به گزارش ایسنا، «گوستاو کایبوت» (۱۸۴۸_۱۸۹۴) برای سالها به عنوان یک امپرسیونیست فرعی، هنرمند جوانتری که آثار الگوهای خود همچون «کلود مونه» و «ادگار دگا» را تحسین میکرد و سعی در پیروی یا تقلید از آنها داشت، کنار گذاشته شد. درست است که «کایبوت» اغلب موضوعات مشابه سوژههای آثار این نقاشان را به تصویر میکشید. «ارژانتوی»(Argenteuil)، روستایی در نزدیکی رود سن، یک مقصد تفریحی محبوب برای پاریسیهایی بود که میتوانستند به راحتی با قطار به آنجا برسند. این روستا توسط «پیر آگوست رنوار»، «کامیی پیسارو» و «مونه» که در آنجا خانهای داشتند، نقاشی شده است.
در نقاشی «رود سن در ارژانتوی» اثر «کایبوت» ضربات قلمموهای امپرسیونیستی مشهود است که در نگاه اول، یک اثر تقلیدشده به نظر میرسد. اما «کایبوت» این نقاشی را در سال ۱۸۹۲، تقریباً بیست سال پس از آثار «مونه» و «رنوار» در «ارژانتوی» خلق کرد. این اثر یک تصویر نوستالژیک است. درحقیقت «کایبوت» کپی نکرده است بلکه با اشتیاق به گذشته نگاه کرده است.
گوستاو کایبوت قصد نداشت هنرمند شود. او از یک خانواده ثروتمند آمده بود و از آن پول بعدها برای ایجاد مجموعه بزرگی از آثار امپرسیونیستی استفاده کرد. او به عنوان وکیل تحصیل کرد. مانند بسیاری از مردان جوان در فرانسه، زندگی او با جنگ فرانسه و پروس در سال ۱۸۷۰ شکل دیگری گرفت. کایبوت پس از خدمت در ارتش بود که تصمیم گرفت نقاش شود.
این خودنگاره او را پشت سه پایه خود نشان میدهد که قلمموهای رنگی در دست گرفته و اطرافش مملو از بومهای نقاشی است. با این حال، اگر به نقاشی در پس زمینه نگاه کنید، به وضوح یکی از نقاشیهای مشهور «رنوآر» را میبینید. کایبوت خود را در این نقاشی به عنوان یک مجموعهدار و همچنین یک نقاش به تصویر کشیده است. او از ثروت قابل توجه خود برای خرید آثار امپرسیونیستی استفاده کرد و تنها در سن ۲۸ سالگی وصیتنامهای نوشت و مجموعه هنری خود را به دولت فرانسه واگذار کرد. او همچنین پول و زمان و تلاش خود را صرف نمایشگاههای امپرسیونیسم کرد؛ مسلما برگزاری سومین نمایشگاه گروهی در سال ۱۸۷۷ بدون تلاشهای کایبوت امکانپذیر نبود.
«کایبوت» نیز مانند بسیاری از هنرمندان تلاش کرد تا آثارش در نمایشگاه «سالن رسمی» پذیرفته شود. وقتی در این کار شکست خورد، او شش نقاشی از جمله «مرد جوانی پشت پنجره» را در دومین نمایشگاه امپرسیونیست در سال ۱۸۷۶ به نمایش گذاشت. این نقاشی که برادر «کایبوت» را در خانه خانوادگیشان در پاریس به تصویر میکشد، بسیاری از مفاهیم کلیدی آثار «کایلبوت» را در برگرفته است. تمرکز این نقاشی بر تصویر کشیدن یک زندگی راحت طبقه متوسط در شهر است. در این نقاشی همچنین از یک ایده سنتی به نام «rückenfigur»(نمای پشتی) که توسط «کاسپار دیوید فردریش» به محبوبیت رسید، استفاده شده است.
تابلو نقاشی «مرد جوانی پشت پنجره» در سال ۲۰۲۱ در حراجی «کریستیز» به مزایده گذاشته شد و در نهایت موزه «گتی» این نقاشی را به قیمت ۵۳ میلیون دلار خرید تا رکورد گرانترین اثر فروختهشده این هنرمند شکسته شود.
گوستاو کایبوت عاشق قایقسواری بود و مجموعهای کامل از پاروزنان و قایقرانان را نقاشی کرد. خانواده او دارای ملکی در سواحل رودخانه یرس بودند و بوم نقاشیهای او شناگران، ماهیگیران و مناظر ناب آنجا را به تصویر میکشیدند. قایقسواری به طور کلی موضوع محبوب امپرسیونیستها بود که نشاندهنده محبوبیت ورزشهای آبی در میان طبقات متوسط اواخر قرن نوزدهم بود: ادوارد مانه و برت موریسو از جمله کسانی بودند که به این موضوع پرداختند.
در دهه ۱۸۸۰ سبک کار «کایبوت» نیز تغییر کرد: پالت رنگ او روشن شد. زمینهای زرد روشن و باز در ژنویلیه یکی از مجموعه منظرههایی بود که او در نزدیکی خانه روستایی خود نقاشی میکرد.
گوستاو کایبوت بیشتر در ژنویلیه وقت میگذراند و از باغ و گلخانههای خود مراقبت میکرد. او همچنان با «مونه» که در باغش در ژیورنی بود و تابلوهایی با گلهای باغ خلق میکرد، ارتباط نزدیک داشت. «کایبوت» همیشه طبیعت بیجان، از جمله گلدانهای گل نقاشی را نقاشی میکرد، اما این موضوع در ادامه مسیر هنریاش پررنگتر شد. در اوایل دهه ۱۸۹۰، او مجموعهای از نقاشیهای مبتنی بر گل را خلق کرد که واقعگرایی را تقریباً به طور کامل کنار گذاشت. «Nasturces» یکی از اصلیترین آثار او از این مجموعه است که با تحت تاثیر شدید آثار ژاپنی خلق شده است.
«کایبوت» دو سال بعد از خلق این نقاشی در سن ۴۵ سالگی درگذشت.
انتهای پیام