كارگردان “ملودي ورشو” در جلسه نمايشنامهخواني: بازتاب تماشاگر در نمايشنامهخواني نشان ميدهد كه متن قابليت اجرا دارد يا نه
سومين جلسه از جلسات نمايشنامهخواني با همكاري خانه هنرمندان و نشر انديشهسازان برگزار شد. به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين جلسه، نمايشنامه “ملودي ورشو“ نوشته لئونيدزورين به كارگرداني مريم كاظمي و با بازي سهيلا رضوي و فرخ نعمتي روخواني شد. “ملودي ورشو“ روايتگر عشقي است كه بين يك دختر لهستاني و يك پسر روسي در طول جنگ جهاني رخ ميدهد و در طول 20 سال ادامه مييابد. مريم كاظمي كارگردان نمايش، انگيزه خود را از اجراي اين متن، علاقه به نمايشنامه ذكر كرد و گفت: از آنجا كه در نمايشنامهخواني جنبه شنيداري بر ديداري ارجح است و لهجه در اين متن جايگاه خاصي دارد، تصميم به اجراي اين نمايشنامه گرفتم. وي در پاسخ به پرسش يكي از حضار كه پرسيده بود چرا هر گروه، از نمايشنامهخواني تعريف خاصي دارد و در اين مورد تعريف واحدي وجود ندارد، گفت: بهتر است درگير تعريفها نشويم. نخستين مرحله براي اجراي يك نمايش، روخواني است و اجراي روخواني تعريف مشخصي ندارد. او ادامه داد: كوشيدهام از تصوير سازي بپرهيزم تا تماشاگر بتواند تخيل خود را آزاد و رها سازد. به اعتقاد اين كارگردان و بازيگر تئاتر، نمايشنامهخواني چيزي است بين مرحله انتخاب متن و اجراي آن و ميتواند براي گروه اجرايي يك امتحان باشد. زيرا بازتاب تماشاچي، در مرحله نمايشنامهخواني بسيار مهم است. در واقع تماشاچي كاتاليزوري است بين گروه اجرايي و صحنه و بازتاب اوست كه نشان ميدهد نمايش قابليت اجرا دارد يا نه. وي گفت: علاقهمندم نمايشنامهها را نخست به شكل نمايشنامهخواني در حضور تماشاگران اجرا كنم و اگر بازتاب خوبي داشت، آن را به روي صحنه ببرم. مهرداد ابروان نيز اشاره كرد: داشتن تعاريف گوناگون از play reading (نمايشنامه خواني) نه تنها بد نيست، بلكه خوب است. ممكن است هر نمايشنامه، در چارچوب خاصي، جواب دهد و كارگردان با توجه به تفكر و سليقه خود و نيز ويژگيهاي متن، شيوهي اجرايي خاصي را برميگزيند. در ادامه، سهيلا رضوي در پاسخ به يكي از حضار مبني بر كند بودن ريتم كار در بعضي قسمتها گفت: در آغاز كار، كه سن شخصيتها جوان است، ريتم را تندتر انتخاب كرديم كه با شادابي و شور و نشاط جواني همسويي داشته باشد، اما در قسمتهاي پاياني كه سن بالا ميرود، ريتم را متناسب با پيري، كندتر و لهجه را كمرنگتر كرديم. سپس فرخ نعمتي با تاييد سخن وي گفت: نمايشنامه ميتواند مستقل باشد و لزومي ندارد كه حتما اجرا شود و ميتواند در حد آشنايي با نمايشنامه و نويسنده باشد. وي ادامه داد: هيچ كس هيبت مرا به عنوان يك جوان 25 ساله (شخصيت مرد در آغاز نمايش) نميپذيرد. در اجرا گريم اضافه ميشود، اما در نمايشنامهخواني به اين موارد اهميت داده نميشود. به گزارش ايسنا، او با اشاره به قدمت فرهنگي چندين هزار ساله ايران گفت: با تمام قدمتي كه فرهنگ ما دارد، در زمينهي تئاتر بسيار نوپا هستيم. با اين حال سالها پيش هم نمايشنامهخواني در ايران مرسوم بوده است، اما فعاليت امروز ما در اين زمينه ادامه فعاليتهاي گذشتگان نيست، بلكه جرياني است كه قطع شده و دوباره ادامه يافته است و هر كس ميتواند به هر نيتي اين كار را انجام دهد. بازيگر نمايش “ايوانف“ با بيان اينكه در خارج از ايران هم، نمايشنامهخواني رواج دارد گفت: از سالها پيش، كشورهاي ديگر رمانها را روخواني ميكنند. چيزي كه ما هنوز آن را تجربه نكردهايم و اين كار مثل نمايشنامهخواني، تا حدودي به منظور معرفي رمان انجام ميشود، اما از آنجا كه ما بيشتر جنبههاي ظاهري و تزييني را در نظر ميگيريم، اين كار را به شكل شعر خواني انجام ميدهيم. در پايان برخي ديگر از حضار به بيان نظرات خود پرداختند. انتهاي پيام