بنيانگذار سازمان ميراث فرهنگي كشور: نوعي بي‌تفاوتي به موضوع حفاري و قاچاق اشيا وجود دارد كساني هستند كه برمبناي آشنايي‌ووابستگي‌ها، اشياي عتيقه قاچاق مي‌كنند

گروه‌هاي متعددي وجود دارند كه به استناد شرع، قوانين گذشته، برخي آشنايي‌ها و وابستگي‌ها يا به استناد جهالت و ناآگاهي نسبت به موضوع ميراث فرهنگي، اقدام به حفاري و قاچاق ميراث فرهنگي كشور مي‌كنند. اين‌ها جمله‌هاي دكتر مهدي حجت، بنيان‌گذار سازمان ميراث فرهنگي در ايران است. او كه بيش از 10 سال در سازمان ميراث فرهنگي كشور فعاليت كرده و پس از آن، تحصيل و تدريسش در اين رشته بوده، در گفت‌وگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، همچنين عنوان كرد: در زمان مسؤوليت من در سازمان ميراث فرهنگي كشور، تقريبا 80 درصد از تعرضات به ميراث فرهنگي ايران، محصول جهالت نسبت به ارزش ميراث فرهنگي بود. وي دليل محدوديت‌هايي كه در ارائه و انتشار اخبار مربوط به حفاري‌هاي غير قانوني وجود داشته را در معرض خطر قرار گرفتن يكصد هزار تپه تاريخي ديگر عنوان كرد و توضيح داد: به دليل آنكه قدرت كنترل نداريم، خون به جگرمان مي‌شود، كتمان هم مي‌كنيم تا حفاري غيرقانوني را اشاعه ندهيم. اين موضوع تا زماني كه قدرت لازم را به دست آوريم، ادامه دارد. حجت با اذعان بر اينكه نسبت به موضوع حفاري و قاچاق اشياي عتيقه، نوعي بي‌تفاوتي در مسؤولان سازمان ميراث فرهنگي كشور وجود دارد، به خبرنگار ايسنا گفت: ديگر حوصله‌ام سر رفته، به روشني مي‌گويم و اعتقادم اين است كه از وقتي از سازمان ميراث فرهنگي بيرون آمدم، سازمان يك قدم جلو نيامده است. خريد چند كامپيوتر و سايت، پيشرفت نيست. ما در فضاي جنگ، سازمان ميراث فرهنگي را راه انداخته، قوانين آن را تصويب و سازماني را مستقر كرديم؛ درحاليكه در دوره سازندگي و بعد از آن كه مي‌توان دوره انقلاب فرهنگي و سياسي ناميد، فضا بسيار بيشتر براي ميراث فرهنگي باز شده و جريانات امروز با آن موقعي كه ما التماس مي كرديم و توجهي نمي‌شد، تفاوت دارند. به گفته‌ي اين مدرس دانشگاه تهران، استخدام توانايي‌هاي موجود در جامعه براي تعرض به آنچه كه در زير زمين هست، در ايران، سابقه‌اي طولاني دارد. وي اذعان داشت: آنها كه يك شيء را مي‌خرند تا از كشور خارج كنند، رد پاي آن را گم مي‌كنند، بنابراين آن اثر به يك شيء بي‌شناسنامه تبديل شده ، يكباره با نزول ارزشي فرهنگي مواجه مي‌شود. حجت با تاكيد بر اينكه آنچه امروز درباره قاچاق ميراث فرهنگي در كشور رخ مي‌دهد ، در حد يك دهم آنچه كه در رژيم پهلوي اتفاق مي‌افتاد نيست، بيان كرد: آن دوره تاراج اموال فرهنگي سامان يافته و برنامه‌ريزي شده بود. شهرام پهلوي مسؤوليت انجام معاملات قاچاق را برعهده داشت. اما امروز در گوشه و كنار و زير زميني شده است . به اعتقاد وي تنها اين موضوع مطرح نيست كه شيء را از زمين بيرون مي‌آورند، بلكه بحث آنجاست كه هر شيء حاوي اطلاعات بسيار وسيعي است كه وقتي نابجا از زمين بيرون مي‌آيد، آن اطلاعات از بين مي‌رود و همچون آتش زدن يك كتاب خطي منحصر به فرد است. حجت همچنين خاطرنشان كرد: هيچ مانعي ندارد كه وعاظ ديني ما در ماه‌هايي كه براي تبليغ به شهرها و روستاهاي كشور مي‌روند تا از حلال و حرام بگويند، يك بار هم بگويند آن چيزي كه از زمين در مي‌آوريد، انفال است و حفر براي آن همچون اقدام براي به دست آوردن مال دزدي است. وي به نمونه‌اي براي گرفتن اجازه‌هاي شرعي به‌منظور سوء استفاده در زمينه قاچاق اشياي عتيقه اشاره كرد و گفت: يك نفر نامه‌اي را خدمت حضرت امام (س) نوشته بود ـ سناريويي كه با دقت تنظيم شده بود تا كاملا مطابق با حكم شرعي شود ـ، در نوشته آمده بود: « در يك خانه خرابه متروكه، مخروبه و بلااستفاده، رفتم و ديوار آن را خراب كردم، داخل ديوار، يك كوزه سكه پيدا كردم كه مي‌خواهم يك پنجم آن را به عنوان خمس بپردازم و بقيه را تملك كنم. آيا از نظر شرعي درست است يا نه؟ » حضرت امام هم كه حكم خلاف شرع نمي‌دهند، نوشتند كه: «اگر يك پنجم آن را پرداخت كني، مال خود شماست»؛ اما به اين نكته هم اشاره فرمودند كه: «مگر آنكه دولت جمهوري اسلامي قانوني خلاف آن داشته باشد، در آن صورت آن قانون لازم‌الاجرا است». اين حكم در نهايت هوشياري است؛ با توجه به تشخيصي كه مي‌دهند و مي‌گويند آن سكه‌ها حيثيت پولي را از دست داده و حيثيت فرهنگي پيدا كرده است؛ دولت به حيثيت فرهنگي نياز دارد، بنابراين حكم دفينه از آن ساقط است و نمي‌توان تملكش كرد و جزو انفال است. نويسنده كتاب «ميراث فرهنگي در ايران، سياست‌ها براي يك حكومت اسلامي» (حاصل پايان‌نامه دوره دكتري)، خطاب به خبرنگار ايسنا يادآور شد: اگر مانع شويد كه اشيا از زمين خارج شود، نمي‌گذاريد از مملكت هم بيرون رود. در پي آن باشيد كه چه كسي يا چه عواملي در خارج شدن غير قانوني اين اموال از زمين دخيل هستند. شكي نيست كسي كه مي‌خواهد امول را از كشور به در ببرد، نسبت به خارج كردن آن هم تحريك مي‌كند. بنيانگذار سازمان ميراث فرهنگي كشور مدعي است: يكي از مفاخر جمهوري اسلامي اين است كه در دوره جمهوري اسلامي كمترين خسارت به مواريث فرهنگي وارد شد. وي متذكر شد: اسناد موجود حاكي از آن است كه بازسازي تخت جمشيد با بودجه جمهوري اسلامي چند ده برابر بازسازي در دوره شاه مخلوع است و ميزان تخريبي كه در جهت برگزاري جشن‌هاي 2500 ساله در تخت جمشيد وارد شد، چند ده برابر صدماتي است كه به طور طبيعي در طول مدت پس از انقلاب به آنجا وارد شده است. حجت تصريح كرد: در طول تاريخ خيلي چيزها عوض شده، كساني كه ابتدا از سوي جهالت اقدام به حفاري مي‌كردند، به طور طبيعي كم كم با اين موضوع مانوس شدند و احساس كردند كه عادت نامانوسشان را نمي‌توانند ترك كنند. امروز ديگر نمي‌توان گفت كارشان از سر جهالت است، بلكه تعمدي است. برغم آنكه قوانين سازمان ميراث فرهنگي، به استناد يونسكو، يكي از پيشرفته‌ترين قوانين دنياست؛ اما امروز جهت‌گيري‌ها مشكل دارد و صرفا به معرفي آثار و ابنيه برمي‌گردد. او تاكيد دارد: ”خواستن توانستن است” شعار نيست، حقيقت دارد؛ اما اگر قرار به بازي و صرفا رفت و آمد به خارج و داخل باشد، اتفاقي نمي‌افتد. به گفته‌ي حجت، نخستين چيزي كه مملكت ما به آن نياز دارد، اعتماد به خود است. بايد احساس كنيم كه مي‌توانيم. راه‌، خيلي سخت است. حجت با ادغام صنعت توريسم و ميراث فرهنگي كشور مخالف است. او در اين باره عنوان كرد: پيش از اين اقدام گفته‌ام كه اگر ميراث فرهنگي به توريسم نزديك شود، بعد فرهنگي ميراث فرهنگي تقليل پيدا مي‌كند؛ چرا كه هنوز ظرفيت‌هاي درك توريستي در ايران زياد است. بنابراين ميراث فلرهنگي را توريست‌پسند مي‌كند؛ در حالي كه امروز بايد كاري كرد كه توريست با ارزش‌هاي ميراث فرهنگي آشنا شود. به اعتقاد وي جدا شدن سازمان ميراث فرهنگي كشور از وزارت علوم (فرهنگ و آموزش عالي) و پيوستن آن به وزارت تبليغات - وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي - همان اشتباهي است كه به هجوم فرهنگي منجر شده است. البته اگر در ادغام سازمان ايرانگردي و جهانگردي با ميراث فرهنگي، يك نفر با گرايش ميراث فرهنگي مسؤول باشد، خوب است؛ چرا كه بالاخره اين دو مهم، مربوط هستند و در كنار هم بودنشان منوط به اولويت‌ دادن به ميراث فرهنگي است؛ نه برعكس. بايد توريسم در خدمت ميراث فرهنگي درآيد؛ چراكه ميراث در خدمت توريسم، كاسبي ايجاد مي‌كند؛ اما توريسم در خدمت ميراث فرهنگي، اعتبار فرهنگي كشور را بالا مي‌برد و البته كاسبي فخيم دارد. حجت در پايان گفت: مشتري‌هاي ميراث فرهنگي ما در دنيا، خاص‌اند و به دنبال عيش و عشرت به ايران نمي‌آيند، بلكه خوراك فرهنگي مي‌خواهند. گزارش مشروح اين گفت‌وگو، متعاقبا مخابره خواهد شد. انتهاي پيام
  • جمعه/ ۱۶ خرداد ۱۳۸۲ / ۱۳:۲۰
  • دسته‌بندی: گردشگری و میراث
  • کد خبر: 8203-06441
  • خبرنگار :