از قهوه‌خانه به کافه زیستی!

انسان امروز در کنار آن که بر تمایز هویتی خود در انتخاب سبک زندگی اصرار می‌ورزد، خود را وابسته به جمع نیز می‌داند. کافه‌ها فضایی را در اختیار قرار می‌دهند که حتی اگر تنها به آن‌جا رفته باشید، در میان جمعی حضور دارید که با شما قرابت فکری دارند. سبک‌های متفاوت کافه‌ها بستری برای روش‌های زیست متفاوت است. افراد براساس سبک زندگی انتخاب شده به سوی سبک خاصی از کافه‌ها سوق داده می‌شوند و به نوعی آن‌جا را به عنوان پاتوق و بخشی از هویت خود انتخاب می‌کنند.

به گزارش ایسنا، امروز در بیشتر محله‌ها به ویژه در مراکز شهر و در اطراف دانشگاه‌ها، کافه‌های بسیاری وجود دارند. اگر به تاریخچه کافه‌ها توجه کنیم شاید تا قرن گذشته محلی بدین صورت در فضای شهری نبوده است اما در سبک دیگری، در قالب قهوه‌خانه و... وجود داشته است.

برخی در بررسی سرگذشت تاریخی کافه‌ها، آن‌ها را در امتداد قهوه‌خانه‌هایی که در دوران صفوی دایر بوده است، عنوان می‌کنند؛ برخی نیز شروع آن را با انقلاب فرانسه مرتبط می‌دانند. به هر حال کافه‌ها از هر کجا که آمده باشند، امروز قسمتی از فضای شهری در کلان‌شهرها را به خود اختصاص داده‌اند و در مقابل افراد بسیاری در جامعه آن را به عنوان قسمتی از زندگی روزمره خود پذیرفته‌اند.

با نگاهی کوتاه به روند شکل‌گیری فرهنگ کافه‌نشینی، سوالات بسیاری به وجود می‌آید. آیا کافه‌ها صرفا محلی برای نوشین قهوه، مشتقات آن و... است؟ چرا افراد زیست کافه‌ای را در زندگی خود پذیرفته‌اند؟ و آخرین سوال مهم این است که کافه‌ها چه افزوده‌ای را برای هویت فردی و اجتماعی در جامعه کلان‌شهر، ایجاد می‌کنند؟

قهوه‌خانه یا کافه؟

کافه‌های سطح شهر در نگاه نخست خارج از فضا و جریان اجتماعی موجود درون آن، محلی برای قرارهای خانوادگی، دوستانه و... مردم در طبقات اجتماعی مختلف به ویژه طبقه متوسط شهری است که در آن به نوشیدن قهوه و دیگر ترکیبات آن همراه با گفت‌وگو می‌پردازند.

کافه‌‍‌ها با توجه به مکان کافه، نوع چیدمان و کیفیت در دسته‌بندی‌های متعددی قرار می‌گیرند. مثلا کافه‌های مرکز شهر بیشتر مورد توجه دانشجویان، هنرمندان و به طور کلی اقشار دانشگاهی است. در حالی که کافه‌هایی که در مال‌های لوکس قرار گرفته‌اند، مورد توجه اقشار دیگری در جامعه هستند.

تاریخچه‌ای که درباره جریان اجتماعی درون کافه‌ها، از گذشته تا امروز بیان شده است، کافه‌ها را از جمع شدن مردم در یک مکان تعریف می‌کند. این جمع‌ها در افزایش ارتباطات و تعاملات اجتماعی میان افراد و همچنین بحث‌های فکری و اجتماعی موثر بوده است. بسیاری از کافه‌ها در طول تاریخ محل زیست متفکران، نویسنده‌ها و... بوده است و امروزه جاذبه توریستی محسوب می‌شوند.

شکل‌گیری اولین کافه‌ها در ایران با نام قهوه‌خانه، به دوران صفوی برمی‌گردد. حتی برخی رشد و شکوفایی بسیاری از سبک‌های شعر در این دوره از تاریخ را، مرتبط با وجود قهوه‌خانه‌ها می‌دانند. پس از این دوره ایرانیان، قهوه را با چای جایگزین کردند. پس از یک وقفه تاریخی در دهه بیست، کافه‌نشینی دوباره در ایران رواج یافت و به محفلی برای گفت‌وگو درباره موضوعات مختلف تبدیل شد.

خانه‌ای دور از خانه

کافه‌ها عموما چیدمان و سبک خود را دارند. ممکن است وارد کافه‌ای در خیابان انقلاب شوید اما وقتی داخل کافه را بنگرید بنظرتان برسد به کافه‌ای در اروپای دهه بیست میلادی قدم گذاشته‌اید، یا مثلا وارد کافه‌ای شوید که در خانه‌ای به سبک خانه‌های قاجاری است. این تمایز چیدمان درون کافه با فضای شهری، به نوعی محلی جدا از فضا و مکان شهری را ارائه می‌دهد.

کافه را مکان سوم نیز می‌نامند که محلی بین خانه و محل کار است. جامعه شناس شهری اولدنبرگ در کتاب مکان خوب بزرگ، مکان سوم را خانه‌ای دور از خانه می‌داند که دارای دسترسی و مشتریان دائمی است. فضای کافه می‌تواند یادآور باشد، یادآور فضای شهری در کودکی، یا یادآور دوره‌ای از تاریخ که به آن علاقمند هستیم و آرزوی امکان فرصت زندگی در آن دوران را نیز داشتیم.

تنها میان جمع

زمانی که به کافه‌ای می‌روید با دیگرانی مواجه می‌شوید که آن‌ها نیز این سبک را انتخاب کرده‌اند و ممکن است در علاقه‌مندی‌ها و حتی شاید بیشتر از آن در نوع نگاه به زندگی هم‌فکر باشید. حضور در کافه در کنار اینکه هویت فردی و تمایز در انتخاب سبک زندگی را حفظ می‌کند، وابستگی و اتصال به جامعه هم‌فکر خود را نیز برقرار می‌سازد. رفت‌وآمد مکرر به کافه‌ای معین می‌تواند به بخشی از هویت فردی و اجتماعی تبدیل ‌شود.

نعمت الله فاضلی انسان‌شناس اجتماعی، در کتاب کافی‌شاپ و زندگی شهری نوشته است: « مسلماً مردم برای نوشیدن یک فنجان قهوه به کافی‌شاپ نمی‌روند. اگر چنین بود، می‌توانستند قهوه را در منزل خود با قیمت ارزان‌تر، در کمال آرامش، در حال گوش دادن به موسیقی دلخواه و در حال استراحت بر روی مبلمان راحتی یا در باغچه حیاط‌شان، کنار گُل‌ها و زیر سایه درختان زیبا بنوشند. اما افراد کافه‌رو، ترجیح می‌دهند به کافی‌شاپ بروند؛ جایی که نوشیدن قهوه تنها بهانه‌ای است برای دست یافتن به تجربه‌هایی دیگر. آنها می‌دانند در قهوه‌خانه و کافی‌شاپ چیزی فراتر از قهوه، خوردنی و نوشیدنی وجود دارد: چیزی از جنس معنا، احساس، تجربه و فرهنگ. می‌توان تمام اینها را در عبارت ساده و کوتاه «فرهنگ کافی‌شاپ» خلاصه کرد. باری، راز زیبایی و جذابیت کافی‌شاپ برای آنها که این مکان را دوست دارند، «فرهنگ کافی‌شاپ» و «تجربه‌های فرهنگی» برآمده از این فرهنگ است.»

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۳۰ آبان ۱۴۰۳ / ۱۶:۵۰
  • دسته‌بندی: هویت
  • کد خبر: 1403083022838
  • خبرنگار : 30198