وقتی فیلم و عکس های تخریب «عمارت تاریخی مدیری» شهر لنگرود در فضای مجازی به طور گسترده پخش شد، مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گیلان گفت: «بنای واجد ارزش مدیری لنگرود باید عین به عین بازسازی شود». جمله ای که بارها و بارها تکرار شده که خیلی ها با شنیدن آن می گویند: «نوشدارو بعد مرگ سهراب»!
حالا یک هفته پس از تخریب عمارت مدیری، به شهری می روم که روزگاری در بندرگاه آن نخستین کشتی جنگی توسط نادرشاه افشار ساخته شد تا بتواند جلوی تجاوز روسیه (همسایه شمالی) را بگیرد. به واسطه رونق همین بندرگاه، شاهد حضور تجار از شهرها و بعضا کشورهای دیگر در این شهر و به تبع آن ساخته شدن بناهای ارزشمند و اربابی در لنگرود بودیم.
عمارت مدیری لنگرود، نزدیک به مرکز شهر و درست در جوار کتابخانه آیت الله شمس لنگرودی قرار داشت. حالا یک هفته پس از آنکه سقف سفال پوش و زیبای عمارت با بیل مکانیکی تخریب شد، بهتر می توان گچبری های زیبای اندرونی بنا را دید، اما دیگر خبری از آن پنجره های چوبی دوجداره سفید رنگ و بالکن های رو به باغ با نرده های چوبی تراش خورده نیست.
این عمارت تاریخی به عنوان یک ملک شخصی و متروک تا هفته گذشته به روی همگان بسته بود و حالا خبری از درب ورودی نیست و می توان با افسوس بر عمارتی نگریست که درختان کهنسال باغ را سربریده اند و تنه تنومندشان در حیاط افتاده است.
یکی از شهروندان لنگرود با ابراز تاسف از عملکرد منفعلانه مدیران میراث و شهرداری لنگرود می گوید: شهر لنگرود چند بنای تاریخی مهم داشت که یکی پس از دیگری تخریب می شوند. همین اتفاق برای عمارت دریابیگی افتاد و با وجود آنکه در فهرست آثار ملی ثبت شده بود، سقف بنا را ریختند و اداره میراث فرهنگی روی سقف را داربست زد تا مثلا بازسازی کند، داربست ها زنگ زدند و همچنان خبری از مرمت نیست!
اگر از اداره کل میراث فرهنگی گیلان، نام بناها و عمارت های تاریخی لنگرود را برای بازدید گردشگران بپرسید، فهرست بلندبالایی را ارائه می دهد که عملا به جز خانه تاریخی نصرتیان لنگرود که آن هم به عنوان اداره میراث فرهنگی شهرستان لنگرود کاربری دارد، بنای دیگری قابل بازدید نیست. خانه نصرتیان هم در قد و قواره یک عمارت اعیانی نیست. کافی است سرنوشت این بناها را از زمان ثبت در فهرست آثار ملی تاکنون مورد بررسی قرار دهیم؛ عمارت دریابیگی(ثبت در فهرست آثار ملی به شماره ۳۰۶۸۹ مورخ ۱۳۹۰/۱۰/۸)، عمارت منجم باشی(ثبت به شماره ۳۳۷۰ مورخ ۱۳۷۹/۱۲/۲۵)، حسینیه نیکوکار(ثبت به شماره ۱۰۷۸۷ مورخ ۱۳۸۲/۱۱/۲) و خانه هدایتی(ثبت به شماره ۱۱۱۳۸ مورخ ۱۳۸۳/۱۱/۷). اگر وضعیت این ابنیه بررسی شود، به جز بخش کوچکی از عمارت منجم باشی، از باقی عمارت ها جز ویرانه چیزی به جا نمانده است.
خاندان منجم باشی همزمان با روی کار آمدن آقا محمد خان قاجار در گیلان صاحب عنوان شدند. نخستین عضو این خاندان که لقب منجم باشی یافت «میرزا صادق» بود که در سال ۱۲۱۲ هجری قمری جسد بنیانگذار سلسله قاجاریه را برای تدفین به کربلا برد. «میرزا عبدالباقی منجم باشی»، دختر فتحعلیشاه قاجار را به زنی داشت و هم اوست که این عمارت زیبا را می سازد که در دوره های بعد توسعه می یابد.
به دلیل بالا بودن رطوبت در گیلان، اگر به بنا رسیدگی نشود، پایدار نمی ماند. بناهای به جا مانده در گیلان عمدتا در اواخر دوره قاجار ساخته شده اند. از قدیمی ترین بناهای تاریخی گیلان عمارت منجم باشی است که در اوایل دوره قاجار ساخته شده و عمارت ابریشمی شهر رشت از میانه قاجار به جامانده است. از منظر قدمت، بنای منجم باشی بسیار ارزشمند است. این عمارت روبروی باغ ملی ساخته شد.
اگر به تصاویر و منابع مکتوب چند دهه پیش مراجعه کنیم، این عمارت آنقدر بزرگ بود که بعد از بازار لنگرود، تا ابتدای خیابانی که به سمت بندر چمخاله است، می رود و از سوی دیگر تا رودخانه لنگرود ادامه دارد.
آنچه از این بنای بزرگ بجا مانده تنها بخش بسیار کوچک روبروی ادراه برق است که آن هم به شدت دچار تغییر شده، حذف درب و پنجره های چوبی تنها یک مورد است. بر تزئینات داخلی بنا در طبقه اول برای کاهش رطوبت سیمان کشیده شده و تنها زیبایی بخش به جا مانده ارسی پرکار طبقه دوم است. این عمارت با وجود ثبت در فهرست آثار ملی، آرام آرام تخریب و نوسازی شد و وعده خرید این ملک و احیا و تغییر کاربری آن، شعاری است که تنها در زمان انتخابات در ادوار مختلف مجلس و شورای شهر شنیده می شود.
سرنوشت «عمارت دریابیگی» از این هم شوم تر بود. این عمارت بسیار بزرگ در ادوار مختلف کوچک می شود و بخش هایی از حیاط بین وراث تقسیم و نوسازی می شود. بخش تابستانی و زمستانی با مالکان متفاوت بوده و با وجود ثبت در فهرست آثار ملی به حیات خود ادامه می داد. تصاویر عمارت تابستانی با ارسی های پرکار و گچبری های نفیس و مقرنس های زیبا در ایوان و شاه نشین در منابع موجود است. این بنا در سال ۱۳۹۰ ثبت ملی می شود، اما مالک با چراغ سبز برخی از مسئولان محلی، اقدام به تخریب بنا می کند و اداره میراث فرهنگی زمانی سر می رسد که نه از سقف سفال پوش خبری هست و نه مقرنس های شاه نشین و ایوان و نه حتی نقاشی های دیواری عمارت!
اکنون اگر سری به بقایای این عمارت بزنید، می بینید که اداره میراث فرهنگی با نصب داربست و مسقف کردن بخش تخریب شده، وعده بازآفرینی بنا را عین به عین داده است، اما این داربست ها مربوط به ۱۰ سال پیش است. داربست هایی که زنگ زده و رشد گیاهان بر بخش های تخریب شده حتی مانع دید بقایای عمارت می شود. بخش زمستان نشین عمارت نیز با وجود آنکه یکی از نوه های دریابیگی در آن زندگی می کرد، فروردین ماه ۱۳۹۷ در یک آتش سوزی عمدی نابود می شود.
اکنون دیوارهای دود گرفته و چوب های سقفی که ذغال شده و ارسی زیبا و پرکاری که رو به رودخانه لنگرود باز می شد، دیگر نیست و وضعیت نابه هنجار آن انفعال متولیان را به رخ می کشد. این بنا هم قرار بود بازآفرینی شود و از سال ۱۳۹۷ تاکنون خبری نیست. عمارت محمودی اطاقور با خاک یکسان شده و از عمارت های نیکوکار و هدایتی نیز به جز چند جرز دیوار چیز دیگری باقی نمانده است.
پس از تخریب سقف عمارت مدیری لنگرود، اداره میراث فرهنگی جلوی ادامه تخریب را می گیرد. ولی جهانی، مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گیلان، درباره این بنا می گوید: «عمارت مدیری بنایی با قدمت ۱۰۰ سال، واجد ارزش میراثی بوده و یگان حفاظت میراث فرهنگی پس از اطلاع از اقدام به تخریب توسط مالک از ادامه عملیات جلوگیری کرد».
وی یادآور می شود که با درخواست واحد حقوقی معاونت میراث فرهنگی و اخذ دستور دادستان شهرستان لنگرود، عملیات تخریب را متوقف کرده، ولی توضیح نمی دهد که با وجود اطلاع این اداره از اقدام مالک و درخواست پروانه نوسازی در اسفندماه سال پیش از شهرداری لنگرود، چرا زودتر مانع از این اقدام نشده است؟!
جهانی تاکید کرده: «پیگیری موضوع این پرونده تا حصول نتیجه لازم در دستور کار اداره کل قرار دارد و مطابق با ضوابط و مقررات باید وضعیت ساختمان به شکل قبل برگشته و عین به عین بازآفرینی شود».
ساختمان واجد ارزش مدیری لنگرود با قدمت بیش از یکصد سال تنها واجد ارزش شناخته شده و در فهرست آثار ملی ثبت نشده است، ولی باید پرسید بنای دریابیگی با وجود ثبت پس از ۱۰ سال چرا هنوز عین به عین بازآفرینی نشده است؟! اینجاست که باید گفت وعده مسئولان برای مرمت بناهای تاریخی لنگرود، «نوشدارو بعد مرگ سهراب» است.
انتهای پیام