حسين زمان - خواننده‌ي موسيقي پاپ - در خصوص خبر مربوط به شكايت گروه توليدكنندگان موسيقي پاپ از مدعيان سرقتي بودن شعر “نان و دلقك” توضيحاتي ارايه كرد. متن كامل توضيحات “حسين زمان” كه طي نمابري به ايسنا ارسال شده به شرح ذيل است: فردي به نام سيدمهدي فاطمي كه نه با ايشان آشنايي دارم و نه جايگاه ايشان را در عرصه‌ي موسيقي مي‌شناسم، تحت عنوان بخش حقوقي گروه توليد كنندگان موسيقي پاپ، مسايلي را درباب شعر ترانه “نان و دلقك” عنوان كرده‌اند و از اين فرصت استفاده‌ كرده و بنده را نيز مورد مرحمت قرار داده‌اند. اگرچه حرف‌هاي ايشان در حد خودشان اگر مطرح شده بود، ارزش پاسخگويي نداشت، ولي چون در رسانه‌ها منعكس شده، مجبور به پاسخگويي هستم. وي در بخش ديگري از توضيحات خود آورده است :قبل از هر چيز برايم عجيب و سوال برانگيز است كه چه شده است زماني كه علاقه‌مندان شركت در كنسرت موسيقي با چاقو و پنجه بوكس مواجه مي‌شوند، آنگاه كه با موزيسين‌ها مثل مجرمين برخورد مي‌شود و رسانه‌اي مثل صدا و سيما اكراه دارد كه ايشان را روي صفحه تلويزيون نشان دهد، شما مدعيان حقوقي سر بر بالش آرامش قرار داده‌ايد و امروز اينگونه براي دفاع از يك ترانه، به زمين و آسمان ناسزا مي‌گوييد؟ برايم واقعا سوال است كه چه رابطه‌اي بين شما و اين ترانه است؟. وي ادامه داده است : خبرگزاري دانشجويان ايران، از من درباره‌ي ترانه‌ي “نون و دلقك” سوال كرد و من مثل هر هنرمند دلسوز، نظر صادقانه‌ي خود را اعلام كردم. به نظر من، ترانه، از ارزش و اعتبار ادبي و محتوايي برخوردار نبوده، حال هر كس مي‌خواهد سروده باشد، هر كس مي‌خواهد خوانده باشد و هر كس مي‌خواهد هنگام شنيدن آن اشك ريخته يا خنديده باشد. كليپ مربوطه بي‌احترامي به شخصيت با ارزش سينماي جهان بود و به هيچ عنوان توجيه پذير نيست. من بدنبال انتقاد از آقاي اصفهاني نبودم، ايشان از هنرمندان خوش صداي موسيقي پاپ است و بنده هم به صداي ايشان علاقه‌مندم. وظيفه‌ي من اظهارنظر صادقانه بود و نمي‌دانم چرا شما را برافروخته است. در جوابيه‌ي حسين زمان همچنين آمده است: آنگونه آشفته حال حرف مي‌زنيد كه اگر كمي بيشتر از كنترل خارج شويد نه تنها از تلخك‌هاي دربار شاه تعريف مي‌كنيد و آنها را تا حد قديسين بالا مي‌بريد، بلكه به احقاق حقوق شاهان نيز شايد بپردازيد، مطمئن باشيد مردم شعور و آگاهيشان قطعا بيشتر از شماست و چارلي چاپلين را از همان ابتدا با همان شخصيت متمايز جهاني‌اش مي‌شناختند و براي شناختن چاپلين منتظر ترانه “نون و دلقك” نمانده بودند. اما پاسخگويي من، حول مسايل فوق‌الذكر نيست بلكه اشاره به مساله‌اي كرديد كه نفس سوال ماهيت شما را براي مردم عزيز مشخص مي‌كند. گفته‌ايد موضع‌گيري‌هاي من طي يكسال اخير باعث شده كه فعاليت‌هايم كم شود و بدين ترتيب بدنبال مطرح كردن خودم هستم. شما بايستي به طور شفاف اعلام كنيد كه منظور از موضع گيري‌هاي من چه بوده است. اولا نه يكسال بلكه حدود دوسال و نيم است كه بنا به خواسته خودم كارهاي من از صدا و سيما پخش نمي‌شود. شما آقايان مدافع حقوق موسيقي پاپ، مي‌دانيد چرا؟ چنين درخواستي كردم و آيا اصولا اين چيزها را درك مي‌كنيد؟ همه كساني كه موضع‌گيري‌هاي من را دنبال كرده‌اند، مي‌دانند در راس همه، اعتراض به عملكرد سازمان صدا و سيما بويژه در ارتباط با هنرمندان موسيقي از جمله موسيقي پاپ بوده است. براي من هم به لحاظ مادي خيلي مناسب بود تا با سرنهادن به اين سياست‌ها، هفته‌اي هفت بار از شش شبكه راديويي و تلويزيوني خود را مطرح نمايم، قطعا به فروش بيشتر آلبوم‌هايم و جمعيت حاضر در كنسرتهايم بسيار افزوده مي‌شد، اما اصلا فهميديد چرا حسين زمان خود را از اين فرصت‌هاي به اصطلاح طلايي محروم ساخت. خوشبختانه، كماكان عليرغم عدم حمايت سازمان صدا و سيما، آلبوم‌هايم به خوبي فروش مي‌رود و آخرين اجراهايم در شهرهاي رشت و اهواز با استقبال بي‌سابقه‌ي مردم روبرو شد و به من ثابت شد كه مردم ما هنر و هنرمند را خوب مي‌شناسند و هستند بسيار كساني كه كانال شناختشان از هنر و هنرمندان فقط صدا و سيما نيست و متاسفم براي شما كه خود را به عنوان مدافعان حقوقي موسيقي پاپ معرفي مي‌كنيد، ولي درك درستي از فضاي هنري كشور نداريد. حسين زمان در بخش پاياني توضيحات خود آورده است: اگر موضع‌گيري من كه شما را برآشفته، اعتراض به صدا و سيما در دفاع از حقوق هنرمندان عرصه موسيقي بوده، بايد بدانيد حتي اگر يك نوار از من به فروش نرسد و حتي اگر به فراموشي سپرده شوم، يك قدم از مواضع خود بر نمي‌گردم. مطمئن هستم تا ابد، عرصه فقط در اختيار آنها كه به دست و بازوي مسوولان ذيربط بوسه مي‌زنند، نخواهد ماند و روسياهي براي كساني مي‌ماند كه با هنرشان تجارت مي‌كنند و در خاتمه نظر شما و ديگران را به اين كلام دكتر علي شريعتي جلب مي‌كنم: هنرمند آزاد، فريبي بيش نيست يا بايد به خلق بپيوندي و كمر به نجاتشان ببندي يا به دشمنان خلق و فضيلت و آزادي، راه سومي نيست. انتهاي پيام