ولایتعهدی امام رضا (ع) از وقایع مهم دوران امامرضا(ع) است. این واقعه به انتصاب آن حضرت به ولایتعهدی مأمون اشاره دارد؛ مأمون با اغراض سیاسی اقدام به دعوت از آن حضرت برای ولایتعهدی کرد ولی حضرت با پیششرطهایی که برای این پیشنهاد مطرح کرد، مانع بهرهبرداری سیاسی مأمون از این قضیه شد.
در این نوشتار، همزمان با شهادت پیشوای هشتم شیعیان جهان علی بن موسی الرضا(ع)، مصاحبه ایسنا با حجتالاسلام و المسلمین کریم مومنی کارشناس مسائل دینی در رابطه با شرایط سیاسی دوران امام رضا(ع) را میخوانید:
ایسنا: امام رضا(ع) به لحاظ فکری و سیاسی در چه دورانی زندگی میکردند و رویکرد ایشان در قبال تحولات زمان خود چه بود؟
از زمان امام صادق(ع) تحولی در جامعه رخ داد و آن تغییر رویکرد و استراتژی دشمنان اهل بیت(ع) بود؛ بعد از بنیامیه که علنی با اهل بیت میجنگیدند و با دین و شریعت پیامبر مبارزه میکردند، رویکرد بنی عباس تغییر کرد و آنان جنگ نرم را علیه اهل بیت(ع) آغاز کردند و با نام دین و شریعت حاکمیت را در دست گرفتند.
دشمنی بنیعباس به مراتب خطرناکتر از دشمنی بیامیه بود؛ بنی عباس در ظاهر سعی میکردند حرمت اهل بیت را نگه دارند، اما در باطن دشمن اهل بیت عصمت بودند؛ لذا آگاهی از این تغییر رویکرد بسیاری از مسائل را برای تحلیل روشن میکند.
نحوه شهادت امامان در دوران بنی عباس بسیار واضح نشان میدهد که روش بنیامیه در کشتار اهل بیت(ع) آشکار بود اما روش عباسیان پنهانی و مرموزانه بود؛ لذا ائمه در این دوران همه با شیوه مسموم کردن به شهادت رسیدند که نشان دهنده شیوه منافقانه دشمنان بود.
روش امامان ما نیز در برابر استراتژی جدید دشمن تغییر کرد؛ این نهضت از زمان امام سجاد(ع) آغاز شد و در دوران امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) به اوج خود رسید؛ یعنی هر چه دشمن پیچیدهتر عمل میکرد روش مقابله و مبارزه اهل بیت عصمت نیز پیچیده تر بود. بنابراین در برابر جنگ نرم بنیعباس اهل بیت(ع) از خاندان علوی مقابله نرم داشتند، لذا تمام حوادث را با این زمینه باید بررسی کرد.
ایسنا: هدف مأمون از برگزاری کرسیهای مناظرات علمی و دعوت از امام رضا(ع) چه بود؟
از جمله شیوههای مبارزاتی بنیعباس خصوصا مأمون عباسی جنگ علمی بود، مردم در این دوران ائمه اطهار را میراثدار علم نبوی میدانستند و اگر چه عباسیان حاکمیت ظاهری بر جامعه آن زمان داشتند اما قلب مردم با ائمه عصمت(ع) همراه بود.
مردم برای کسب علوم به خانه امامان مراجعه میکردند و این مسئلهای بود که حاکمیت وقت(بنی عباس) نمیپذیرفت؛ لذا مأمون عباسی به دنبال نهضت ترجمه رفت و کتب فلاسفه یونان را ترجمه و در بلاد اسلامی به زبان عربی منتشر کرد و در ظاهر دستگاه علمی و عقلانی(عقلگرایی افراطی) و به دور از نقل و روایات پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) راه اندازی کرد.
شیوه مبارزاتی مأمون این بود که به لحاظ علمی با امام رضا(ع) در جامعه رقابت کند این دستگاه مناظرات را به راه انداخت با این هدف که خود را شخصیتی علمی در جامعه معرفی کند و حاکمیت علمی و فقاهت علی بنموسی الرضا(ع) را تحت الشعاع قرار دهد.
هدف مأمون از راه اندازی مناظرات علمی و دعوت از امام رضا(ع) این بود که در صورت شکست ایشان، جایگاه امام را در بین مردم تضعیف کند و اگر این هدف هم محقق نشد این مسئله را که عباسیان به دنبال علم و عقلانیت هستند را در جامعه نهادینه کند؛ و برگزاری این کرسیهای مناظره منجر به این شد که آوازه علمی امام رضا(ع) به شرق و غرب عالم رسید.
ایسنا: با وجود پذیرش ولایتعهدی توسط امام رضا(ع) ایشان شأن خود را به عنوان امام منصوب از طرف خداوند حفظ کردند و آلوده قدرت و سیاست نشدند. سؤال این است که امام براساس چه ادلهای، این مقام را پذیرفتند؟
بر اساس گزارشات مفصل تاریخی امام رضا(ع) در ابتدا ولایتعهدی را نپذیرفتند؛ از طرفی این از مظاهر نفاق بود که برخی در جامعه آن زمان تصور میکردند که با ولایتعهدی وجود حضرت مورد تکریم قرار گرفته است.
مأمون از اینکه امام رضا(ع) محوریت علمی جامعه بودند و به عنوان ذریه آل رسول الله و قطب علمی، فقهی و حدیثی قلوب مردم را جذب میکردند، احساس خطر کرد؛ لذا یکی از مهمترین اهداف مأمون این بود که وجود حضرت را تحت سیطره و کنترل خود قرار دهد و از نفوذ بیشتر امام در مدینه جلوگیری کند.
هدف دوم مأمون از ولایتعهدی امام رضا(ع) کنترل قیامهای علویان بر علیه حاکمیت بنیعباس بود؛ همچنین قصد داشت امام رضا را به عنوان شخصیتی دنیا طلب در چشم مردم زمان خود جلوه دهد.
رفتار مأمون برای درخواست پذیرش ولایتعهدی توسط امام رضا(ع) در ظاهر با احترام بود اما در باطن اجبار و تهدید بود و امام چارهای جز پذیرش ولایتعهدی نداشتند؛ لذا وجود مبارک امام رضا(ع) با چند عکسالعمل تمام این اهداف را خنثی کرد.
امام رضا(ع) ابتدا از پذیرش این مقام امتناع کردند؛ اما در برابر اصرار مأمون شروطی را برای پذیرش ولایتعهدی تعیین کردند از جمله اینکه در عزل و نصبها و در هیچ کدام از امور حاکمیت دخالت نداشته باشند؛ لذا امام با اعلام این شرایط نشان دادند که این جایگاه را نمیخواهند و اساس حاکمیت را غصب شده میدانند و به همین واسطه این پیام را به مردم منتقل کردند که به اجبار این مقام را پذیرفتند.
امامان ما اهل بیت خود را همواره به صبر و بردباری توصیه کردند؛ همانطور که امام حسین(ع) از حضرت زینب(س) خواستند که گریه نکنند و صبور باشند، در حالی که امام رضا(ع) قبل از حرکت به سمت خراسان از حرم پیامبر(ص) زیارت وداع میکنند، زیارت معنا داری که نشان دهد امام میدانند که دیگر برنمیگردند. از طرفی از اهل بیت خود میخواهند که گریه و شیون کنند. با این کار حضرت به طور غیر مستقیم به همگان اعلام کردند که ولایتعهدی ایشان عوام فریبی مأمون است و ایشان را به شهادت میرسانند.
وجود مبارک امام رضا(ع) اساس حاکمیت بنی عباس را نامشروع میدانند و لذا با این اقدامات نقشههای مأمون را در راستای عوام فریبی خنثی میکنند.
ایسنا: پذیرش ولایتعهدی امام رضا(ع) چه ثمراتی برای شیعیان داشت. تبدیل شدن مسئله مهدویت به یک گفتمان در جامعه را میتوان از بازتابهای مثبت حضور امام رضا(ع) در ایران دانست؟
امامان ما به واسطه علم الهی در تبدیل تهدیدها به فرصتها در حد اعلی قرار داشتند؛ نشان دادن دورویی و چهره منافقانه بنیعباس، حفظ جان علویان و تبیین مسئله امامت فرصتهایی بود که امام رضا(ع) از دل تهدیدها ایجاد کردند. امام رضا(ع) از این پایتختی که محل رفت و آمد علمای ادیان مختلف شده بود در اعتلای مکتب اهل بیت(ع) حداکثر استفاده را کردند. بسیاری از مشتاقان ائمه اطهار که در ایران حضور داشتند، با حضور امام رضا(ع) تقویت شدند و بسیاری از معارف امامت ائمه اطهار(ع) را شنیدند و بسیاری از علما به واسطه مناظرات حقایق مکتب اسلام را فهمیدند.
رسول خدا(ص) از آغاز بعثت گفتمان مهدویت را در جهان اسلام و برای کل عالم بشریت نهادینه کردند. و کدام از ائمه این تلاش را داشتند و اوج گفتمان سازی مسئله مهدویت در زمان امام صادق(ع) بوده است و ائمه دیگر این راه را ادامه دادند و از فرصتها حداکثر استفاده را میکردند تا این مسئله را تبیین کنند به ویژه امام رضا(ع) که برای فراگیری این گفتمان تلاش کردند. بنابراین گفتمان مهدویتی که در زمان امام صادق(ع) در بین شیعیان و اصحاب خاص رواج داشت در زمان امام رضا(ع) به واسطه حضورشان در ایران و به واسطه مجامع علمی فراگیر شد.
انتهای پیام