بسیاری از افراد با بیدار شدن در هنگام صبح، خلقوخوی خوبی را تجربه اما در پایان روز احساس خستگی میکنند. نتایج تحقیق جدید تایید کرد که این الگو فقط احساس شخصی نیست.
نتایج تحقیق کنونی که در سایت ارث منتشرشده است، یکی از دقیقترین تحلیلها را از چگونگی نوسانات سلامت روان در طول روز ارائه میکند. همچنین بررسی کرده است که آیا این تغییرات به روز هفته، فصل یا عوامل اجتماعی گستردهتر بستگی دارد یا خیر. یافتهها بینشهای ارزشمندی را در مورد الگوهای سلامت روان روزانه ارائه میدهند که هم برای سلامت عمومی و هم برای رفاه شخصی پیامدهایی دارد.
سلامت روان در صبحهنگام بهتر است
محققان ارتباط قوی بین ساعات روز و سلامت روان پیدا کردند. افراد گزارش کردند که هنگام صبح بیشترین سطح شادی و رضایت از زندگی را تجربه میکنند. این احساسات مثبت به تدریج در طول روز کاهش و تا نیمهشب، نمرات سلامت روان به پایینترین سطح خود میرسد و گزارشهایی از علائم افسردگی و اضطراب افزایش مییابد.
این الگو حاکی از این است که سلامت روان ثابت نیست بلکه در دورههای کوتاه تغییر میکند و نتایج کنونی این شکاف را با تجزیهوتحلیل روند سلامت روان در زمانها، روزها و فصول مختلف پر میکند.
در این تحقیق، شرکتکنندگان به سوالات مستقیمی در مورد شادی، رضایت از زندگی و احساس هدف پاسخ دادند. این پاسخها با مُهر زمانی ثبت شدند و به محققان اجازه داد، تغییرات خلقی را در ساعات مختلف تجزیهوتحلیل کنند. کارشناسان همچنین اطلاعاتی در مورد سن، جنسیت، وضعیت شغلی، سطح تحصیلات و شرایط سلامت هر شرکتکننده جمعآوری کردند.
فراتر از روند احساسات روزانه، بررسی شد که آیا سلامت روان در روزهای مختلف هفته متفاوت است یا خیر؟ و نتایج نشان داد که نمرات رفاه در برخی از روزها بالاتر و در برخی از روزها پایین بود.
محققان خاطرنشان کردند که این یافتهها مفروضات رایج را به چالش میکشند، مانند این ایده که تعطیلات آخر هفته همیشه برای سلامت روان بهتر از روزهای هفته است.
سلامت روان با فصول تغییر میکند
این تحقیق همچنین تایید کرد که سلامت روان با فصول سال متغییر است. بهطور کلی افراد در زمستان، سطوح بالاتری از افسردگی و اضطراب را نسبت به سایر مواقع سال گزارش کردند. شادی، رضایت از زندگی و احساس هدف در ماههای تابستان بالاترین میزان را داشتند. با وجود این تغییرات فصلی، یافته شگفتانگیز این بود که الگوی خلقوخوی روزانه ثابت باقی میماند و صرفنظر از فصل، مردم همچنان در صبح، بهترین و در شب بدترین احساس را داشتند.
محققان پیشنهاد کردند که الگوی روزانه در سلامت روان را میتوان با ریتمهای بیولوژیکی توضیح داد. آنان بهطور خاص به نقش کورتیزول، هورمونی که با استرس و تنظیم انرژی مرتبط است، اشاره کردند. برای مثال، کورتیزول اندکی پس از بیدارشدن به اوج خود و در زمان خواب به پایینترین سطح خود میرسد. با این حال، مهم است که تفاوت بین تعطیلات آخر هفته و روزهای هفته را بپذیریم.
در حالی که فرآیندهای بیولوژیکی طبیعی به تنظیم خلقوخوی کمک میکنند، عوامل خارجی مانند برنامه کاری و روال روزانه نیز در این مورد نقش دارند. این واقعیت که سلامت روان در آخر هفتهها متفاوت است، نشان میدهد که عوامل اجتماعی و رفتاری در این تغییرات نقش دارند.
نتایج همچنین متغیرهایی مانند الگوی خواب، موقعیت جغرافیایی یا شرایط آبوهوایی روزانه را در نظر نگرفت که همگی میتوانند بر خلق وخوی تاثیر بگذارند. با وجود این محدودیتها، تحقیق کنونی روندهای مهمی را که میتواند بر خدمات سلامت روان تاثیر بگذارد، برجسته میکند. درک اینکه چه زمانی افراد بیشتر آسیبپذیر هستند میتواند به بهبود سیستمهای پشتیبانی کمک کند.
محققان اظهار کردند سایر عوامل تغییر فصلی مانند دما، بارندگی و رطوبت و همچنین چرخههای اجتماعی فرهنگی مختلف از جمله تعطیلات فرهنگی، هنجارها و الگوهای اشتغال نیز در سلامت روان افراد موثر است.
این بینشها میتواند افراد را تشویق کند تا در زمانهای مختلف روز بیشتر مراقب سلامت روان خود باشند. آنها همچنین اطلاعات ارزشمندی را برای ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی، سیاستگذاران و محققانی که برای بهبود رفاه روانی در مقیاس وسیعتر تلاش میکنند، ارائه میدهند.
نتایج بررسی مقاله «اثربخشی فوتوتوریسم در کنترل علائم اختلال افسردگی فصلی» منتشرشده در پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی نشان داد که رویدادهای اقلیمی بر رفتار انسان تاثیر دارد و اقلیم سرد، بارانی و کم آفتاب نیز در مشکلات روانی افراد موثر است و به همین علت از لامپهای طبی مصنوعی استفاده میشود تا عوارض این کاهشها را جبران کنند.
انتهای پیام