به گزارش ایسنا، به نقل از خراسان، از تنها شهید اروپایی دفاع مقدس چه میدانید؟ ژروم ایمانوئل، متولد ۹آوریل سال ۱۹۶۴ در فرانسه؛ پدرِ تونسی و مادرِ فرانسویاش وقتی ژروم دوساله بود، از هم جدا شدند و پدر به کشور خود، تونس برگشت.
ژروم در سفری به تونس با دین اسلام آشنا و مسلمان شد و نامش را به «کمال» تغییر داد. او بعد از بازگشت به فرانسه، در جریان انقلاب اسلامی ایران با امام خمینی(ره) و اطلاعیههای او آشنا شد و در سال ۱۹۸۱ به ایران آمد و در یکی از مدارس علمیه قم به تحصیل پرداخت و مدتی بعد مذهب شیعه را انتخاب کرد.
کمال با شروع جنگ تحمیلی، آمادگیاش را برای اعزام به جبهه اعلام کرد، اما به دلیل تابعیت فرانسویاش از حضور در جبهه منع شد. تا اینکه با اصرار فراوان، کمال، بالاخره مجوز حضور در جبهه را دریافت کرد و همراه با «سپاه بدر» در سال ۱۳۶۳ به جبهه رفت. کمال سرانجام در آخرین روزهای جنگ تحمیلی در سال ۱۳۶۷ و در جریان عملیات مرصاد به درجه رفیع شهادت نایل شد.
یکی از تراژدیهای زندگی کمال این است که مادرش بعد از مهاجرت او به ایران به علت بیماری از دنیا میرود و پدرش که در تونس زندگی جدیدی تشکیل داده بود، تا ۳۰سال بعد از شهادت کمال از او خبر نداشتهاست.
محمد مردادی، پدر کمال کورسل که در سال ۹۶ برای زیارت مزار پسر شهیدش به ایران آمده بود، گفت: «بعد از انقلاب تونس در سال ۲۰۱۴، با جستوجو در اینترنت نام کمال را در فهرست شهدای دفاع مقدس ایران دیدم. با فهمیدن این خبر تا ۱۵روز فقط گریه میکردم و چیزی نمیخوردم».
بهزاد دانشگر، نویسنده و مستندساز کشورمان که پیش از این کتابهای «ادواردو» و «دختران آفتاب» را به چاپ رسانده بود، داستان پرفراز و نشیب زندگی کمال کورسل را در کتابی به نام «موسیو کمال» به رشته تحریر درآوردهاست. این کتاب امروز در غرفه انتشارات «حماسه یاران» در سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران رونمایی میشود. در ادامه گفتوگوی ما را با بهزاد دانشگر میخوانید.
شما پیش از «موسیو کمال»، کتاب «ادواردو» را نوشتید که جهان آدمهایی بیرون از دنیای اسلام و آشنایی آنها با این دین را روایت میکند و به داستان زندگی شهید کورسل شبیه است.
بله. اصولاً جهان آدمهایی که از فضایی بیرون از جهان اسلام و معارف اسلام به آن پا گذاشتهاند، همیشه برایم جذاب بودهاست. برای همین «ادواردو» را که نام یک شخصیت ایتالیایی است، نوشتم و چند مستند هم در همین حالوهوا تولید کردم.
چگونه با «موسیو کمال» آشنا شدید؟
بعد از «ادواردو»، یکی از شخصیتهایی که خیلی خلاصه با او آشنا شدم، ژروم کورسل بود. بعدها چون مطمئن نبودم که بتوانم دربارهاش تحقیق کنم و بنویسم، از طرف انتشارات حماسه یاران به من گفتند یک پرونده پژوهشی درباره این شهید دارند و اگر میتوانید دربارهاش رمان بنویسید. من هم چون شخصیتش را دوست داشتم و دیدم پرونده پژوهشی دارد و دربارهاش مصاحبه شده، پذیرفتم. اگرچه بعد از شروع کار متوجه شدم مصاحبهها ناقص است و باید آن ها را تکمیل کنم و دوباره کار پژوهشی انجام بدهم. ولی بالاخره مسبب نگارش کتاب، همین ارتباطی بود که با انتشارات برقرار شد و درباره کتاب گفتوگو کردیم و بسم ا... را گفتیم. بعد هم خود شهید به روند کار کمک کرد.
پرونده پژوهشی درباره شهید چطور ایجاد شده بود؟
سالهای پیش گروهی تصمیم میگیرند درباره شهید کورسل فیلم و سریال تولید کنند و با اطرافیان شهید در ایران مصاحبه می کنند که آن ها روایتهای خودشان را از شهید داشتند و ما دستمایه قرار دادیم. بعدها من برادر شهید را در ایران پیدا کردم و بسیاری از آن مصاحبهها و مطالب، راستیآزمایی و تکمیل شد و به متن خوبی دست پیدا کردیم.
نوشتن کتاب چقدر زمان برد؟
تقریباً طولانی شد. زمانی که من درگیر نوشتن رمان شدم، مدتی بعد ویروس کرونا همهگیر شد و من برادرم را از دست دادم. به همین دلیل مدت زیادی طول کشید تا بتوانم به روال قبل برگردم و نوشتن کتاب دو، سه سال زمان برد.
پیشبینیتان از بازخورد مخاطبان چیست؟
فکر میکنم خوششان بیاید. اینگونه شخصیتهایی که برای باور و عقیدهشان زحمت میکشند، مهاجرت میکنند و در راهش جانشان را از دست میدهند، برای مخاطب جذاب خواهد بود. به نظر من این شهید هرآنچه یک قهرمان لازم است داشته باشد، دارد.
بهعنوان نویسنده از کدام بخش زندگی شهید کورسل تحت تأثیر قرار گرفتید؟
بخشهای زیادی از زندگی این شهید من را متأثر میکرد اما اگر بگویم ممکن است برای مخاطبی که کتاب را نخوانده، پیشزمینه ذهنی ایجاد کند. هر بخشی که من با آن تحت تأثیر قرار گرفتم، متعلق به من است و بهتر است مخاطب بدون پیشزمینه کتاب را بخواند.