/گفتوگو/ محسن عبايي: ملاك و معيار ارزشمندي كتاب در ايران تعريف شده نيست
ملاك تمايز كتاب ارزنده با كتاب عادي چيست و چه كساني قادر به چنين تشخيصي هستند؟ محسن عبايي - مدير عامل مؤسسهي فرهنگي الست فردا - در گفتوگويي با خبرنگار بخش ادبي گروه فرهنگي هنري خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با طرح اين پرسش دربارهي حمايتهاي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي از كتابهاي ارزنده و عادي، افزود: معيار و ملاك ارزشمندي، معلوم و تعريف شده نيست. او گفت: البته اساسا حمايتهاي ارشاد از كتابهاي عادي و ارزنده، بايد متفاوت باشد؛ بايد افراد كارشناس و خبرهاي كه الزاما ناشر و نويسنده هم نباشند و كتابهاي كوچهبازاري را از كتابهاي خوب تميز دهند، حمايتهايي را به اين بخش تخصيص دهند. عبايي با بيان اين كه متاسفانه، تاكنون چنين نگرشي به اين مقوله وجود نداشته است، حمايت از اثر را نسبت به حمايت از ناشر و مؤلف، در اولويت قرار داد و در ادامه تصريح كرد: البته حمايتهاي مالي وزارت ارشاد از صنعت نشر و كتاب، بهطور معقولي انجام ميشود؛ خريد 500 و 700 تايي كتاب هم چنان وجود دارد؛ ولي متاسفانه مميزي و سانسور، بخشي از يك كار غيرقانوني است كه به صنعت نشر و باورهاي مخاطب، بزرگترين ضربه را ميزند. وي چنين استدلال كرد كه گذر از دستگاه سانسور، رشد نيافتن كتاب و كتابخواني و نبود اعتماد مردم به كتاب را موجب ميشود. اين ناشر، هم چنين با بيان اين كه ابتكار در صنعت نشر ايران، كم و در صورت وجود، تقليدي است، در اين باره اظهار داشت: ابتكار كم و تقليدي، به نبود رونق در بازار كتاب برميگردد. قطع مناسب و جذاب، تازه، بيغلط و با صفحهآرايي خوب، بهطور طبيعي، مخاطبان بيشتري جذب ميكند و بر بازار كتاب، تاثير ميگذارد. وي از معضل و مشكلات پخش كتاب، بهعنوان يك مشكل اساسي حوزهي نشر ياد كرد و افزود: چنان چه دولت بتواند بهطور اصولي پخش كتابها را در سراسر كشور ساماندهي كند، يكي از مهمترين حمايتهاي خود را نسبت به ناشران انجام داده است. عبايي هم چنين از بيتوجهي و نبود بستر و زمينهي مناسب براي جوانان در بازار كتاب كشور ابراز تاسف كرد و اظهار داشت: در ايران، تبليغات و سرمايهگذاري مناسب بر روي كارهاي تحقيقي و پژوهشي انجام نشده است. روزمرگي و امرار معاش، يكي از موانع اين امر است. آن هم در جامعهاي كه در ازاي شش هزار ناشر، تنها 600 كتابفروشي فعال براي عرضهي آثار منتشرشده وجود دارد. اين ناشر، افزود: ضرورتي ندارد كه خود ناشر، كتابفروشي هم داشته باشد؛ اما اين امر اجتناب ناپذير است. چراكه پخشيها هم مشكلات ويژهي خود را دارند. برخي از آنان حصار بستهاي ايجاد كردهاند و تنها كتاب ناشران شناختهشده را پخش ميكنند و نسبت به كتابهاي ناشران تازهكار، بيتوجهند. وي در پايان گفت از آن جا كه پخشيهاي موفق در كشور محدودند، دولت، بايد وارد كار پخش شود. براي نمونه آموزش و پرورش ميتواند يك مركز پخش باشد. چنين كاري، بهنوعي، واسطهگري را حذف ميكند و بالطبع، ميزان فروش كتاب را افزايش و قيمت آن را كاهش ميدهد. انتهاي پيام