار منجر به بالاتر رفتن حرمت قلم از افراد و حتا شخصيتهاي بسيار بزرگي كه نامشان در تاريخ ماندگار شده است، ميشود. اين مدرس دانشگاه سپس با تاكيد بر اعتقاد اعضاي انجمن قلم ايران به اطلاعرساني درست، خطاب به خبرنگاران ايسنا تصريح كرد: گاهي اخبار براي ساخت افكار عمومي جهتگيري ميكند كه بايد از اين كار پرهيز شود. نميتوان اطلاع رساني دربارهي وقايع مختلف را ناديده گرفت، اما اين بايد به شرط لحاظ تمام جنبهها و پرهيز از اهانت به افراد باشد؛ اطلاع رساني بايد علمي باشد و بيان نظرات بايد به شكل دقيقي انجام شود. وي همچنين متذكر شد: وقتي افراد احساس كنند كه تحت نظارت نيستند، ممكن است انحراف نداشته باشند، اما زمينه سازي براي انحراف وجود دارد و ما در دنياي خارج هم اطلاع رساني را به صورت كامل و دقيقي نميبينيم كه مخاطب هم در آن حق انتخاب داشته باشد. جواد محقق نيز درباره نامگذاري اين روز عنوان كرد: در ابتدا هيچ روز مشخصي پيشنهاد نشد؛ به اعتقاد خود من بهتر بود اين روز در بين ماههاي تحصيلي دانشگاهي و دانش آموزي باشد كه مرتبطترين نهادها با قلم هستند؛ منتها به علت كثرت ايامهاي خاص در اين ماهها، تصميم بر اين شد كه روز چهاردهم تير انتخاب شود و اين انتخاب برعهدهي انجمن نبود. اميرحسين فردي با تاكيد بر اينكه آشنايي با فرهنگ و هنر در اين مملكت فضيلت محسوب ميشود و براي رجال سياسي فضيلت است كه نسبت به جريانات ادبي و هنري اظهار نظر كنند، گفت: منتها ساماندهي اين تلاش و متعادل كردن فضا نيز خود امر مهمي است؛ اهل قلم، بايد در فضاي قانوني به كار بپردازد و اصلا نميشود كسي بيرون از اين فضا قلم بزند. هرچند كه متاسفانه در جامعهي ما اينچنين است و اين اصلا براي من قابل توجيه نيست؛ چگونه ميشود كسي شهروند باشد و به هيچ قانوني مقيد نباشد و در عين حال قلم هم بخواهد و به كار فرهنگسازي بپردازد؛ اين واقعا فاجعه و باعث تاسف است. وي با تاكيد بر ساماندهي فضا اظهار كرد: درست است كه جامعه از قلم ارتزاق ميكند، اما گا هي بايد به خود اهل قلم هم تذكر داده شود. در واقع تعادل، نشانهي پختگي صاحب قلم است و من از اواسط دههي 40، يعني شروع آشناييام با ادبيات، شاهدم كه اين پختگي همواره بوده و هنوز هم ادامه دارد. محسن پرويز نيز دربارهي پايبندي به چارچوبهاي قانوني متذكر شد: كسي كه معتقد است بدون چارچوب و خارج از قانون ميتوان قلم زد، قطعا نميتواند معتقد به عدالت باشد، چراكه تعريف عدالت اجتماعي، جايگيري هر چيزي بر اساس قانون است و اصلا مگر ميشود كسي صاحب عقل سليم باشد و خواستار اجراي عدالت در جامعه نباشد، چراكه با كنار گذاشتن چارچوبهاي قانوني، نميتوان به عدالت رسيد. البته قانون بشري ممكن است دچار اشكال باشد، اما بايد به همان هم پايبند بود. وي با تاكيد بر اينكه نويسندهها نبايد با اظهار نظرهايشان مخل ساير مباني باشند، گفت: البته دربارهي مميزي و اينكه كتابها قبل از چاپ مورد بازبيني قرار گيرند، بايد به تجربيات گذشته رجوع كرد و اتفاقي را كه در جوامع ديگر افتاده و وضعيت جوامعي را كه به عنوان جوامع آزاد شناخته ميشوند و تقيدات ديني و مذهبي جامعهي ما را ندارند، مورد بررسي قرار داد. چرا كه با اين پژوهشهاي دقيق و عميق، بسياري از سوء تفاهمات برطرف ميشود و مشخص ميشود كه بسياري از اطلاعاتي كه ما از آن جوامع داريم، صحيح نيست. اميرحسين فردي در بخش ديگري از سخنانش درباره شانيت قلم به خبرنگاران ايسنا گفت: به همه اصحاب قلم احترام ميگذارم؛ ولو اينكه مورد علاقهي من نباشند، آثارشان را با علاقه ميخوانم، خيلي دلم ميخواهد در جامعه احترام متقابل حرف اول را بزند، اما متاسفانه اين طور نيست. همه در يك عصبانيت با هم حرف ميزنند و پيدا كردن راه حل بسيار مشكل است. وي با تاكيد بر اينكه بردباري و صبوري از جناح دلسوزان جامعه ـ بايد ـ خيلي بيش از اين باشد گفت: نميشود همه مثل هم فكر كنند، هر كسي بايد بتواند حرفش را بزند، اما از طرفي هم هيچ كس حق ندارد به دلبستگي و علاقههاي مردم لطمه بزند. ولي متاسفانه شاهديم اين افراد مورد حمايت وزارت ارشاد هم قرار ميگيرند و هيچ محكمهاي در كار نيست. فردي تصريح كرد: كتابي كه مجوز ارشاد را دارد، با صراحت، افتخارات ملي مردم را زير سؤال ميبرد و نويسندهاي در رمانش، به شعور سياسي ملت توهين ميكند و اتفاقا مورد حمايت ارشاد واقع ميشود. اين چه هنرپروري و فرهنگپروري است؟ حداقل از ارشاد اين انتظار نميرود. درنتيجه وقتي اين مسايل اتفاق ميافتد، فضا عصبي ميشود و بردباري از دست ميرود. درواقع معتقدم كه تعادل و معقول بودن، بايد در راس هرم فرهنگ اين جامعه باشد. جواد محقق نيز در ادامهي اين مطلب گفت: اگر براي كلام تقدسي قائل هستيم، از سوگندي است كه خدا به قلم خورده و طبيعتا قلم هم بايد در همان مسير حركت كند؛ يعني به صرف قلم زدن، كسي مقدس نيست. وي افزود: امروزه در جامعه باجگيريهاي قبيلهيي باب شده است؛ يعني در گذشته قبيلهها براساس نژاد بودند، اما قبيلههاي امروز براساس مشاغل شناخته ميشوند؛ هرچند من معتقدم هيچ كس به دليل روحاني بودن، هنرمند بودن، معلم بودن و ... نبايد در برابر قانون، براي خودش نسبت به ديگران برتري قايل باشد. در همه اقشار، افراد وابسته، پرخاشگر و بيانصاف وجود دارند و صرف داشتن شغلي، براي فرد تقدس و برتري ايجاد نميكند. محقق با تاكيد بر اينكه همه در برابر قانون بايد مساوي باشند، تصريح كرد: اين در حالي است كه هر گروهي براي خود باجخواهي ميكند و به خاطر داشتن شغلي براي خود، برتريهايي قايل ميشود. وي با بيان اينكه در حوزههاي علميه فضا براي بحث و گفت و گو نسبت به محيطهاي دانشگاهي مناسبتر است، اظهار داشت: حتا يك صدم ميزان تضارب آرا و نقد و انتقادي كه در حوزه علميه وجود دارد در دانشگاههاي ما نيست. محقق با يادآوري اينكه بحث تضارب آرا در پيشينه فرهنگي ما وجود دارد افزود: هرچند كه خيلي مطلوب نيست؛ ولي بهشدت، يافت ميشود و هيچكدام از اين مسائل، از جمله نقد ادبي، همانطور كه آقاي فردي گفت، نبايد به بياحترامي و توهين و تمسخر بينجامد. متاسفانه نقدهاي ادبي گاهي سرشار از توهين، فضاحت و ركيكالقلمي است. او وجود اين افراد را باعث تيره شدن فضاي گفت و گو دانست و ادامه داد: اگر قرار است از كسي نقدي شود، پس واقعا عقايدش نقد شود؛ ديگر اينكه كشاندن اين بحثها به مقولههاي تخصصي، خود مقداري سوء تفاهم ايجاد ميكند و به نظر من بخشي از آن معلول ژورناليستي شدن مقولههاي علمي است. وي خاطرنشان كرد: شايد بتوان در روزنامهها و نشريههاي يوميه به صورت غيرعلمي بحث كرد؛ ولي درباره مقولههاي علمي و تخصصي، نميتوان اينگونه وارد شد؛ چون اثر تخريبي دارد و براي همين عدهاي گمان ميكنند مباني دارد تخريب ميشود و آنها هم نميتوانند جلوي اين تخريب را بگيرند. محقق در پايان توضيح داد: هيچ راهي جز توسل به اخلاق مطبوعاتي نيست كه آن هم برخاسته از مباني عرفي و ديني ماست و اگر توهين و افترا صحت داشته باشد، بايد طبق قانون با آن برخورد شود. در ابتداي اين جلسه، محسن مؤمني شريف به بيان توضيحهايي درباره انجمن قلم ايران پرداخت. انتهاي پيام