امير محبيان: “ دوم خرداد حماسهاي بود كه نقش بسياري را در تاريخ بعد از انقلاب ايفا كرد“
محبيان دبير سياسي روزنامه رسالت سه شنبه سوم بهمن ماه در تالار ابوريحان دانشگاهي شريف به نقد عملكرد دولت خاتمي در دورهي رياست جمهوري پرداخت. در اين جلسه كه با حضور دارابي دبير كميتهي جمعيت ايثارگران و جمعي از دانشجويان در تالار دانشكدهي شيمي برگزار شد،دارابي و محبيان به سؤالات حاضران پاسخ گفته و جنبههاي سياسي، اقتصادي و تبليغاتي دولت خاتمي را مورد نقد و بررسي قرار دادهاند. دبير سرويس سياسي روزنامهي رسالت در مقابل سؤال نقد دولت از جنبهي كلي گفت: “زماني كه نقد دولت دوم خرداد مطرح ميشود بايد ديد پروژهي اصلي دوم خرداد چه بوده،پروژه اصلي كه دولت خاتمي متكفل انجام آن شد و بسيار هم مهم بود،پروژه اصلاحات است. اين هدف هدف والايي براي دوم خرداد بود.“ وي ضمن تقدير از دوم خرداد به دليل نقش تاريخي كه در شكست شالودههاي غلطي كه ميرفت انقلاب را به بنبست بكشاند و همچنين نقد انديشههايي كه ميرفت تا به تسلط بينجامد و ممكن بود نظام را به چالش بكشاند، اين پروژه را بسيار ارزشمند و قابل تقدير عنوان كرد و گفت: “انصافا دوم خرداد حماسهاي بود كه نقش بسياري را در تاريخ بعد از انقلاب ايفا كرد.“ محبيان در ادامه افزود: “اصلاحات يك فرآيند است كه بايد به طور مستمر ادامه يابد، اصلاحات را از منظر اسلايدي نبايد نگريست. به عنوان قطعاتي از تاريخ كه در يك مقطع زماني مشخص شروع شد و در يك مقطع پايان يافته، اصلاحات همچون يك فيلم است كه بايد هر بخشي در آن را به عنوان يك وظيفه نخبگان جامعه به عهده بگيريم و به پايان برسانيم.“ محبيان نقد دولت خاتمي را نقد اصلاحات دانست و اين نقد را نه به معناي رفع اصلاحات و يا نفي آن، بلكه براي مستدام كردن و تقويت آن و در حقيقت بحث اصلاح اصلاحات مطرح كرد. وي همچنين يادآور شد: “دوم خرداد كه فاز اول طرح اصلاحات است، موفق بوده و اصلاحات را به عنوان يك ضرورت و هنجار در جامعه مطرح كرده اند، چنانچه مخالفان اين اصلاحات يك حركت ناهنجار شناخته شدند. عضو شوراي سردبيري رسالت نقص اصلاحات را در اين دانست كه به عنوان يك گفتمان دشمن خود را در درون مطرح كرد و دوم خرداد دائم به دنبال گشتن براي يافتن دشمن اصلاحات در درون بود و در روند طرح اصلاحات به دشمن تراشي پرداخت و در گام دوم براي منافع مقطعي پراگماتيستي سياست كوتاهمدت، دشمن خيالي را بيش از حد بزرگ كرد و دشمني را كه تراشيد سد راه خود اصلاحات شد و اين با گفتمان مسلط همخواني ندارد. دبير سرويس سياسي روزنامهي رسالت از ديگر كارهاي اصلاحات را تلاش براي ايجاد تغيير و دگرگوني در بعضي از ارزشها دانست و گفت: پيش از دولت خاتمي فرهنگهاي خاص ليبراليستي كه زمينههاي سنتي دوران گذشته را داشت و شكلي از چاپلوسي را تداعي ميكرد در جامعه نهادينه شده بود، اعطاي القاب بزرگ و غلط به افراد و جلوگيري از نقد تا به آن جا كه اشخاص را تا مرحلهي قداست بالا ميبرد. از ايرادهاي بسيار جدي بود و دوم خرداد ميخواست اين ارزشهاي منفي را دگرگون كند. محبيان دگرگوني ارزشهاي منفي را هدفي ارزشمند و ادعايي بزرگ در مسايل جامعهشناسي ايران دانست و تصريح كرد: به دليل ضعف تئوريك گردانندگان بحث فاز نخست تنها به جايگزين شدن اشخاص به جاي شخص ديگر گزينش و بعضي از ارزشهاي مثبت دگرگون شد. وي در ادامه توضيح داد: هيچ نقشه راهنمايي و تئوري هدايت عملي براي تبيين استراتژي دگرگوني ارزشها وجود نداشتند و دغدغهي دوم خرداد از گسترش فرهنگ چاپلوسي كه درست بود به تغيير مصداقها تغيير شكل پيدا كرد. محبيان با مقايسهي آنچه كه به عنوان سردار سازندگي با هاشمي رفسنجاني انجام شد در آستانهي انتخاب 80 براي خاتمي ايجاد شده خاطرنشان كرد: طرح اين مسأله كه خاتمي تنها گزينه است و نبودن او مساوي است با نابودي نظام و استفاده از الفاظ و واژگاني كه مداحيهاي نادرستي را به ذهن متبادر ميكرد، بر خلاف هدفي بود كه دوم خرداد مطرح كرد و صرفا يك جايگزيني شخصي به جاي شخصي بوده و فرهنگي دگرگون نشد.“ وي با اشاره به بحث عدالت گفت: “به دليل فقدان استراتژي و برنامهي خاص در مسايل اقتصادي و در بحث عدالت اقتصادي همان برنامههايي كه مورد انتقاد مردم بودند، مجددا مجريان برنامهي جديد خاتمي تكرار كردند. دبير سياسي روزنامهي رسالت گفت: در روند بازيهاي سياسي طراحي سناريو، گسترش تفكر دوم خردادي به جاي گفتمان مسلط، حذف رقيب براي ايجاد گفتمان مسلط روشي است كه به عنوان انحصار طلبي قبلا در دوم خرداد نفي ميشد و نفي ميشد و دوم خرداد مدعي اين بود كه خواهان رفع انحصارطلبي است.“ گفت: “دوم خرداد بايد اين فرهنگ را در جامعه گسترش ميداد كه همگان حق دارند كه نظر خود را بگويند، همان حقي كه خاتمي ميگفت آزادي براي مخالف و منتقد معنا دارد و گرنه موافق كه معتقد است و نيازي به آزادي براي نقد ندارد.“ محبيان در ادامه سخنان خود در اين جلسه يادآور شد: هر چند رأس دوم خرداد از انتقاد دفاع ميكرد اما در عرصه عمل ميبينمي كه متاسفانه با ايجاد جو خاص ژورناليستي هر گونه نقد را در يك پروژهي دوئاليستي به اين جا كشاند كه هر كس با ما نيست بر عليه ماست و هر كس نقدي در نوع اصلاحات دوم خرداد دارد ضداصلاحات است.“ به اعتقاد وي تأخير فرهنگي در زمان مشروطه تا به حال در كشور ما وجود داشته دوم خرداد هم نتوانست آن را حل كند. وي در ادامه افزود: “سياست هم مانند مسايل ديگر به كشور ما وارد شده اما متأسفانه فرهنگ سياسي همراه آن نيامد يا زمينهسازي نشد، و يا زماني كه جامعهي مدني را تعريف كرديم، ندانستيم كه پيش از هر جامعهي مدني، فرهنگ مدني مقدم است، لذا به جاي اين كه نهادهاي مدني باب گفت و گو را ايجاد كنند و تكگويي را از صحنه خارج نمايند، شاهد اين بوديم كه به آنارشيست فكري هجوم بردند و جامعهاي را ايجاد كرد كه هيچ كس با هيچ كس امكان گفت و گو ندارد.“ محبيان يكي از خصلتهاي مثبت خاتمي را صداقت در عرصهي سياست دانست و آن را مسألهاي مطرح كرد كه باعث محبوبيت خاتمي در ميان جوانان شد و گفت: در زمان حال، فشارهاي سياسي به حدي رسيده كه جواناني كه صداقت را ميطلبيدند با ديدن بعضي مواضع به نظر ميرسد مطالباتشان پاسخ داده نشده است.“ وي در تصريح سخنان خود به ذكر مثالي پرداخت و گفت: “زماني كه طرفداران خاتمي به نقد غيرمنصفانه و خشن هاشمي ميپرداختند، خاتمي سكوت كرد و زماني كه بعضي از آنها به جرم اتهامات يا مسايل ديگر به زندان راهي شدند، خاتمي در سفر به رفسنجان بسياري از تعاريف عجيب و در عين حال بزرگي از هاشمي به عمل آورد“ وي در ادامهي صحبتهاي خود گفت: آيا بوي نوعي از معاملات سياسي در اين عملكرد خاتمي به مشام نميرسد.“ دبير سياسي رسالت خاتمي را در عين حالي كه صادق ميداند، اما معتقد است: فشارهاي زياد سياسي عاملي است كه به نوعي موجب دوگانگي بين سخن و عمل ميشود. دبير سياسي روزنامهي رسالت در پاسخ به پرسشي در زمينهي سياست خارجي دولت تصريح كرد: “در سياست خارجي خاتمي دو نكته را بايد مورد توجه قرار داد، يكي تصوير ايران در جهان اصلاح شده و ديگري تنش زدايي شده است.“ وي با توجه به اين نكته كه قضاوت ديپلماسي نبايد سريع صورت گيرد، افزود: به نظر من معلوم نيست در هر دوي اين مسايل موفق بوده باشيم، آن چيزي كه گفته ميشود تصوير ايران اصلاح شده و برداشتي است كه غرب يا جهان بيرون از ايران و در حال حاضر دارند و آن نقبي بر يك تصوير ذهني است. مجبيان تنشزدايي را فرستادن سيگنالهاي اعلام عاديسازي روابط از سوي ايران دانست و گفت: هنوز هيچ سيگنال روشني از آن طرف به دست ما نرسيده و آن چيزي كه بيشتر ديده ميشود، تصوير اصلاحطلبان دوم خرداد در جهان است نه تصوير ايران به طور كلي. محبيان گفت: “غربيها در حال حاضر سرمايهگذاري را روي جريانات سياسي انجام داده تا دگرگونيها را بر حسب منافع خود كمهزينهتر انجام بدهند و لذا آن چيزي كه به عنوان اصلاح تصوير سياسي ميبينيم اصلاح تصوير سياسي ايران نيست، بلكه اميدي است كه براي دگرگوني با كمترين هزينه به وجود آمده است. وي در تصريح سخنان خود راهكار اصلي را اين دانست كه ما خود را به عنوان يك قطب در منطقه كه داراي قدرت است و حرفي براي دنيا دارد عنوان نماييم و با اين شرايط بايد سر ميز مذاكره بنشينيم. محبيان در پاسخ به سؤال مطرح شده مبني بر اين كه هر 9 روز بحراني كه خاتمي بيان كرد. آن هم در زماني كه تنها تئوري اصلاحات بيان شده و هنوز فرصتي براي عمل كردن مطرح نشده در فاز نقد اصلاحات چطور قرار ميگيرد، گفت: نميدانم تعريف خاتمي از بحران چيست. در سياست چيزي به نام مديريت بحران وجود دارد، در يك كشور ممكن است چند بحران حياتي به وجود بيايد كه كشور را تهديد نمايد بايد مديريت سياسي براي حل آن داشته باشيم.“ دبير سياسي رسالت با بيان اين مطالب كه تعريف خاتمي از بحران را نميدانم گفت: “حتي اگر بحران جدي باشد طبق اصول مديريت شما زياد به روي خود نياوريد و آن را تا حد يك تهديد تقليل بدهيد. حالا ما همه معضلاتمان را در حد بحران بالا ببريم.“ وي گفت: خاتمي ميخواهد يك دولت بحران زده را نشان دهد كه در اين صورت قوهي قضاييه هر چند روز با يك بحران روبهرو خواهد شد بهترين راه را چنين عنوان ميكند كه خاتمي يك اصلاحيه بدهد و بحران را به مشكل تغيير دهند. محبيان در مورد نقد رهبري در پاسخ به پرسشي گفت: كسي حق توهين به شخصيت افراد را ندارد رهبر و مسؤلان كشور يك شخصيت حقوقي هستند و بحث جايگاه اين افراد است. “ وي با باين اين مطلب فوق گفت: افشاري ادعاي دستگيري به خاطر نقد رهبري را ندارد و اصلا هيچ كس به خاطر نقد محاكمه نميشود، در صورتي كه لحنش درست باشد و انتقاد او به جا و چارچوبهاي معقول را رعايت مينمايد.“ محبيان گفت: بسياري از روزنامهها در مورد رهبر به صورت مستقيم و تندتر برخورد شده زماني كه نهادها زير نظر ايشان شديدا مورد نقادي قرار ميگيرند و از مورد مديريت ضعيف صحبت ميشود در واقع به رهبر انتقاد ميشود و به كسي هم برنميخورد. وي در پاسخ به سؤال پاياني در مورد اين كه شعار هر دو جناح در آينده چه خواهد بود گفت: خاتمي هوشمندانه طلوع و ظهور گفتمان آزادي را تشخيص داد و در مقطع خود با تأكيد بر مسايل سياسي آزادي توانست اين گفتمان را نمايندگي كند. محبيان در مورد شعار دو جناح گفت: ظرف دو سال آينده پتانسيل گفتمان آزادي تمام خواهد شد و گفتمان عدالت جايگزين آن خواهد شد و در يك حركت سينوسي هميشه بين عدالت و آزادي ما در نوسان هستيم و اميدوارم اين حركت به سوي تكامل پيش برود و كساني كه گفتمان عدالت را مطرح خواهند كرد از اقبال بيشتري برخوردار خواهند شد.“ وي تكيه بر عدالت، ضمن آزادي همچون حضرت علي(ع)، به ركگويي، پاكگويي و درست گويي، نترسيدن، دوري از چاپلوسي، نقد درست قدرت عدالت توأم با آزادي را بيان كرد و گفت: ممكن است در سال 80 جواب قطعي نداشته باشند، اما حرفي نو خواهد بود كه در انتخابات 84 مطرح ميشود.“ انتهاي پيام