به گزارش ایسنا، این نشریه انگلیسی در تحلیلی با عنوان «یورش اسرائیل به غزه حفرهها را در تمامی باورهای سیاستمداران لیبرال عیان میکند»، به زیر سوال رفتن تمامی ارزشهای ادعایی که غرب خودش را در دنیا سردمدارشان دانسته و حمایت سران غرب از جنایات رژیم صهیونیستی در نوار غزه، اشاره میکند.
«نسرین مالک»، تحلیلگر روزنامه گاردین در این مطلب خاطر نشان میکند: «کر استارمر (رهبر حزب کارگر انگلیس) و جو بایدن (رئیسجمهور آمریکا) خودشان را متصدیهای حفظ ثبات میدانند. اما حمایت آنها از این جنگ خونین چیزی به جز ضعف را نشان نداده است.»
این تحلیلگر در ادامه این مطلب تاکید میکند: «اتفاقی عجیب در حال رخ دادن است. ما شاهد نوعی نقص یا ناکاآرمدی هستیم. سیاستمداران لیبرالی که از درخواست برای آتشبس در غزه یا متوقف کردن حمایت از حمله اسرائیل امتناع میکنند، دیگر هیچ منطق و معنایی نداشته و هر چه بیشتر به نظر میرسد که در حال گرفتار شدن به یک بحران هستند. بیانیههای متناقض و ادبیات مغشوش هر چه بیشتر در میان چهرههای تشکیلات حاکم غرب رواج پیدا میکند. زمانی که یک خبرنگار از کر استارمر پرسید که آیا قطع کردن آب و محمولههای اساسی به روی مردم اقداماتی در چارچوب قوانین بینالمللی محسوب میشوند، در پخش زنده رادیویی جواب داد که "اسرائیل این حق را دارد!" سپس حزب خود او ادعا کرد که استارمر اصلا چنین حرفی نزده است! وقتی هم که استارمر گفت حزب کارگر به صورت یکجانبه فلسطین را به رسمیت نخواهد شناخت، دیوید لامی، وزیر خارجه دولت در سایه این حزب به نشریه فایننشالتایمز گفت حزب کارگر در نظر دارد که چنین حرکتی را انجام دهد.»
تحلیلگر روزنامه گاردین در ادامه این مقاله خاطر نشان میکند که تناقضگوییهای سیاستمداران غربی هیچگاه به اندازه زمانی که آنها صراحتا از اقدامات رژیم صهیونیستی حمایت کرده و بعد از آن برای غیرنظامیان در نوار غزه ابراز نگرانی میکنند، عیان و آشکار نشده است.
او در ادامه این مطلب نوشت: «لیزا ناندی، وزیر توسعه بینالمللی در دولت سایه حزب کارگر انگلیس ظاهرا از معلق ساختن بودجه آژانس امداد و کار آوارگان فلسطینی متعلق به سازمان ملل (آنروا) حمایت کرد چون "اتهامات" علیه این سازمان به حدی جدی هستند که "پاسخ جدی" به آن را میطلبند. او همچنین گفت "تضمینهای" نخستوزیر انگلیس برای آنکه کمکها به غزه همچنین بتوانند ارائه شوند، "جستجو میکند." من مجبور شدم بیانیه او را چند بار بخوانم تا متوجه بشوم که او به دنبال چه چیزی است. در این میان دیوید کامرون (وزیر امور خارجه انگلیس) گفت از بابت این احتمال که اسرائیل قوانین بینالمللی را شکسته "نگران" است، اما این امر موضع بریتانیا مبنی بر صادر کردن تسلیحات به اسرائیل را تغییر نمیدهد. من را از این سردرگمی در بیاورید!»
نسرین مالک در ادامه یک مصداق از تناقض در حرفها و اعمال مقامهای دولت آمریکا را ذکر کرده و نوشته است: «آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا گفت که حوادث هفتم اکتبر مجوزی برای "انسانیتزدایی" از دیگران نیستند، اما دولت او دو تصمیم گرفت از حق خود برای دور زدن کنگره استفاده کرده و تسلیحات بیشتری به اسرائیل بدهد.»
او در ادامه تصریح میکند: «این تعارض نشاندهنده تلاش برای آشتی کردن در ضمن داشتن یک موضع آشتیناپذیر است. هر کسی که تلاش میکند ادامه حمایت از اقدامات اسرائیل در غزه را معقول جلوه دهد به سادگی با حقایقی مواجه میشود که بیش از حد تیره و تار هستند. بنابراین سیاستمداران به جای رویارویی با این حقایق تیره و تار متوسل به توضیحات متناقض و دیوانهوار میشوند تا از اعتراض کردن به این اقدامات یا تقاضا برای آنکه کاری برای رسیدگی به آنها انجام شود، اجتناب کنند. نتیجه این رویکرد به سطح اختلال روانی میرسد، همچون زمانی که نانسی پلوسی (رئیس وقت مجلس نمایندگان آمریکا) به شبکه سی.ان.ان گفت اعتراضات در حمایت از فلسطین "خودجوش، بنیانی و صادقانه هستند اما تقاضا برای آتشبس در غزه به معنی بیان پیام آقای ولادیمیر پوتین است". اگر همین نمونه هم کافی نباشد اما او همچنین سال گذشته میلادی به معترضان حامی فلسطین گفت به چین برگردند چون "مقر" آنها آنجاست.»
به دنبال عملیات طوفان الاقصی در هفتم اکتبر (۱۵ مهرماه) توسط جنبش حماس، رژیم صهیونیستی جنگ ویرانگر غزه را به راه انداخت. امروز (دوشنبه) در یکصد و بیست و نهمین روز از حمله تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی به غره صدها شهروند از جمله تعداد زیادی کودک و زن در بمباران و حملات شدید اشغالگران که مناطق مختلف رفح در جنوب نوار غزه را هدف قرار دادند، شهید و مجروح شدند.
این جنایتها در حالی رخ میدهد که دفتر رسانهای دولتی در غزه روز یکشنبه اعلام کرد ارتش اشغالگر ۲۴۳۸ مورد کشتار مرتکب شده و تعداد شهدا و مفقودان از هفتم اکتبر به ۳۵ هزار و ۱۷۶ نفر رسیده است.
دفتر رسانهای دولتی غزه همچنین توضیح داد تعداد شهدایی که به بیمارستانها منتقل شدهاند به ۲۸ هزار و ۱۷۶ نفر شامل ۱۲ هزار و ۳۰۰ کودک، ۸۴۰۰ زن، ۳۴۰ پرسنل پزشکی، ۴۶ دفاع مدنی و ۱۲۴ خبرنگار رسیده است. این نهاد خاطرنشان کرد ۷۰۰۰ نفر مفقود هستند که ۷۰ درصد آنها کودک و زن هستند، ۶۷ هزار و ۷۸۴ نفر نیز مجروح هستند و ۱۱ هزار مجروح برای مداوا باید از غزه خارج شوند.
تحلیلگر روزنامه گاردین در ادامه به این مساله اشاره میکند که سخنگوهای دولتهای غربی به نحوی درباره تحولات غزه حرف میزنند که انگار یکی به نعل و یکی به میخ میزنند.
او نوشته است: «سخنگوی کاخ سفید چند روز پیش در پاسخ به اینکه جو بایدن چه پیامی برای عربتبارهای آمریکا که نگران غزه هستند دارد، گفت رئیسجمهور آمریکا "غمگین" است و همچین اعتقاد دارد "اسرائیل حق دفاع از خودش را دارد". به نظر میرسد این بایدن غمگین به کلی تسلیم شده و دیگر زیر فشار وانمود کردن به این که سیاست خاورمیانهای کشور او ثمربخش و یا حتی منسجم است، ترک برداشته است. او اعتراف کرده که حملات به حوثیها (انصارالله) دیگر کارکرد ندارد. او به خبرنگاران گفت "آیا آنها حوثیها را متوقف میکنند؟ خیر. آیا آنها قصد دارند به عملیات ادامه دهند؟ بله." این دستکم یک جمعبندی صادقانه بوده و همان موضعی است که دیگر متحدان اسرائیل در رابطه با جنگ غزه به نمایش گذاشتهاند. این که آیا اقدامات آنها جواب میدهد؟ خیر. اما به هر حال ادامه مییابند. و مساله همین است.»
نویسنده این مطلب در ادامه تصریح داشت که مواضع متحدان غربی رژیم صهیونیستی در رابطه با جنگ غزه نه فقط با اصول ادعایی «لیبرال» آنها سازگاری ندارد، بلکه حتی با منطق امنیتی نیز سازگار نیست.
او نوشته است: «خاورمیانه در ناپایدارترین حالت خود در چند دهه اخیر قرار دارد و این جنگ نیز باعث بیثبات شدن هر چه بیشتر حیات سیاسی در داخل کشورها بهویژه در آمریکا و بریتانیا شده است.»
گاردین در ادامه این مطلب تاکید دارد: «این ناتوانی عجیب در پاسخ دادن مناسب به تجاوزگری اسرائیل به چیزی بیش از موضوع غزه ارتباط دارد. رخدادهای آنجا باعث افشای خدشهها در کلیت یک الگوی سیاسی و فرضیههای که آن را حمایت میکنند، شد. اگر لیبرالیسم نمیتواند یک شکل اخلاقی و باثباتکننده از حاکمیت را ارائه کند، پس به چه دردی میخورد؟ اگر لیبرالیسم در بحبوحه یک چنین جنگی به طرز تاریخی خونین و اخلالگر هیچ تمایل یا قابلیتی برای محافظت از جان غیرنظامیان و امنیت منطقهای و چشماندازهای انتخابی خود نشان نمیدهد، پس ادعاهایش درباره اصول و شایستگی فرو میپاشند. اگر جهانی با امنیت کمتر قرار است یک هزینه مقبول برای نشان دادن وفاداری به متحدان باشد، ادعای غرب درباره داشتن اقتدار و این که متولی سیاسی و نظامی قانون و نظم است، به طرزی فزاینده متزلزل است.»
انتهای پیام