در سال ۱۲۷۰ هجری شمسی برابر با ۱۸۹۰ میلادی ناصرالدین شاه قاجار پس از سفر سوم خود به انگلستان، برای تامین کسری بودجه، امتیاز کشت، توزیع و فروش توتون و تنباکو در داخل و خارج از ایران را به مدت نیم قرن انحصارا به شرکت انگلیسی رژی به مدیرعاملی جرالد تالبوت، دوست نخستوزیر انگلیس واگذار کرد. طرف انگلیسی هم متعهد شد سالانه مبلغ ۱۵ هزار لیره انگلیسی و یک چهارم سود خالص کمپانی را به عنوان مالیات به دولت ایران پرداخت کند. همچنین شرکت رژی اجازه داشت برای اطلاع از میزان تولید توتون و تنباکوی ایران از زمینها و محصول کشاورزان تفحص کند که این امر سبب شد تا ماموران حکومتی موظف به همکاری با این شرکت شوند. دربار قاجار با امضای قرارداد (که به قرارداد تالبوت یا رژی معروف شد) از همان لحظه اول با اعتراض و مخالفت سه طبقه زارع ، تاجر و مصرفکننده روبهرو شد.
پس از امضای قرارداد، کمپانی رژی بیدرنگ کار را به دست گرفت و کارگزارانی به گوشه و کنار کشور فرستاد که به همه روستاها و کشتزارها سرزده و تنباکوی موجود را از کشاورزان خریدند. آنان قصد داشتند تنباکو را به قیمتی بالاتر به تجار و صاحبان کارگاهها بفروشند. این اقدام، آتش خشم مردم را برانگیخت و باعث ایجاد وحدت بین روحانیون و بازرگانان شد؛ علما خواستههای بازرگانان در مبارزه با حکومت را کاملا مطابق شرع اسلام میدانستند و از آنان حمایت و پشتیبانی میکردند و در این میان آیتالله حاج میرزا محمدحسن شیرازی که از علمای عالیقدر شیعه در زمان خود بود، ۱۷ ماه پس از امضای قرارداد تالبوت، تلگرافی را برای شاه فرستاد و مخالفت خود را با آن اعلام کرد، اما با بیاعتنایی شاه مواجه شد.
از سوی دیگر عدهای از مردمان آزاده مازندران دست به شورش زدند وطرفداران شاه با سرکوب و کشتار آنان، بر این آتش شعله افروختند. در همین زمان بود که میرزای شیرازی فتوای کوتاه و تاریخی خود را صادر کرد: «الیوم استعمال توتون و تنباکو بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان عجل الله فرجه است.» به نوشته ناظمالاسلام کرمانی (تاریخنگار) مردم و علما برای کسب اطمینان از صحت حکم، تلگرافها و نامههایی به سامرا، محل اقامت میرزای شیرازی فرستادند. در پاسخ آنان میرزا حسین نوری، از شاگردان و معتمدان میرزای شیرازی، در تلگرافی برای داماد خود شیخ فضلالله نوری صحت حکم و صدور آن را تایید کرد.
متعاقب آن شیخ فضلالله نوری در نامهای به میرزای شیرازی از وی در باب بقای حکم پس از الغای امتیاز سوال کرد و میرزا در پاسخ صریح خود تاکید کرد که در صورت لغو امتیاز، رفع حکم نیز بلامانع است. این سند تاریخی عملا نشان میدهد صدور حکم صحیح و مبنای علما در پایان دادن به تحریم تنباکو پس از لغو امتیاز بود.
شاه در پیش گرفتن روش خشونتآمیز در برابر مردم و علما را چاره خود دانست تا شاید بتواند تصمیم آنان را عوض کند، اما نتیجهای نگرفت و مجبور شد اعلام کند: امتیاز داخله را که برداشته بودیم اکنون امتیاز از خارجه را هم برداشتیم و مردم مجبور به کشیدن قلیان نیستند تا حکم از جانب میرزای شیرازی برسد. در نهایت اعلامیهای مبنی بر لغو امتیاز تنباکو منتشر شد و میرزا نیز حکم تحریم را لغو کرد و به این ترتیب جنبش و مقاومت مردم و وحدت بین روشنفکران دینی و علما با پیروزی ملت ایران خاتمه یافت.
نهضت تنباکو؛ زمینهساز انقلاب مشروطه
مردم ایران همواره در طول تاریخ نشان دادهاند که عشق به آزادیخواهی و رها شدن از بندهای استبداد و استعمار و تلاش برای استقلال اقتصادی و سیاسی از ویژگیهای بارز یک ایرانی است. ۲۴ اردیبهشت، سالروز نخستین حرکت اعتراضآمیز مردم ایران در برابر استبداد مطلقه داخلی و استعمار خارجی و طلیعه جنبش مشروطه است. مورخین حرکت مردم به رهبری روحانیت در ۲۴ اردیبهشت ۱۲۷۱ هجری شمسی برای لغو امتیاز تنباکو که در تاریخ به جنبش تنباکو معروف شد را از جمله مهمترین زمینههای انقلاب مشروطیت برشمردهاند.
عباس سرافرازی، عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد، نهضت تنباکو را اولین حرکت اجتماعی سازمانیافته و هدفمند در تاریخ معاصر ایران میداند که اکثریت اقشار اجتماعی در آن مشارکت داشتند و اولین مقاومت مردم در مقابل استعمار خارجی و استبداد داخلی بود. او بر این عقیده است که این نهضت اولین حرکت و عامل بیداری مردم ایران برای به دست آوردن حقوق خود علیه تسلط بیگانگان بر ایران بود.
سرافرازی در گفتوگو با ایسنا به مناسبت فرارسیدن سالروز لغو امتیاز تنباکو، اظهار کرد: اولین مسئله این است که باید این تحول اجتماعی را نهضت بنامیم، زیرا جنبش دارای مفهوم چپ است و به تحولاتی اطلاق میگردد که بیشتر جنبه اجتماعی، اقتصادی و معیشتی دارند، در حالیکه نهضت حرکتهای معنویگرا هستند. ادوارد براون (ایرانشناس انگلیسی) وقایع پس از اعطای امضای تالبوت را مبدا تاریخ بیداری و آغاز دوره نوین ایران در حوادث اجتماعی میداند. همچنین مهدی ملکزاده از مورخان دوره مشروطیت ایران نیز معتقد است این اتفاق طلیعه انقلاب مشروطیت و بزرگترین عامل پیدایش آن تحول عظیم بوده است.
وی با بیان اینکه اهمیت این قیام را باید فراگیر و سراسری بودن آن دانست، افزود: این قیام همه اقشار اجتماع مردم ایران را درگیر کرده بود. در آن زمان حدود یک سوم مردم ایران درگیر کاشت، برداشت، تجارت و مصرف تنباکو بودند و قرارداد تنباکو که در سال ۱۸۹۰ میلادی منعقد شد، منافع گروههای مختلفی از مردم ایران را تهدید میکرد و نارضایتیهای مردم از آن به یکی از گستردهترین اعتراضات مردمی ایران تبدیل شد.
حتی برخی از محققان امروزی به جهت مردمی بودن و ابعاد جغرافیایی نهضت تنباکو، آن را از مشروطیت فراگیرتر میدانند، اما متاسفانه این خیزش مردمی به دلایلی مهجور مانده است؛ از جمله این که عموما در دوره ناصرالدین شاه و پس از آن بیشتر کسانی که مطلب مینوشتند، از افرادی اند که نگاه غیردینی به جریانات سیاسی داشتند. بنابراین چون نهضت تنباکو جنبههای دینی قوی داشت، مسکوت مانده است.
عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد اضافه کرد: دوم اینکه جریانهای شبهروشنفکری غربگرا از این حرکت استقبال نکردند، چون ابعاد ضداستعماری داشت. فقط میرزا آقا خان کرمانی یک مقاله از این جریان نوشت، زیرا اساسا رهبری نهضت در اختیار و هدایت روحانیت بود. مورد سوم اینکه چون این حرکت علیه استعمار غرب و انگلیس بود و دولت انگلیس شدیدا از آن صدمه دید، لذا عامدانه این نهضت مهم مردمی را به محاق فراموشی سپرد. چهارمین و آخرین مورد که باعث مهجوریت نهضت تنباکو شده، این است که معترضان سنتی و دینی در جریان این نهضت، نویسندگان و قلمبهدستان ورزیدهای نداشتند. لذا این نهضت مانند مشروطه انعکاس چندانی پیدا نکرده است.
روحانیت در کنار مردم و بازاریان
روحانیون و بازاریان که از دیرباز و بر اساس ساختار اجتماعی ایران حضوری اساسی در تحرکات مردمی داشتند، در نیمه دوم دوران حکمرانی ناصرالدین شاه و پس از واگذاری امتیاز توتون و تنباکو نخستین نهضت اجتماعی تاریخ ایران را رقم زدند. روحانیون به عنوان نمایندگان مذهبی طبقه متوسط و با دعوت اصناف و بازاریان، رهبری این نهضت را برعهده گرفتند. نهضت مردمی تنباکو زمانی فراگیر شد و به نتیجه مورد نظر دست یافت که نیروهای مذهبی در کنار نیروهای تجاری قرار گرفته، رهبری نهضت را رسما در شهرهای مختلف به عهده گرفتند و در آخرین حلقه با صدور فتوا از سوی میرزای شیرازی آن را به نهضتی ملی و فراگیر تبدیل کردند که همه اقشار جامعه مذهبی ایران در آن حضور داشتند.
سرافرازی با اشاره به نقش روحانیت در پیروزی جنبش تنباکو، عنوان کرد: دوره ناصرالدین شاه درآمدهای دولت کاهش یافته بود. لذا برای تامین هزینهها راههای جدیدی اندیشیده شد که یکی از آنها به انحصار درآوردن توتون و تنباکو در ایران توسط دولت بود و محمدحسن خان اعتمادالسلطنه به این کار گماشته شد. وی که وزیر انطباعات بود، رسالهای در باب انحصار دخانیات و فواید آن نوشت و قانون دخانیات را در ۳۰ فصل تدوین کرد و به امضا ناصرالدین شاه رساند.
در مسافرت سوم ناصرالدین شاه به اروپا، انگلیسیها از این امر آگاهی یافتند و به درخواست لرد سالیسبوری، نخستوزیر انگلیس این امتیاز به ماژور جرالد تالبوت واگذار گردید و شرکتی در باغ ایلخانی تهران تشکیل شد و ماموران شرکت در تمامی کشور فعال شدند و خرید و فروش تنباکو به انحصار شرکت رژی درآمد. گروههایی از مردم ایران به مخالفت برخاستند که عمدهترین آنها ماموران روسیه تزاری، تجار ایرانی و خارجی و خصوصا علما بودند. زیرا از آنجا که اکثریت مردم ایران درگیر کاشت، برداشت و معامله و مصرف تنباکو و توتون بودند این امتیاز خسارتهای جبرانناپذیری بر مردم وارد میکرد.
وی ادامه داد: لذا روحانیون و علما که همیشه محل رجوع بودند و مردم از مظالم دولتیها به آنها پناه میبردند، به حمایت از مردم برخاستند. در راس معترضین حاج سید علیاکبر فال اسیری، داماد میرزای شیرازی قرار داشت، در اصفهان حاج محمدتقی آقا نجفی که نفوذ زیادی داشت، به مخالفت برخاست، در مشهد دو نفر از علمای طراز اول یعنی حاج شیخ محمدتقی بجنوردی و حاج میرزا حبیبالله شهیدی و در تهران حاج میرزا محمدحسن آشتیانی با امتیاز تالبوت مخالفت کردند، اما رهبر اصلی نهضت تنباکو میرزا حسن شیرازی بود.
اطرافیان میرزای شیرازی نیز به دو گروه تقسیم شده بودند؛ برخی اعتقاد داشتند ایشان نبایستی در این کار دخالت کند چون باعث تحقیر و وهن مرجعیت تشیع میشود و حتی ممکن است ایشان جانش را از دست بدهد. در مقابل گروهی که اکثریت بودند، عدم دخالت مرجعیت شیعه در این امر را باعث تسلط خارجیها بر یک کشور مسلمان میدانستند که ممکن است به زوال اقتصادی کشور و نابودی ملت ایران منجر شود و خواهان صدور فتوا علیه شرکت رژی بودند.
عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد اضافه کرد: در نهایت میرزای شیرازی وارد مکاتبه با ناصرالدین شاه قاجار شد و از وی خواست امتیاز تالبوت را لغو کند، اما ناصرالدین شاه قبول نکرد و چون مذاکرات نتیجه نداد، فتوایی مبنی بر تحریم استفاده از توتون و تنباکو از سمت میرزای شیرازی منتشر گردید که برخی در اصالت آن تردید داشتند، در حالیکه میرزای شیرازی در قید حیات بود و هیچگاه آن را رد نکرد و نمیتوان پذیرفت که فتوایی به آن مهمی که باعث غوغایی بزرگ و انقلاب گردید، صادر شود و میرزای شیرازی آن را تکذیب نکند. مسلما این شایعه را ماموران دولتی پخش میکردند تا اصل فتوا را زیر سوال ببرند.
سرافرازی افزود: دوم آنکه میرزای شیرازی رهبر بزرگ جهان تشیع در جریان معایب این امتیاز قرار داشت، با ناصرالدین شاه مکاتبه کرده بود و حتی مشیرالوزاره به عنوان نماینده دولت قاجار به سامره رفته تا با میرزای شیرازی مذاکره کند، اما او عنوان کرده بود به درخواست خداوند امتیاز را برهم خواهم زد. سوم اینکه همان زمان شیخ فضلالله نوری از علمای بلندپایه تهران که بعدا از رهبران مشروطه شد، تلگرافی به سامره فرستاد و در مورد اصالت فتوا سوال کرد و حاج میرزا حسن نوری از سامره به دستور میرزای شیرازی پاسخ فرستاد که میرزا حکم فتوا را تایید میکند. بنابراین روحانیت شیعه در شروع و به نتیجه رساندن نهضت تنباکو نقش بسیار اساسی ایفا نمود.
وی با اشاره به زمینههای پذیرش این قرارداد ضدملی از سمت حکومت قاجار، بیان کرد: در واگذاری امتیازات به اروپائیان باید به فاکتورهای متفاوتی توجه داشت؛ یکی از این بود که پس از جنگهای ایران و روسیه و شکست ما از روسها و پرداخت غرامت سنگین جنگ، ایران دچار زوال اقتصادی شدیدی شد، فاصله طبقاتی افزایش یافت، دستمزدها کاهش پیدا کرد، پول ملی ارزش خود را از دست داد، صنایع دستی داخلی دچار رکود شد، صادرات کاهش پیدا کرد و قیمت نقره افت شدیدی یافت.
از طرفی تکیه دولت بر مالیاتهای داخلی کاهش یافته بود، زیرا بسیاری از شاهزادگان قاجاری که در ایالات حاکمیت داشتند به دولت مرکزی مالیات نمیدادند، زمینهای خالصه دولتی (اراضی تحت تملک حکومت) دیگر کفاف مخارج دولت را نمیداد، دریای خزر به روسها واگذار شده بود و خلیج فارس در اختیار حاکمیت انگلیس قرار داشت. لذا از نظر تجاری و اقتصادی دولت قاجار با رکود مواجه بود.
عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: بنابراین یکی از راههای کسب درآمد برای حکومت قاجار واگذاری امتیازات بود و اعطای انحصار بازرگانی تنباکو و توتون در دوره قاجار به یک فرد خارجی، قرار بود گامی برای رونق اقتصادی کشور باشد؛ مانند انحصار بازرگانی ابریشم در دوره شاه عباس صفوی. اما شاه عباس انحصار تجارت ابریشم را به نفع رونق اقتصادی کشور به پیش برد، اما انحصار بازرگانی تنباکو به اروپائیان واگذار شد و نتیجه رنج و زحمت مردم ایران را بیگانگان میبردند. ضمن اینکه شرکت رژی عملیاتی برنامهریزیشده برای نفوذ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در پیش گرفته بود.
آنها طرحهای بلند مدتی را برای تسلط و قبضه کردن ایران در سر داشتند؛ مانند همان طرحهایی را که کمپانی هند شرقی (یک کمپانی انگلیسی) در هندوستان پیاده کرد (تبدیل شدن انگلیس به قدرت برتر در هند) و حالا هم انگلیسیها درصدد بودند توسط این کمپانی همان کار را با ایران انجام دهند. آنچه که انجام پذیرفت تنها یک قرارداد و واگذاری امتیاز تجاری و مالی نبود، بلکه یک عملیات نفوذ، براندازی و دخالت فرهنگی در ایران بود که با هوشیاری ایران و روحانیت آگاه و مسئول جلویش گرفته شد. این موضوعات زمانی افشا شد که بر حسب تصادف صندوقهایی در بندر بوشهر کشف گردید که حامل اسلحه و فشنگ بود و برای کمپانی رژی از انگلستان ارسال شده بود.
انتهای پیام