مراسم پاياني نخستين جشنوارهي نمايشهاي طنز كشور روز گذشته 21 آذر ماه در محل سينما فلسطين شهر اصفهان برگزار شد.
به گزارش خبرنگار تئاتر ايسنا، اين مراسم كه با حضور مسوولان، تعداد زيادي از هنرمندان برگزار شد، پس از نمايش يك فيلم كوتاه دربارهي اجراهاي مختلف جشنواره، اردشير صالحپور مجري جلسه گفت: امروز روزي به يادماندني براي تاريخ تئاتر ايران و اصفهان است. اميدواريم با عنايات خداوندي و اهتمام هنرمندان سخت كوش اين خطه كه شايستگي خود را به منصهي حضور رساندهاند، اين اتفاق به جرياني مستمر تبديل شود.
در ادامه ”محمدعلي كشاورز” پس از خوش آمد گويي به هنرمندان ايراني و خارجي، گفت: من به هنرمندان شهرستاني توصيه ميكنم، اگر ميخواهند تئاتر پويايي داشته باشند، بايد با هم همدل باشند و كار كنند و براي اعتلاي تئاتر بكوشند. چرا كه اين گروهها هستند كه تئاتر را پيش ميبرند.
وي سپس از مراسم تجليل رضا ارحام صدر ياد كرده و گفت: از مسوولان شهر تقاضا ميكنم براي اصفهان سالن تئاتر بسازند. چرا كه باعث تاسف است كه در شهري كه سابقهي تئاتري دارد، سالن تئاتر نداريم. درست است كه سالن سازندهي هنر نيست، ولي بالاخره مكان بايد وجود داشته باشد. من از مسوولان محترم استدعا ميكنم كمك كنند مردم هم در اين راه آنها را ياري كنند. باور كنيد در اين صورت نامتان جاودانه خواهد ماند.
در ادامهي مراسم گروه نمايش ارمنستان، بخشي از نمايش دندانپزشكي شرقي و گروه نمايش آذربايجان بخشي از نمايش ” وزير خان لنكران” را اجرا كردند.
سپس ”علي نصيريان” با اشاره به برگزاري نخستين جشنوارهي طنز، گفت: در قدم اول با برگزاري نخستين جشنواره ما هنوز گرم هستيم و شايد قدرش را ندانيم اميدواريم قدم بعدي را استوارتر برداريم، اين جشنواره به ثمرات پرباري دست يافت. جوانان نشان دادند كه خيلي خوب تلاش ميكنند.
وي افزود: ولي چند نكته را بايد بيان كنم. يكي اين كه قضيهي شكلگرايي و فرمگرايي خيلي در نمايشها ديده ميشد. اين البته اشكالي ندارد؛ ولي شما جوانيد و از فرم و شكل بايد صادقانه و هماهنگ استفاده كنيد. در بعضي اجراها به اندازههاي ريتم و بيان و اجرا سرعت داشت كه احساس ميكرديم همهي اينها زوركي است، اين را بدانيد كه تماشاگر ممكن است لحظاتي مبهوت شود، ولي گول نميخورد. سعي نكنيد، مد روز شويد، درست است كه ماهواره و اينترنت هست ، ولي شما بايد به سوي ابداعات و كارهاي جذاب و درست برويد.
وي تصريح كرد: نكتهي ديگراي است كه داوريها مربوط به ماست و ما مسووليتش را ميپذيريم، ولي اين داوريها نبايد براي شما اهميت داشته باشد. داوري اصلي خدا و شما هستيد. و البته حضور در يك جشنواره كافي است و حضور شما نيز در اين جا براي ما مغتنم و قابل ستايش است.
سپس ”كريمي” يكي از هنرمندان اصفهان به كمك دانشجويانش تكهاي از نمايش ”بقال بازي” را اجرا كرد و در ادامه بخشهايي از نمايش آئين مردهبازي از كاشمر خراسان و مراسم سنتي طبق كشي از اصفهان اجرا شد.
سپس ”داريوش مؤدبيان” نمايندهي هيات داوران بيانيهي اين هيات را كه البته با مضموني طنز نگاشته شده بود را قرائت كرد و در ادامه مراسم اهداي جوايز توسط علي نصيريان، محمدعلي كشاورز و دكتر خسرونشان مديركل ارشاد اصفهان انجام شد.
هيات داوران نخستين جشنواره نمايشهاي طنز كشور اولين جايزهي خود را شامل تنديس جشنواره به پاس تلاش در عرصهي تئاتر اصفهان و ارائهي لبخند به مردم ايران به استاد رضا ارحام صدر تقديم كرد.
در ادامه تنديس جشنواره به گروه تئاتر ارمنستان و آذربايجان اهدا شد و نمايندهي گروه نمايش ارمنستان ابراز اميدواري كرد در اصفهان سالنهاي تئاتر ساخته شود. او يك تنديس را به رسم يادبود به مديركل ارشاد اصفهان اهدا كرد.
در ادامه به تنديس جشنواره و هديهاي به سعدي افشار آخرين نسل از بازماندگخان سياه بازي اهدا شد.
اما هيات داوران هداياي خود را براي بخشهاي جنبي شامل لوح تقدير و يادمان شركت در جشنواره در نظر گرفت.
نمايش اهميت ارنست بودن به كارگرداني عبادالله كريمي از تهران؛ گروه نمايش آئين مرده بازي از كاشمر به سرپرستي محمد ناصري؛ گروه نمايش آئين خانبازي از تركمن صحرا به سرپرستي موسي جرجاني؛ نمايش ميداني ”همه چيز بي چيز” به كارگرداني سيدمحمدرضا عطائي فر از تهران؛ نمايش خيمه شب بازي به كارگرداني استاد رضا خمسهاي از تهران؛ گروه نمايش تعزيهي شاد به كارگرداني حسين مومنزاده از اصفهان؛ گروه نمايش لاهيجان، نگار نادري؛ گروه نمايش قروه محمد صمدي.
اما هيات داوران آرا، خود را در بخشهاي متفاوتي به رعايت تقدم و تاخر و اول و دومي اعلام كرد.
بخش اول به تشويق بازيگران اختصاص يافت.
لوح تقدير به سيدرضا علوي براي نمايش قوز بالا قوز از تهران،
لوح تقدير به مرتضي نوذرپور. براي نمايش ”حسن كچل” از اهواز،
لوح تقدر به محمود جونيان براي نمايش ميرزا فرفره از ساري،
به احسان جانمي براي نمايش قهوهي قجري از اصفهان،
مژگان طالبي براي نمايش عروسي مادر بزرگ از اصفهان،
به رضا سليماني براي نمايش افسانهي شهربانو از خميني شهر اصفهان،
به داور سعيدي براي نمايش حقههاي آقاشكر از گلستان.
بخش دوم به تشويق گروهي اختصاص يافت.
هيات داوران در اين بخش لوحهاي تقدير را به گروههاي زير اهدا كرد.
گروه نمايش قهوهي قجري به كارگرداني اصغر خليلي و احسان فاضلي از اصفهان.
گروه نمايش حسن كچل به كارگرداني حسن سليمي فر از خوزستان،
گروه نمايش داستان خندهناك ديو به كارگرداني شبنم زيرك قشقايي از آبادان،
گروه نمايش شب سيب زميني به كارگرداني علي ايزدي از استان مركزي،
گروه نمايش ترميم به كارگرداني عليرضا ضارجي از همدان.
در بخش موسيقي، هيات داوران دو گزينه را انتخاب كرد.
تنديس جشنواره به همراه دو سكه بهار آزادي براي موسيقي نمايش ”قهوهي قجري” به فرشاد رياحي و بهمن حسيني از اصفهان
همين جوايز به موسيقي نمايش افسانهي شهربانو به امير سليماني از خميني شهر اصفهان.
در بخش طراحي صحنه هيات داوران جوايز خود را شامل تنديس جشنواره و يك سكه بهار آزادي اهدا كرد
به احمد علامه دهر براي نمايش قوز بالاقوز از تهران و حسن وارسته براي نمايش به شاه موش از تهران.
در بخش ديگر هيات داوران دو جايزهي ويژهي سياه بازان شامل يك سكه بهار آزادي و تنديس جشنواره به همراه لوح سپاس را به بازيگر نقش سياه نمايش ”ميرزا فرفره” به سيدابراهيم حسيني و نمايش قوز بالا قوز به داود داداشي اهدا كرد.
در بخش بازيگري دوم،
هيات داوران جوايز خود راشامل يك سكه بهار آزادي و لوح سپاس اهدا كرد
به شاهين علائي نژاد براي نمايش كوليها از تهران،
حسين سلطانيان براي نمايش ”عروسي مادربزرگ” از اصفهان،
نورالدين سعادت الحسيني براي نمايش افسانه سرزمين نميروز از فولاد شهر اصفهان.
در بخش بازيگري زن
هيات داوران تنديس جشنواره را همراه با يك سكه بهار آزادي و لوح سپاس اهدا كرد
به ”پيام دريس قنبري” براي نمايش داستان خندهناك ايب از آبادان،
خديجه بابادي براي نمايش ”حسن كچل” از خوزستان،
زكيهي بهبهاني براي نمايش ”آقاي مجنون، خانم ليلي” از قم،
الهام اميري براي نمايش ”افسانهي سرزمين نميروز” از فولاد شهر اصفهان.
در بخش بازيگري مرد،
هيات داوران تنديس جشنواره را همراه با يك سكه بهار آزادي و لوح سپاس اهدا كرد
به مجيد اميري حميد لاجوردي و احمد سليماني براي نمايش آقاي مجنون و خانم ليلي از قم و علي خازني براي نمايش ”قوز بالا قوز” از تهران.
در بخش كارگرداني
هيات داوران جوايز خود را شامل تنديس جشنواره و يك سكه بهار آزادي و لوح سپاس اهدا كرد
به حسن وارسته، كارگردان نمايش ”شاه موش”
تنديس جشنواره دو سكه بهار آزادي و لوح سپاس اهدا شد به: علي فرحناك كارگردان نمايش آقاي مجنون و خانم ليلي.
در پايان تنديس جشنواره و سه سكه بهار آزادي و لوح سپاس اهدا شد به اسدلله اسدي كارگردان نمايش افسانهي سرزمين نميروز، از اصفهان.
در بخش نمايشنامهنويسي هيات داوران سه گزينه را انتخاب كرد.
تنديس جشنواره و يك سكه بهار آزادي و لوح سپاس
به فرهنگ شعباني، نمايشنامهنويس عروسي مادربزرگ، از اصفهان،
تنديس جشنواره و سه سكه بهار آزادي و لوح سپاس به محمدرضا كوهستاني نمايشنامهنويس آقاي مجنون و خانم ليلي.
تنديس جشنواره و دو سكه بهار آزادي و لوح سپاس به اردشير صالحپور نمايشنامهنويسي از اصفهان اهدا شد كه وي جايزهي خود را به انجمن نمايش اصفهان به سرپرستي ” حسن اكليلي” تقديم كرد.
بيانيه هيات داوران نخستين جشنواره نمايشهاي طنز اصفهان -آذر ماه 81
به نام آن كه ملكش بي زوال است
به وصفش نطق صاحب عقل لال است
مفرح نامهي جانهاست نامش
سر فهرست ديوانهاست نامش
... و اما راويان اخبار هنري و ناقلان آثار فرهنگي چنين حكايت كنند كه...
چون بازار جشنوارههاي نمايشي در اين مرز و بوم گرم شد و جريانهاي تئاتري در كورههاي صحنههاي تياتري در اين سوي و آن سوي مملكت داغ گشت، مسوولان امور نمايشي به فكر برگزاري جشنوارههاي موضوعي افتادند: پس موضوعها و عناوين گوناگون - هر يك بنا بر مصلحت و مقتضيات مختلف - برگزيده شد. يكي از آن ميان - و شايد مهم تر از همه - نمايش كمدي بود، كه خواستار بسيار داشت و دارد. پس جشنوارهي بنيان گذاشته شد با عنوان ”نمايشهاي طنز” و اما بعد...
قلب تپندهي هنر و به ويژه هنر طنزآوري و طنزپردازي و به معني اخص آن ”كمدي” ، شهر سپاهان در قلب كشور ايران بود و هست، و آراي همهي كارشناسان هنر طنزپردازي و مسوولان غيرتمند .
القصه، داوران صاحب اعتبار، كه خود هر يك به سبب اختيار دربابي از ابواب تياتر، خصوصا كمدي خبره بودند، طي شانزده نشست - يعني كه پنج روز كاري، نظارهگر نمايشها بودند و سپس در عين رفاقت، نه از طريق رقابت و سباقت، پنج ساعتي ديگر به بحث و فحص نشستند و دست آخر و مثل هميشه متفقالقول و شدند و راي خود را آماده و پرداخته، ممهور به مهر ”مفخي بماند” آخته، به دست كارگزاران محترم و سر نگهدار ستاد برگزاري جشنواره سپرده و خود - با خيالي آسوده- گوشهي عزلت اختيار كردند، سر به جيب مراقبت فرو بردند تا مگر آن چه را مهيا سازند كه بيانيهاش ميخوانند.
و اين بيانيه مسودهاي است كه در مجلس اختتاميه، نه از بر كه از روي كاغذ ميخوانندش و در انتهاي آن به كار شيرين شيرينترين بخش جشنواره و جشنوارهها كه همانا اهداي جوائز است ميرسند. يعني كه اين بيانيه نه بيانيه كه پيش درآمدي است بر رنگ خوش رنگ مبارك بادهاي برپايي هر جشنواره و هر جشني، حتي اگر ”واره”اي را در پي نداشته باشد.
آري، آن چه در ذيل ميآايد مجملي است كه خواندن حديث مفصلش را به شما مستمعان صاحب كمال و عاشقان هنر و جمال ميسپاريم:
يكم، آن كه، ما را سر آن نبود كه با اين سخن مكرر عاقبت كمدي چيست و طنز در اين ميان كدام است و نمايش خندهآور چگونه است سر شما را به درد آوريم و به سرگرداني خود در اين وادي حيراني بيافزاييم.
اما بر اين دو نكته اصرار ميورزيم كه يك: طنز در نمايش - همچن انكه در ديگر عرصهها- چرخهاي است از انديشه و خنده، خنده و انديشه كه اين در پس آن ميآيد وآن اين را موجب و سبب ميشود.
دو: كمدي هرچه كه باشد و هرچه كه انگاشته شود، بيش از و پيش از هر چيز تئاتر است و در تئاتر -همانند ديگر هنرها- و آن چه براي ما مطلوب است، اين كه در نخستين قدم صاحب نگاه در افقهاي گوناگون يعني كه جهانبيني باشد، و در قدم بعدي انسان دوستانه باشد. از ما بجوشد و بر كوششهاي خردمندانهي ما جامهي نشاط و سرور بپوشد.
دوم، اين كه، همگي نيك ميدانيم كه كار انديشه و انديشگي در داد و ستد پيوستهي انديشه است كه طريق بالندگي و شكوفايي را ميپيمايد و اگر جشنواره بخواهد ابزاري براي ارتقا كيفي نمايش باشد، بايد كه ميدان چنين بحث و جدلها فراهم آورد، كه باز هم خوشبختانه فراهم آورده بود... همايش بررسي نمايشهاي طنز گواه بر اين ادعاست...
... و اما بعد... هر آن چه ديديم و شنيديم از مسابقات و غير مسابقه، از سخن ميزبان تا عمل ميهمان و از بررسي و تحرير تا تجليل و تقدير، همه و همه شوق ما را براي داشتن تئاتري كمدي در آينده از يك سوي بر ميانگيخت برميانگيزاند و از جانب ديگر در همين وادارمان ميكند نه در مقام بزرگتري كه در مكان برادري چند نكته را به جوانان رهرو در اين راه و مسوولان هادي اين راه هشدار دهيم.
نمايش كمدي و عرصه طنزگويي و طنزپردازي عرصه گاه خطرناكي است. لبههاي باريك اين جايگاه رفيع با همهي گستردگي به پرتگاههاي ابتذال و تقليدهاي كورانه منتهي ميشود، افسوس! پس اي جوانان بپرهيزيد از تقليد و گرته برداريهاي نسنجيده و بگريزيد از آن چه عوام و مخصوصا برنامههاي مثلا طنز اين جعبهي فسونكار كه تلويزيون ميخوانند بر شما ميآموزانند.
چهار ديگر، بسيار مشاهده شد كه نبود متن مناسب و متضمن مضامين عميق و شيوه پردازيهاي نابجا و نادرست بازيگران -عموما- جوان را به سوي شتابزدگي و اغراق و بازيهاي پرتنش و افراطي در نمايش جشهاي موزون و ناموزون سوق داده بود، كه پر واضح است كه از آن تعريف مقدماتي طنز كه آن را خنده و تبسمي مبتني بر انديشه ميدانيم سخت به دور بود، كه در اين باب به همين يك اشاره كفايت ميكنيم.
پنج ديگر، جشنوارهي نمايشهاي طنز با ساده بگوييم كمدي ميتواند و بايد كه همچون يك كارگاه كيمياگري باشد، يعني در طول سال عملا و نظرا به كار خنده سازي و طنزپردازي بپردازد، عملا اين كه جشنواره بايد با كمك ديگر دواير و نهادهاي ذيربط، خود دست به كار توليد نمايشهاي مختلف در گونههاي اصلي كمدي ببرد. نمايشهايي كه بتوانند به عنوان الگو دراين ميان عمل كنند... و نظرا اين كه جشنواره بايد انتشارات داشته باشد، در طول سال با همكاري پژوهشگران، نويسندگان و مترجمان آشنا به فن، آثار مدون پژوهشي و نوشتاري نمايشي گوناگوني را پيرامون و در موضوع و مضامين طنز و كمدي به طبع آراسته كند و هر ساله در ايام جشنواره به جامهي نشر بپوشاند.
و كلام آخر اين كه: اين هيات كه داورنشان ميخوانند ميدانند، همچون ديگر مهمانان هفت روزي را مهمان شما بودند، خدمت شدند و خدمت كردند. پس بر ذمهي خود ميبينند كه سپاس فراوان خويش را به خاطر همهي مهماننوازيهايتان بيدريغ نثار خودتان شما مردم هنرشناس و هنرپرور كنند.
و ديگر اين كه به اميد روزهاي بهتر در سالي كه پيش روي داريم و تا دومين دوره از اين گردهماييهاي خاطرهانگيز، كه خاطره اين دوره، ما را در پايان سخن برآن ميدارد كه آرزوي تجليل - در هر دوره- از يكي از مفاخر عرصه طنز و كمدي را داشته باشيم و صحنههاي نمايش را پر ازنور و درخشان ببينيم.
و لاجرم،
لاجرم اين جا سخن كوتاه شد
ره رو و ره بر نماند و راه شد
هيات داوران نخستين جشنواره نمايشهاي طنز
علي نصيريان، رضا كرمرضائي، داريوش مؤدبيان.
انتهاي پيام