از «دیلمان» تا «لشت نشا»، شاید هم «ضیابر»؛ کسی نمی داند خاستگاه تعزیه در گیلان دقیقا در کدام ناحیه بوده است. اگر بپذیریم، حکومت آل بویه در کوههای دیلمان پاگرفت و آئینهای سنتی ایران، با امتزاج با آئینهای پس از اسلام به حیات خود ادامه داد، میتوان گفت تعزیه را هم دیالمه رواج دادند و آل بویه در این اقدام نقش بسزایی داشتند.
مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گیلان به تازگی اعلام کرده است که تعزیه گیلان در فهرست میراث معنوی کشور ثبت شده است. میراثی که از خاندان عضدالدوله دیلمی به جامانده و اکنون در روستاهایی مانند ضیابر هنوز به شیوه سنتی اجرا می شود. ولی کیست که نداند هنر تعزیه در گیلان با خاندان «صمصمام» گره خورده است. از وقتی حوزه هنری گیلان، کتاب دو جلدی «تعزیه در گیلان» را منتشر کرد، نام خاندان «صمصمام بزرگی» با تعزیه گیلان گره خورد؛ کتابی که زیر نظر فرامرز طالبی و عزت الله صمصمام منتشر شد.
آن روز که به زیارت مزار یکی از تعزیه گردانهای معروف گیلان رفتم، سکوتی وهم انگیز در گورستان سلیماندارب رشت، سایه افکنده بود. لابه لای سنگ قبور رفتگان، دنبال نامی آشنا بودم که روزگاری گروه تعزیه خوانیاش در تمام گیلان معروف بود؛ «عنایتالله صمصام» و حالا در آرامستان سلیمانداراب، در جستجوی سنگ قبر پدر عزتالله صمصمام هستم و نامهای حک شده بر سنگ قبرهای قدیمی رشت را میخوانم و اینک مقابل آرامگاه مردی ایستادهام که تعزیه گردانی را از پدر آموخت و به فرزندان و نوههایش نیز یاد داد و بسیاری از تعزیه گردانهای گیلان زیر نظر آن مرحوم شبیهخوانی آموختند. سنگ قبر را پیدا میکنم؛ بر روی سنگ قبر «عنایتالله صمصمام» این عبارات نوشته شده است:« آرامگاه زنده یاد استاد عنایتالله صمصمام، فرزند مرحوم اسدالله خان، طلوع ۱۳۰۱- غروب ۱۳۷۶/۱۱/۱۹»
و در ادامه اشعاری که اشاره دارد او تعزیه گردان بوده است: «باد خزان وزید/ در گلشن همیشه بهاران تعزیه/ یک سرو شور مست که میراث باغ بود آوخ/ به یک نفس ز گلستان فرونشست»
«اسدالله خان صمصام»، معروف به پدر تعزیه گیلان، فردی بود که فرزندان و نوههایش نیز در گیلان تعزیه گردان بودند و نسخههای خطی تعزیههای اسدالله هنوز در خاندان صمصمام بزرگی موجود است. «عنایت الله صمصام» فرزند «اسدالله خان» از تعزیهگردانهای بزرگ گیلان بود و فرزندان و نوههایش نیز این راه را ادامه میدهند. اما با افول تعزیه خوانی، تعزیه خوانهای بزرگ نیز فرصت تربیت شاگردان جدید را از دست میدهند؛ با این حال نسخههای خطی اشعاری که در تعزیهها خوانده میشود، هنوز در بین خانواده صمصمام موجود است.
« اشکان صمصام بزرگی»، فرزند عزتالله خان صمصمام و نوه عنایتالله، به یاد دارد که لباس دوطفلان مسلم را میپوشید و نقش بازی میکرد. او درباره نسخههای جدش میگوید: یکی از نسخههای موجود در خاندان ما، قدیمیترین نسخه تعزیه در گیلان است که تاریخ شهر شوال المکرم ۱۲۹۲ هجری قمری برآن حک شده است. اشکان صمصمام با اشاره به اینکه نسب خاندان او به «معزالدوله دیلمی» میرسد، درباره جد بزرگش، میگوید: اسدالله خان فرزند «ملا حمزه» تعزیه خوان بود و در سال ۱۲۶۵ خورشیدی در روستای «لاشاء» از توابع لشتنشا متولد شد و در سال۱۳۲۲ فوت کرد.
آنگونه که پدر بزرگم، عنایت صمصام، تعریف میکرد، اسدالله خان در کودکی یتیم میشود. به واسطه موروثی بودن این هنر، اسدالله هم استعداد خود را در کودکی بروز میدهد و یکی از بستگانش او را از لشتنشا به رشت میآورد تا نزد یکی از تعزیه گردانهای معروف آن زمان یعنی «آقا سید جواد تعزیه آرا» آموزشهای تکمیلی را فرا گیرد. اسدالله خان تا سن ۱۷ سالگی در رشت و نزد استادش تعزیه خوانی می کرده و سپس به لشت نشا برمیگردد. او صدای خوبی داشت و دختر عمهاش، اسدالله را به تهران میفرستد تا نزد اساتید موسیقی و آواز آن زمان، آموزش ببیند. آنگونه که گفتهاند،«حسن خان سنجرانی» از خوانندگان بنام گیلان و «میرزای ظلی»، از تعزیه خوانهای معروف، همدوره و همکلاس او بودند.
بازگشت اسدالله به گیلان، مقارن با سالهایی است که حکومت قاجار از هنر نمایشی تعزیه حمایت میکرد. به همین دلیل اسدالله یک گروه تعزیه خوانی ایجاد میکند و پدر بزرگم یعنی عنایتالله نیز از همان کودکی نزد پدر آموزش میبیند و نقشهای مختلف را به فراخور سن اجرا میکند. بعدها پدربزرگم نیز شاگردانی را در هنر تعزیه آموزش داد.
با اعلام ممنوعیت اجرای هنر تعزیه در پهلوی اول، جد بزرگ ما برای اجرا به مشکل میخورد. در همین دوران شکوائیهای هم به دولت مینویسند، گویا ماموران دولتی با گروه صمصمام درگیر میشوند. متن این شکایت نامه موجود است. تاریخ این نامه نشان میدهد در سال ۱۳۱۰ خورشیدی، اسدالله با ماموران دولتی برای اجرای تعزیه درگیر شده است.
اشکان صمصام درباره پدربزرگش، هم میگوید: عنایتالله صمصام در سال ۱۲۹۶ خورشیدی در محلهی کسبخ (شهر رشت) و در منزل پدربزرگ مادریاش -که کدخدا میرزاجان، از مالکین بزرگ منطقه بود- به دنیا میآید. ولی بعد از اجباری شدن دریافت شناسنامه، تاریخ تولد او سال ۱۳۰۱ درج میشود. عنایتالله نیز در زمان رضا شاه، حق اجرای تعزیه نداشت. تقریبا دو سال پس از آمدن پهلوی دوم، ممنوعیت اجرای تعزیه برداشته میشود و عنایتالله صمصام- که آن زمان ۲۶ سال سن داشت- یک گروه تعزیه ایجاد و نام آن را «گروه شبیه خوانی سیدالشهدا» مینامد.
عنایتالله صمصام، در نواختن بیشتر ادوات موسیقی استاد بود و علاوه بر ترومپت، نی، قره نی و فلوت هم مینواخت. نقشهای او در اجرای تعزیه عمدتا «مخالف خوان» بود نقشهای منفی همچون؛ عمر بن عبدود، شیرافکن و جوان مرد قصاب در تعزیهی شهادت حضرت امیر(ع)، نقش وحشی در تعزیهی شهادت حمزه، نقش ابن سعد در تعزیهی شهادت حضرت عباس(ع) و نقش حارث در تعزیهی مسلم و… .
اشکان صمصام، با اشاره به نگارش کتابهای تعزیه در گیلان میگوید: این کتابها زیر نظر پدرم عزتالله و با استفاده از مدارک موجود تنظیم شده است. پدرم عزتالله صمصام بزرگی، ردیف دان موسیقی سنتی ایرانی است. او در سال ۱۳۲۶ در رشت به دنیا آمد و مدرس آوازهای سنتی ایرانی است و شاگردان زیادی را تعلیم داده است . وی در آغاز انقلاب، به عنوان کارشناس تعزیه با اداره ارشاد همکاری داشت و در سال ۱۳۷۵ گروه تعزیه سوره را در حوزه هنری گیلان مدیریت می کرد.
صمصام میافزاید: عموی پدرم «محمد حسین صمصام بزرگی» فرزند اسدالله خان بعد از فوت برادرش یعنی عنایت صمصام گروهی را به نام «مسلم ابن عقیل» ایجاد کرد . البته به دلیل کهولت سن، پسرش«ایرج صمصام بزرگی» اداره گروه را برعهده دارد.
انتهای پیام