محمد قصاع: هيچ داستاني از مسائل عرفاني و فلسفي مجزا نيست با اين ديدگاه كه زندگي مادي فعلي فاصله افتادن بين انسان و مقولات فلسفي را سبب شده است، موافق نيستم
همواره نبرد خير و شر كه از مباحث فلسفي است، در داستانها اعم از داستانهاي مذهبي، غيرمذهبي و حتا بازاري وجود دارد و اين از ارتباط تنگاتنگ مباحث فلسفي با ادبيات ما حكايت ميكند. محمد قصاع ـ مترجم و نويسنده ادبيات كودك و نوجوان ـ در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با بيان اين مطلب گفت: محال است كه مباحث اخلاقي در كتابهاي داستاني نباشد. منتها نويسندهاي ممكن است با اين قضيه مستقيم برخورد كند و نويسندهي ديگر، برخورد غير مستقيم را پيشه سازد. اين نويسنده و پژوهشگر تصريح كرد: در ادبيات كهن ما، برخوردهاي فلسفي و عرفاني عموما مستقيم بوده و نويسندگاني مثل سعدي و مولوي از اين روش بهره ميبردند. اما برخي ديگر از نويسندگان مثل نويسندگان غربي ضمن پرداختن به نبرد خير و شر، اين اجازه را به خواننده ميدهند كه خود نتيجهي ماجرا را كشف كند. وي با تاكيد بر اينكه حتا نويسندگان غيرمذهبي هم اصول اخلاقي را مد نظر قرار ميدهند، گفت: در آثار اين افراد نيز آدمهاي خوب و بد هست و داستان حول درگيري بين اين افراد دور ميزند. قصايي تصريح كرد: در ادبيات كودك و نوجوان نيز دقيقا اين جريان وجود دارد. برخي از نويسندگان معتقدند كه در ادبيات كودك و نوجوان نبايد نصيحتگونه برخورد كرد، و غير مستقيم با خلق شخصيتها و طرح مباحث مختلف خود به خود نوجوان و كودك را به سمتي ميبرند كه به شناسايي خوب و بد نايل شود. وي با رد نظر آنان كه معتقدند زندگي مادي فعلي سبب فاصله افتادن بين انسان و مقولات فلسفي شده است، گفت: من با اين نظر موافق نيستم. اگر ما داستانهاي عرفاني را داستانهايي بدانيم كه انسان را تشويق به برقراري ارتباط با خدا ميكنند، باز با اين دو نظر مواجهيم كه آيا اين ارتباط بايد به شيوه مستقيم باشد يا غير مستقيم؟ من معتقدم برخورد مستقيم در طرح مسائل عرفاني عموما نتيجهبخش نيست. چراكه معتقدم عرفان يك درجه از مذهبي بودن بالاتر و والاتر است. بنابراين چنين فرد يا كاراكتري نبايد خود را به خواننده تحميل كند و درصدد آن باشد كه نظرات و افكارش را به زور، به خواننده منتقل كند. انتهاي پيام