محمد مددپور: امروزه بخش بسيار زيادي از تاريخ‌نگاري ما هويت‌شكن است

محمد مددپور ـ پژوهشگر ـ با تاكيد بر لزوم حفظ هويت تاريخي و انتقال حقايق تاريخي به نسل بعد، به گفت و گو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) پرداخت وي اذعان داشت: از لحاظ فرهنگي، ما امروز سه دوره تاريخي را پشت سر گذاشته‌ايم. دوره اول دوره باستان تا عصر ساساني است كه در آن زمان ما مسائل ديني، معنوي، اقتصادي و سياسي خاص خود را داشته‌ايم و دوره برتري ما بر جهان بوده است. بعد از آن يك دوره اسلامي شروع شد كه تقريبا تا حول و حوش صفويه طول كشيد و طي آن هويت ما را تشيع و اسلام مي‌ساخت. در آن دوره طبيعتا فرهنگ و انديشه اسلامي و شيعي حاكم بوده است؛ اما در تاريخ معاصر ما از قرن 13 اسلامي شكافهايي در هويت ما ايجاد شده است كه موجد پريشاني‌هايي در اذهان افراد بوده است و علي‌رغم كوشش برخي از نويسندگان براي بازگشت به هويت و حفظ آن باز هم دلزدگي و پريشاني در بخشي از تحصيلكردگاني كه احساسات لائيك و سكولار دارند، شديد شده است كه ضمن دفاع شديدشان از عصر مدرن فكر بخش‌هاي ديني و مذهبي فرهنگ مي‌شوند. آنها در تلاشند هويتي لائيك و مدرن براي ايرانيان بسازند كه البته اين گروه اقليتي از روشنفكران را تشكيل مي‌دهند روزافزون؛ اما در كنار اين افراد عده‌اي نيز سعي كرده اند هويت سنتي خود را حفظ كند و برخي نيز درصددند تا اين هويت‌هاي سنتي و مدرن را با يكديگر تطبيق دهند و از اين طريق حداقلي از هويت سنتي را در دل مدرنيته حفظ كنند كه البته اين وضعيت تاريخي ماست. وي در عين حال تصريح كرد: تاريخ معاصر يك جريان نيست؛ بلكه متشكل از ده‌ها جريان است كه برخي به حق و حقيقت نزديك‌ترند و برخي مخالف هستند كه البته اين امر باعث نمي‌شود ما حكمي كلي صادر كنيم. مددپور در اين ميان تاريخ‌نگاري معاصر توسط تاريخ‌نگاران همان دوره را نيز شيوه‌اي از گزارش نويسي تاريخي دانست و خاطرنشان كرد: برخي نويسندگان معتقدند كه سال‌ها بايد از روز واقعه فاصله بيافتد تا اينكه ما بتوانيم درباره آن موضوعات بنويسيم؛ ولي اشكال اين روش اين است كه در اين گونه تاريخ‌نويسي نشانه‌اي از احساسات، جانبه‌گرائي و انديشه‌هاي طرفدارانه به چشم نمي‌خورد كه به خودي خود به نبود حساسيت‌هاي تاريخي مي‌انجامد و بي‌تفاوتي به مسائل را نيز در خود مي‌پروراند. اما هنگامي كه تاريخ معاصر توسط مورخان همزمان با وقوع حوادث نوشته مي‌شود، ما براحتي مي‌توانيم در اين تاريخ‌نويسي شاهد خواسته‌هاي مردم باشيم و به اين دليل است كه راويان، ناقلان واقعه و افرادي كه به تحليل عقلي واقعه مي‌پردازند، لازم و ملزوم يكديگرند. وي درباره نظام آموزشي و رابطه آن با تاريخ‌نگاري يادآور شد: اينكه تاريخ نگاري ما در آموزش و پرورش به صورتي يكجانبه است ،به دليل نظام آموزشي دولتي ماست. در اين نظام، كتاب‌هاي خاصي توسط نويسندگاني كه مورد اعتماد نظامند، نوشته مي‌شود كه چه صحيح يا ناصحيح، به هر حال مطابق با منافع و نظر حاكمان تنظيم شده است. همچنين در عين حال هنگامي كه آموزش و پرورش صرفا دولتي نباشد، باز هم خط قرمزهايي براساس هويت و منافع ملي ترسيم مي‌شود كه البته وحدت صوري و هماهنگي نظام آموزش و پرورش دولتي را به دنبال نخواهد داشت، ندارد. انتهاي پيام
  • شنبه/ ۳ اسفند ۱۳۸۱ / ۱۴:۰۰
  • دسته‌بندی: فرهنگ عمومی
  • کد خبر: 8112-00004
  • خبرنگار :