به گزارش ایسنا، اگرچه فهم چنین احساسی قابل درک است، ممکن است سعی کنید دیدگاه والدین خود را نیز درک کنید. با خود فکر میکنید چرا آنها اینچنین با یکدیگر رفتار میکنند؟ هنگامی که درک بهتری از دیدگاه آنها پیدا کردید، شاید بتوانید رابطه را بهبود ببخشید و به آنها کمک کنید.
مادر و پدرم هر دو از یکدیگر متنفرند. آنها وقتی با هم هستند بدترین نسخه خود را بروز میدهند. دلم برای داشتن یک زندگی معمولی تنگ شده اما فکر میکنم هرگز نخواهم داشت. تعطیلات تابستانی بدترین یادآوری خانواده ناکارآمد من است. من از عضویت در این خانواده متنفرم.
این وضعیت کاملاً قابل درک است و اینکه چقدر ممکن است برای شما ناامید کننده باشد. چرا فکر میکنید والدینتان از یکدیگر متنفرند؟ شاید آنها نمیدانند که خیلی راحتتر میتوانند به طور موثر ارتباط برقرار کنند. این امکان وجود دارد که هر دو از این وضعیت ناراضی باشند اما ندانند که چگونه مشکلات را حل کنند.
مهم است که احساساتتان را به طور واقعی به والدین خود منتقل کنید. اما آنها را تحت فشار قرار ندهید و هنگام صحبت با آنها عصبانی نشوید. احساسات خود را قبل از تعامل، پردازش و کنترل کنید تا بتوانید ارتباط مثبتی برقرار کرده و پاسخ دهید (و واکنش نشان ندهید). بگذارید احساسات شما بیان شما باشد نه هویت شما.
کاملاً طبیعی است که شما آرزوی حضور شاد و عاشقانه آنها را داشته باشید. آیا سعی کردهاید با آنها در مورد اینکه چقدر دلتان برای ارتباط با آنها تنگ شده صحبت کنید؟ آیا تمایل خود را برای ارتباط عاطفی به عنوان یک خانواده ابراز کردهاید؟ آیا تروما و غفلتهایی که به خاطر رفتار آنها تجربه کردهاید را بیان کردهاید؟ آیا تا به حال احساسات خود را با آنها در میان گذاشتهاید؟ آیا به آنها گفتهاید که چقدر رفتار آنها بر شما تأثیر گذاشته؟
به آنها اجازه دهید تا از فضای دلسوزی و نه خشم، مسولیت اعمال خود را بر عهده گیرند و آن را از حیطه شما خارج کنند. بیشک آنها بهترینها را برای شما میخواهند و خوشحال میشوند که اقدامات اصلاحی برای بهبود روابط خود انجام دهند.
حتی با وجود اینکه وضعیت خانوادگی شما ایدهآل نیست، سعی کنید روی جنبههای مثبت زندگی خود تمرکز کنید. احتمالاً چیزهای زیادی وجود دارد که برای آنها شکرگذار هستید، حتی اگر گاهی اوقات به آنها فکر نکرده باشید. با برداشتن یک قدم به عقب و نگاه کردن به تصویری بزرگتر، میتوانید در وضعیت فعلی خود کمی آرامش پیدا کنید.
جدای از برقراری ارتباط مستحکم با والدین خود، که در آن به آنها میگویید چقدر دلتان برای با هم بودن به عنوان یک واحد تنگ شده، میتوانید برخی از فعالیتها را نیز برنامهریزی کنید و والدین خود را در برخی برنامهها و فراغتهای خانوادگی شرکت دهید. این را بدانید و آگاه باشید که انتخابهای آنها در رابطهشان مستقل از عشقشان به شماست. به احتمال زیاد این عشق آنها به شماست که باعث زنده نگه داشتن ازدواج آنها شده است. از زحمات آنها قدردانی کنید و از آنها وقت و عشق بخواهید. لحظات شاد را خلق کنید و به آنها نشان دهید که مهرورزی جمعی خانواده چگونه تاثیری شگرف بر خوشبختی جمعی خواهد داشت.
سعی کنید در مورد احساس عصبانیت یا ناامیدی از موقعیت خود احساس گناه نکنید. شما مخیّرید هر آنچه را که میخواهید احساس کنید، اما اجازه ندهید موقعیت کنونی، شما را پایین بکشد یا شما را تعریف کند. هر زمان که احساس کردید تحت تأثیر افکار هستید، احساسات خود را در یک دفترچه یادداشت کنید تا آنها را بهتر تحلیل،پردازش و کنترل کنید. رابطه خود با والدین را به صورت فردی ایجاد کنید و سپس به تدریج خانواده را از طریق گردشها و فعالیتهایی که برای همه مشترک است گرد هم آورید. با شفقت و قدردانی به موقعیت نزدیک شوید. روی مهرورزی تمرکز کنید نه درد!
شما هنوز هم میتوانید مرزهای سالمی را با آنها حفظ کنید و به جای رنجش، به خود اجازه زندگی سرشار از عشق و قدردانی بدهید. در نهایت، اگر خدای نکرده نتوانستید افکار، احساسات، آسیبدیدگی و سردرگمی پیرامون موقعیت خانوادهتان را بهبود ببخشید، به دنبال کمک حرفهای باشید. از درخواست کمک ابایی نداشته باشید!
انتهای پیام
پدر و مادرم از هم متنفرند؛ دلم برای داشتن یک زندگی عادی تنگ شده!
مهم است که احساساتتان را به طور واقعی به والدین خود منتقل کنید. اما آنها را تحت فشار قرار ندهید و هنگام صحبت با آنها عصبانی نشوید. احساسات خود را قبل از تعامل، پردازش و کنترل کنید تا بتوانید ارتباط مثبتی برقرار کرده و پاسخ دهید (و واکنش نشان ندهید). بگذارید احساسات شما بیان شما باشد نه هویت شما.