به گزارش ایسنا، پرویز یاحقی یکی از بزرگترین بداههنوازان موسیقی ایرانی است و نام او در کنار جلیل شهناز و حسن کسایی یادآور نام شهنوازان موسیقی ایران است. او هنرمندی است که بر سبک نوازندگی بسیاری اثر گذاشت و آثاری خلق کرد که برای همیشه نام او را در تاریخ موسیقی ایران جاودانه کردند.
پرویز یاحقی کسی بود که رضا محجوبی (نوازنده ویلن و آهنگساز) روزی که صدای ساز پرویز یاحقی را شنید، رو به حسین یاحقی (آهنگساز و نوازنده ویلن ـ دایی پرویز یاحقی) گفت: «پرویز جوانی است که در حال ظهور در موسیقی ما است و زمانی که ظهور کند تکلیف ویلن را یکسره میکند.»
با این حال این بزرگمرد موسیقی ایرانی قریب به ۳۰ سال در انزوای هنری زیست، تا حدی که در سالهای سکوتش یاد گرفت، چگونه با دوربین کار کند و به تنهایی با ثبت تصاویری از زندگی روزمره خود در ۶ نوار وی اس اچ، مستندی ساخت تا بعدها به همراه آثار موسیقیاش به دست آیندگان برسد و بعدا آن را به بهمن فرمانآرا سپرد.
یاحقی در چند سال آخر عمر خود به علت مصدومیت قادر به نوازندگی نبود و این قضیه لطمه روحی شدیدی به او وارد کرد تا حدی که ۱۳ بهمن ۱۳۸۵ در سن ۷۱ سالگی به علت ایست قلبی در خانه خود در تهران درگذشت. پیکر بیجان او در شرایطی که کسی از مرگش اطلاعی نداشت، در نهایت پس از سه روز توسط دوستانش از منزلش خارج و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد.
البته یاحقی در سال ۱۳۸۵ پیش از اینکه ترک دنیای فانی گوید، در فصل پاییز مصاحبهای تلفنی با برنامه تلویزیونی «برنامه ادبیات آهنگین و مجله تصویری صدا» انجام داده بود که طی آن به شرح وضعیت جسمانی خود پرداخته است.
یاحقی در سالهای آخر زندگی خود دچار یک مشکلی جسمانی شده بود که امکان ساز زدن را از او گرفته بود ولی گویا در همان سال به علت بیماری و به توصیه پزشک خود به طور مداوم تمام وقت و احساس خود را روی انجام تمرینات برای بهبود دست خود گذاشته بود و حتی برای معالجه به آلمان سفر کرد تا در نهایت سلامتی خود را به دست آورده است: «در این مدت به توصیه پزشک حتی تماسها را هم پاسخ نمیدادم و این امر تا حدی موجب سوتفاهم از سمت دوستان و طرفدان شد و برخی احساس میکردند، اشکالی پیش آمده است.»
رضا محجوبی نیز از اساتیدی است که ابداع شیریننوازی در ویلن به او و البته خاندان یاحقی نسبت داده میشود ولی به نظر میرسد که یاحقی چندان با این اصلاح موافق نبوده است و حتی در این مصاحبه درباره شیریننوازی گفته است: «موسیقی اگر شیرین و زیبا نباشد، با صدای سوهان چه فرقی میکند؟ استعاره شیریننوازی بیلطفی به مملکت ما است. موسیقی متعلق به روح انسان است و باید شیرین باشد. این استعاره غلط است. مگر ما تلخنوازی هم داریم؟ من شاگرد استاد صبا و دایی خودم بودم و تعجب میکنم که عدهای درباره شیریننوازی حرف میزنند. من چنین تعاریفی را نمیپسندم. موسیقی از روح انسان برمیخیزد و یک موسیقیدان آن چیزی را عرضه میکند که در درون خود میشنود.»
او ادامه داد: «نیکولو پاگانینی (آهنگساز و نوازنده ویلن) را در زمان خود میخواستند آتش بزنند؛ چراکه به قدری صدایی زیبایی از ساز خود درمیآورد که در آن زمان گمان میکردند که او جادوگر است؛ درحالی که آن صدا برخاسته از روح لطیف او بود. به هر حال سلایق متفاوت است، کسی ممکن است از صدای ساز من خوشش بیاید و یک نفر هم از صدای از مرحوم حبیبالله بدیعی که خود من از علاقهمندان او بودم. نباید خودمان اسم بسازیم.»
در این قسمت میتوانید نسخه بیکلام از «اسیر دام تو» را بشنوید:
انتهای پیام