نحوه تعامل با سالمندان، تصویری از آینده را در مقابل دیدگان نسل حاضر ترسیم میکند و حفظ یکپارچگی خانوادگی به عنوان یک ارزش همچنین حفظ همبستگی میان سالمند و خانوادهاش تصویر آیندهای سرشار از امنیت خاطر و رضایتمندی را نشان میدهد و از این رو اهمیت بسزایی در وضعیت خانوادگی و نیز جایگاه اجتماعی سالمندان خواهد داشت.
هدف اصلی مشارکت اجتماعی ایجاد تغییرات مثبت در جامعه، تقویت ارتباطات اجتماعی و ایجاد حس همبستگی و تعلق اجتماعی است و دادن به آن به خصوص در سنین بالا میتواند بر سلامت روانی و جسمانی سالمندان تاثیر زیادی داشته باشد. مشارکت اجتماعی در سالمندان یکی از پر کابرد ترین روشها برای حفظ سلامت آنهاست، زیرا شرکت در فعالیتهای اجتماعی میتواند به بهبود سلامت عمومی و کاهش خطر ابتلا به بیماریها کمک کند و مانع از انزوای اجتماعی و تنهایی شده و در نتیجه جنبههای سلامت روانشناختی و جسمانی آنها را تقویت کند.
خوشبختانه ما در جامعهای با فرهنگ غنی زندگی میکنیم که حرمت سالمندان و حمایت از آنان بسیار توصیه شده است؛ این فرهنگ متاثر از تعالیم مذهبی دین مبین اسلام است که بارها به لزوم حفظ حرمت و کرامت سالمندان و حمایت از آنها توسط فرزندان تاکید شده است.
نحوه تعامل با سالمندان، تصویری از آینده را در مقابل دیدگان نسل حاضر ترسیم میکند و حفظ یکپارچگی خانوادگی به عنوان یک ارزش همچنین حفظ همبستگی میان سالمند و خانوادهاش تصویر آیندهای سرشار از امنیت خاطر و رضایتمندی را نشان میدهد و از این رو اهمیت بسزایی در وضعیت خانوادگی و نیز جایگاه اجتماعی سالمندان خواهد داشت.
با وجود بروز برخی تغییرات در خانوادههای ایرانی هنوز جایگاه و اعتبار خانواده و نقش سالمندان در آن برای بسیاری از افراد قابل توجه و مهم است و این با فرهنگ اعتقادی و مذهبی افراد همخوانی دارد. به همین علت است که سالمندان، یکی از منابع مهم حمایت اجتماعی و روانی جهت تحکیم بنیان خانواده هستند.
نسلهای قدیمیتر، دانش و تجربیات زیادی در زندگی جمعآوری کردهاند که میتواند به نسلهای جوان منتقل شود. خرد، مهارتها و درسهای زندگی را میتوان از طریق روابط بین نسلی به اشتراک گذاشت و به افراد جوان کمک کرد تا بینش و راهنمایی به دست آورند.
سالمندی و جوانی جمعیت، ارتباطات دو سویه و تاثیرات و مزایای متقابل
نقش مادربزرگها و پدربزرگها در ایجاد امنیت روانی برای کودکان منحصربه فرد است. کودک با حضور آنها حس میکند که همواره سنگری برای پناه گرفتن و ستونی برای تکیه کردن در زندگی به جز پدر و مادرش وجود دارد.
اینکه به جز والدین کس یا کسانی وجود دارند که بسیار دلسوز و مهربانند، عشق بیدریغ دارند و با یک عمر تجربه و عشق بیدریغ در کمال خونسردی فرزندان را میپرورند، اهمیت اساسی دارد.
کودکانی که از موهبت داشتن پدربزرگ و مادربزرگ در خانواده بهرهمند هستند، اعتماد به نفس بالاتری دارند. همواره احساس امنیت میکنند، کمتر میترسند و جسارت بالاتری دارند.
گنجی به نام پدربزرگ و مادربزرگ: همیشه در دسترس و فریادرس؛ سرشار از عشق
پدربزرگها و مادربزرگها با یک عمر تجربه، این مزیت را دارند که همواره در کنار فرزندانشان در تربیت نوه، صد البته با خونسردی و آرامش حضور داشته و به آنها یاری برسانند.
مادربزرگها در ارتباط با تربیت نوهها دلواپسی کمتری دارند؛ بر همین اساس بسیار کمتر از والدین به بچهها امر و نهی میکنند و بیشتر بچهها را به حال خودشان میگذارند. همین عملکرد با دادن استقلال به کودکان اعتمادی بیشتری را در آنها برمیانگیزد.
تاثیرات ارتباط نوهها بر روی پدربزرگ و مادربزرگ
معمولا مادربزرگ و پدربزرگهایی که بیشتر با نوههای خود وقت میگذرانند، عمر طولانیتری دارند. میزان سرزندگی و امید در این افراد بسیار زیاد است. معمولا پدربزرگ و مادربزرگهایی که زیاد با نوههای خود وقت میگذرانند، عشق و محبت مورد نیاز خود را در زندگی با حضور نوههای خود پر میکنند.
نکات کلیدی در ارتباط میان پدربزرگ و مادربزرگ با نوه
از نظر علمی ارتباط عاطفی پدربزرگ و مادربزرگ با نوهها و دیدار حضوری آنها میتواند: علائم افسردگی را به میزان قابل توجهی در هر دو طرف کاهش دهد. همچنین حفظ این ارتباط نقش بسیار زیادی در استحکام بیشتر خانواده و حفظ روابط پایدار میان اعضای خانواده دارد. این ارتباط کمک میکند تا علاوه بر مادربزرگ و پدربزرگها، نوهها نیز بتوانند زندگی را از دیدگاه جدید و متفاوتی ببینند.
اهمیت نقش پدربزرگ و مادربزرگ در تربیت کودکان
از هر جهت که نگاه کنیم، فرزندپروری در زمانه مدرن خیلی سختتر از قبل شده است: والدین با چالش برقراری تعادل بین کار و خانواده دستبهگریبان هستند و باید در جامعهای در حال تغییر، ارزشهای فرهنگی را به فرزندان آموزش دهند.
اوضاع کودکان از این هم بدتر است: تکالیف سخت مدرسه، خبرهای جنگ و مصیبت، تأثیرات منفی همسالان، انتظارات بهجا یا نابجای جامعه درباره موفقیت شخصی و... خلاصه اینکه هر دو طرف نیاز به کمک دارند و پدر و مادربزرگها سرمایه ارزشمندی برای خانوادههای مدرن محسوب میشوند. از یک سو بار والدین خسته را میکاهند و از سوی دیگر، تکیهگاهی امن برای نوههایشان هستند. آنها بدون هیچ چشمداشتی به نوههای کوچک و بزرگشان عشق میورزند.
نقش پدر بزرگ و مادر بزرگ در تربیت کودک
آنها به دلیل تجربه زیادشان در بزرگکردن فرزندان به ظرافتهای کار آشنایی کافی دارند. انتقال دانش جمعی، کاهش شکاف بین نسلها، تقویت مهارتهای کودک، دورهمیهای خانوادگی و افزایش تعاملات اجتماعی، کمک به مراقبت از فرزندان و تربیت صحیح آنها از مهمترین تأثیرات پدر و مادربزرگها در تربیت کودکان هستند.
زنجیره انتقال دانش و خرد جمعی
ما انسانها علاقه زیادی به انتقال تجربیاتمان از نسلی به نسل دیگر داریم.. پدربزرگها و مادربزرگها میتوانند به عنوان مربی و الگو برای نوههای خود عمل کنند، به آنها مشاوره و تشویق کنند، خرد و تجربه زندگی خود را به اشتراک بگذارند و به آنها کمک کنند تا در چالشهای دوران کودکی و نوجوانی حرکت کنند. پدربزرگها و مادربزرگ ها نقش مهمی در انتقال دانش، ارزشها و سنتهای خانوادگی به نوههای خود دارند. آنها میتوانند داستان های خانوادگی را به اشتراک بگذارند، مهارتهای زندگی را به دیگران منتقل کنند و سنتهای فرهنگی یا مذهبی را آموزش دهند.
وقت گذرانی با کودک و تقویت مهارتهای او
بهصورت کلی، انجام کارهای آدم بزرگها و شریکشدن در سرگرمیهایشان برای بچهها جذاب است و حس بزرگشدن به آنها میدهد. البته بازی با نوهها برای پدر و مادربزرگها نیز بسیار لذتبخش است و کیفیت زندگیشان را افزایش میدهد.
دورهمیهای خانوادگی و بهبود کیفیت زندگی کودک
خانواده بهترین و قشنگترین مفهوم دنیاست و جمعهای خانوادگی (اگر قدرشان را بدانیم)، آرامشبخشترین و دلنشینترین دورهمیهای زندگی هستند. این احساس باعث افزایش روحیه نشاط و شادابی در کودکان میشود.
آخر هفتهها همه خانواده از جمله عمو، عمه، دایی و خاله دور هم جمع میشوند و حسی از حمایت و البته فضایی پویا برای بازی بچهها به وجود میآورند. در پشت پرده این دلنشینیها یک جمله حک شده است: «ما یک خانوادهایم و حال خوب تکتکمان برای حال خوب جمعمان ضروری است.»
کمک به مراقبت از فرزندان و تربیت صحیح آنها
شما وقتی میخواهید جایی بروید اما از همراهبردن فرزندتان معذورید، چه میکنید؟ راستی اولین کسی که هنگام تولد کودک در کنار شما بود و در مراقبت نوزادتان کمکتان میکرد، چه کسی بود؟ مراقبت از فرزندان (خصوصا نوزادان و کودکان نوپا) کاری سخت و طاقتفرسا است و بدون پشتیبانی افراد باتجربه، استرس و فشار زیادی ایجاد میکند.
سرعت تغییرات فرهنگی و اجتماعی به حدی است که حتی افراد دهههای مختلف هم زبان مشترکی برای گفتوگو ندارند و حرفهای یکدیگر را درک نمیکنند. زندهماندن فرهنگ و آدابورسوم یک جامعه برای بقای روابط جمعی و ایجاد احساس هویت تاریخی و اجتماعی ضروری است.
بنابراین، هرچه وقتگذرانی نوهها با نسلهای قدیمتر بیشتر باشد، درک بهتری از نیاکان خود به دست میآورند و احساس ریشهدار بودن میکنند. این احساس باعث کاهش شکاف بین نسلها میشود و در مدیریت اختلاف فکری والدین با فرزندان موثر است.
به طور خلاصه هرچند که نقش و مشارکت سالمندان در خانواده در هر فرهنگ و جامعهای متفاوت است، اما به طور معمول سالمندان نقشهای جدی و رسمی در خانواده دارند، آنها میتوانند به عنوان مرجع یا ستون استوار خانواده عمل کنند و نقشهای سرپرستی و تدبیر امور را بر عهده داشته باشند، همچنین سالمندان میتوانند به عنوان مشاوران خانواده عمل کنند و در تصمیمگیریهای خانوادگی نقش مهمی را ایفا کنند. در چنینی بافتی روابط خانوادگی استمرار مییابند و به سمت بلوغ پیشرفت میکنند.
انتهای پیام