روایت یک جانباز اهل سنت از جنگ تحمیلی

مدینه فقط یک شهر نیست بلکه آوردگاهی آموزنده برای تمام انسان‌های آزاده است که می‌خواهند از موطن یا ولی خود در سایه اسلام دفاع کنند.

از زمان هجرت پیامبر به مدینه تا رحلت ایشان که ۱۰ سال به طول انجامید حوادث مختلفی اتفاق افتاد. پیش از هجرت پیامبر به مدینه، تنی چند از اصحاب به یثرب رفته و در قبا سکونت کردند. سپس رسول خدا (ص) در آغاز ماه ربیع الاول راهی یثرب شد. مردم مسلمان شده یثرب، بی صبرانه انتظار ورود آن حضرت را داشتند و از ایشان در قبا استقبال کردند. آنگاه مسلمانان واقعی مدینه، طی ۱۰ سال با خلوص تمام از ایشان و آرمان های آن حضرت دفاع کردند.

روشن بود که یکی از مسائل مهم پس از هجرت، درگیری مدینه با مکه خواهد بود؛ زیرا نه پیامبر خدا(ص) حاضر بود از مکه چشم پوشی کند و نه اشراف مکه تحمّل اسلام و تسلّط آن بر شهرهایی مانند مدینه را داشتند، به ویژه که در سال دوم هجرت، قبله اسلام از بیت المقدس به سوی مکه تغییر کرد و نشان داد که مسلمانان این شهر را از دست نخواهند داد.

سرانجام، مسلمانان حمله به کاروان های قریش را ـ که از مکه به راه می افتاد و از نزدیکی مدینه می گذشت و به سمت شمال؛ یعنی شامات می رفت ـ آغاز کردند. آنان به این وسیله جبران مصادره اموالشان را، که در مکه گذاشته بودند، کردند. مهم ترین حمله، حمله ای بود که به غزوه «بدر» منتهی شد. در ادامه نیز غزوات دیگری همچون «اُحد» و «خندق» در این شهر اتفاق افتاد. از همین رو مدینه فقط یک شهر نیست بلکه آوردگاهی برای تمام انسان‌های آزاده که می‌خواهند از موطن، امام و ولی‌شان در سایه اسلام دفاع کنند.

مدینه جغرافیایی دارد که درس‌های شهادت طلبانه و ایثارگرانه‌ی شهدایش تا امروز امتداد یافته و در جنگ هشت ساله عراق علیه ایران نیز تبلور یافته است. شهدا و جانبازان جنگ تحمیلی با الگو گیری از یاران پیامبر(ص) در هر یک از غزوه‌ها امام و ولی خود را تنها نگذاشتند و با دشمن در راه خدا پیکار زدند.

به گزارش ایسنا، از جمله این یاران انقلاب و امام خمینی(ره) «اسماعیل پَرمَوز» است. او که از جانبازان قطع نخاع و اهل سنت میهن مان است اکنون در شهر پیامبر (ص) حضور دارد که نحوه جانباز شدن را روایت می‌کند.

وی می‌گوید: من از جانبازان اهل سنت هشت سال دفاع مقدس هستم که وقتی جنگ آغاز شد بر خود واجب دانستم تا اسلحه به دست بگیرم و با دشمن اسلام و انقلاب بجنگم.

در روزهایی که در مدینه هستم از نزدیک با محل غزوات پیامبر آشنا شدم و با توجه به اینکه من نیز یکی از جانبازان راه اسلام هستم ارتباط عمیقی با شهدای بدر، احد و خندق برقرار کردم. من در سال ۱۳۶۲ و پیش از آغاز عملیات «والفجر۳» در مهران مجروح شدم و اکنون ۴۰ سال است که نمی‌توانم راه بروم و همسرم با عشق و محبت تمام به ایثار معنای دیگری بخشیده است.

شهر مهران هم با وجود مقاومت مردم تصرف شد، ولی بعد از ۳۵ ماه در عملیات والفجر ۳ به آغوش میهن بازگشت. من هم با شرایطی که دارم با حضور در مدینه احساس می کنم که در آغوش یاران پیامبر (ص) جای گرفته‌ام.

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ / ۱۵:۵۵
  • دسته‌بندی: فرهنگ حماسه
  • کد خبر: 1403031309093
  • خبرنگار : 71451