مروی بر تاریخچه خلق سنگ‌نگاره‌ها؛

چرا انسان به نقاشی و سنگ‌نگاره روی آورد؟

یک پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی گفت: انسان برای اینکه برای خودش شناسنامه بسازد و برای اینکه حافظه تاریخی خود و پیش‌بینی‌اش از آینده را ثابت کند به نقاشی و سنگ‌نگاره رو آورد. انسان با دست و فکر و اندیشه خود به وسیله سنگ‌نگاره‌ها خود را معرفی کرده است.

رجبعلی لباف خانیکی امروز ۲۷ دی‌ماه، در سلسله جلسات هویتی روایت مشهد، اظهار کرد: تا حدود ۴۰ هزار سال پیش زندگی انسان با حیوان تفاوتی نداشت، اما از ۴۰ هزار سال پیش انسان با شناخت مالکیت شیوه زندگی از جمع‌آوری غذا به گردآوری غذا تغییر رویکرد داد. تا آن زمان انسان صرفا در جست‌وجوی غذا بود و از پسماند غذای پرندگان استفاده می‌کرد، اما از همان دوران انسان به این فکر رسید که می‌تواند غذا را برای خود پس‌انداز کند.

وی ادامه داد: از همین رو انسان غار را به تصرف خود درآورد که وقتش آزاد شود. دیگر نیازی نداشت همیشه به دنبال غذا باشد، بلکه غذا را در غار پس‌انداز می‌کرد تا به آرامش برسد. در این دوره بود که هنر متولد شد. هنر یک نوع گویش و خط بود، چون انسان می‌توانست الهامات و ذخایر مغزی خود را تجسم دهد. تا آن زمان انسان فقط برای خودش فکر می‌کرد، اما پس از آن برای خدا، کوه، آتش‌فشان، خورشید و... تصویر می‌کشید تا به وسیله آن حرف بزند و تصویرهای ذهنی خود را جاودانه کند.

سنگ‌نگاره‌ها بر روی صفحات سنگی از چه زمانی خلق شدند؟

این پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی افزود: انسان به وسیله اولین صفحاتی که به تصویر درآورد توانست تفاوت خود با حیوان را ابراز کند. صفحات سنگنی از حدود ۲۰ یا ۱۰ هزار سال پیش خلق شاهکارهای انسان را نشان می‌دهند. چه با نگارگری و چه با نقاشی، چه بر روی دیواره غار و چه بر استخوان‌ها و تخته سنگ‌ها این شگفتی‌ها خلق می‌شد. این صفحات سنگی باعث شده ابهامی برای باستان‌شناسان از دوران سنگی باقی نماند که نشان می‌دهد از همان موقع هنر چگونه به خدمت ایدئولوژی در آمده است.

لباف خانیکی گفت: اروپاییان پس از رنسانس به این فکر افتادند که به جست‌وجوی غارها باشند. بزرگترین غاری که تاکنون شناخته شده غار لاسکو در فرانسه است که به آن معبد لاسکو نیز می‌گویند. این غار فضاهای عجیب و غریبی دارد که سراسر دیواره‌های آن نقاشی شده که به حدود ۱۶ هزار سال پیش باز می‌گردد. این نقاشی‌ها نشان می‌دهد که هنر چگونه به خدمت ایدئولوژی درآمده و انسان چگونه به کمک نقاشی خدا را تجسم می‌کرده است. انسان‌ در آن زمان با کشیدن یک انسان بدون سر بیان می‌کرده که من شخص دیگری را در آسمان و یا جای دیگری دارم، اما چون تصویری از خدا در ذهن نداشته، خدا را یک انسان بدون سر به تصویر در می‌آورده است.

سرآغاز سنگ‌نگاره‌ها در ایران

وی اضافه کرد: همانند تمام افتخاراتی که در ایران داریم، تمام ریشه‌های مدنیت مانند کشاورزی، یکجانشینی، معماری، سفالگری و... در ایران و در کوه زاگرس شکل گرفته‌ و آغاز شده‌ که آمریکایی‌ها و اروپاییان نیز به آن اقرار دارند. با وجود اینکه در عرصه سنگ‌نگاره خیلی کم در ایران کار شده، اما سرآغاز این اتفاق نیز در ایران رخ داده است. نخستین نقاشی‌های روی سنگ را در لاخ مزار بیرجند داریم که مربوط به دوران میان‌سنگی است. همچنین غار هزارسم در سمنگان افغانستان نیز شدیدا شبیه به غار لاخ مزار بیرجند است.

این پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی خاطرنشان کرد: خوشبختانه این سنگ‌نگاره‌ها چه به صورت نگارش کنده و چه به صورت نقاشی در ایران تداوم دارد که در کوه‌دشت لرستان تعداد زیادی غار نقاشی‌شده داریم. غار میرملاس و غار دوشه از جمله این غارها هستند که به دوران کهن باز می‌گردند. همچنین نقش‌های کوه‌دشت را دانشمندی به نام «پروفسور مک‌بورنی» که استاد دانشگاه کمبریج انگلیس است را با نگاره‌هایی که در شرق اسپانیا است، بررسی کرده و گفته که این نگاره‌ها به ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد باز می‌گردد. همین آقای مک‌بورنی در غار میرملاس نیز کاوش کرده و آثاری در لایه‌های باستانی پیدا کرده که به ۷۰۰۰ سال پیش تعلق دارد.

وجود ۲۱ هزار سنگ‌نگاره در منطقه تیمره در جنوب غرب ایران

لباف خانیکی تصریح کرد: سنگ‌نگاره‌های دیگری در غار چشمه سهراب در کرمانشاه داریم که از قدمت زیادی برخوردار هستند. انبوهی سنگ‌نگاره در ارنان یزد داریم که توسط «استاد مرتضی فرهادی» بررسی شده که در معرفی آنان کارشناسی لازم صورت نگرفته است. در سال ۱۳۸۵ منطقه تیمره در جنوب غرب ایران با همت گروهی از باستان‌شناسان بررسی شده و در این منطقه ۲۱ هزار سنگ‌نگاره فهرست شده است. همچنین در اورامان، دهگلان، بیجار، دیوان‌دره، طبس، کال جنگال بیرجند، جربت جاجرم و در خانیک خراسان مجموعه‌های بزرگی از سنگ‌نگاره‌ها پیدا شده است.

وی عنوان کرد: شاید یکی از مکان‌های بسیار پرشمار گسترش سنگ‌نگاره‌ها در فضای وسیعی در اطراف مشهد باشد. از حسین بازوبندی، ستاره بازوبندی، جواد ابری و آقای جوادی که در شناخت سنگ‌نگاره‌های اطراف مشهد کار کرده‌اند، تشکر می‌کنم. این عزیزان در نوشته‌های خود از سنگ‌نگاره‌هایی در بخش احمدآباد، طرد شاهرود، کوه‌های شتری طبس، کوهسرخ کاشمر، روستای نای کاشمر، منطقه قدیمی بین نیشابور و تربت‌حیدریه، گلستان و حصار، دره‌های داغستان و کلات زبری، چشمه عسل، کمر سیاه، کلات عبدل، کلات درخت بید، روستای ماریان سفلی، روستای کلات آهن، دهیار، روستای ذکریا، چشمه پونه، کلات سرهنگ، انتهای بولوار دلاوران مشهد، روستای سربرج، روستای خانرود، اردمه، مزار، مغان، سد طرق، کلات غار، کوه بابا، روستای عارفی، بالندر، سیاه‌سر، روستای ویرانی در مسیر شاندیز، روستای سرآسیا، روستای گراخت و محله رسک بررسی کرده‌اند و انبوهی از سنگ‌نگاره‌ها را در اینجا دیده‌اند.

این پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی در پاسخ به این سوال که چرا انسان به نقاشی و سنگ‌نگاره رو آورد، یادآور شد: انسان برای اینکه برای خود شناسنامه بسازد و برای اینکه حافظه تاریخی خود و پیش‌بینی‌اش از آینده را ثابت کند به نقاشی و سنگ‌نگاره رو آورد. انسان با دست و فکر و اندیشه خود به وسیله سنگ‌نگاره‌ها خود را معرفی کرده است.

لباف خانیکی بیان کرد: گذشته، فرهنگ، ادب و هنر ایران تا دوره شاه عباس اول صفوی یک هنر و فرهنگی پر از اشارات و استعارات بوده است. نمونه‌های آن دیوان حافظ، اشعار رباعیات خیام و مثنوی معنوی است که وقتی این‌ها را می‌خوانید هنوز متوجه معنی این بزرگان نمی‌شوید. وقتی به یک بنای قدیمی مراجعه می‌کنید نیز همین مقوله را در هنر آنجا می‌بینید.

نفس سنگ‌نگاره هرچه باشد، زبان گویای انسان‌ها است

وی افزود: تا قبل از دوره صفوی و دوره شاه عباس هر خطی چه عمودی، چه افقی، چه دایره، چه مثلت، خط زیگزاگ و مواج و... دارای مفهوم بودند. در سنگ‌نگاره‌ها اصلا نباید به دنبال شکل سر یک انسان، شکل وجود یک شیر، بز کوهی و... باشیم. تمامی خط‌هایی که روی این سنگ‌ها است دارای مفهوم است. نفس سنگ‌نگاره هرچه باشد، زبان گویای انسان‌ها است.

لباف خانکی گفت: یک سری از سنگ‌نگاره‌ها به نام سنگ‌نگاره‌های چوپانی معروف است که برخی‌ها می‌گویند این‌ها سرگرمی چوپان‌ها بوده است که من این قضیه را قبول ندارم. برخی کارشناسان که این دسته را به این نام معرفی کرده‌اند معتقدند که چوپان وقتی گله گوسفند را به یک مکانی می‌برده، در هنگام بیکاری سنگی برمی‌داشته و شروع به ایجاد نقش روی سنگ‌ها می‌کرده است. ممکن است چنین چیزی باشد، اما پشت همین قضیه نیز یک اراده در آن چوپان خوابیده است.

علت وجود بی‌شمار نقش بز کوهی بر روی سنگ‌ها چیست؟

این پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی با اشاره به چرایی نقش‌های بی‌شمار بز کوهی در سنگ‌نگاره‌ها بیان کرد: اساس زندگی انسان در آن زمان بز کوهی بوده است. بز حیوانی پرطاقت، سخت جان، قانع، پر شیر و پر بهره است. گوشت و پوست و اعضا و جوارح بز قابل استفاده بوده است. انسان نیز هیچ منبع غذایی دیگری نداشت و فقط از بز استفاده می‌کرده و تمام جهانش همان بز بوده است که در یک زمانی بز به یک الهه ناهید تبدیل می‌شود.

لباف‌خانیکی گفت: برخی نقش‌ها سرگرمی نیستند و به منزله خط و خطابه هستند. یک شخص هنرمند آگاه می‌خواهد به وسیله آن حرف بزند و اسطوره‌ها را به تصویر بکشد.

نهادهای مرتبط باید یک ستاد کارشناسی برای سنگ‌نگاره‌ها راه‌اندازی کنند

وی در پایان تاکید کرد: سنگ‌نگاره‌ها برای ایران و مشهد نعمت بزرگی محسوب می‌شود که در ابعاد مختلف قابل تعبیر و تفسیر هستند، اما باید به وسیله کارشناس صورت بگیرند. کسانی که سنگ‌نگاره‌ها را فهرست کرده‌اند کارشان قابل تقدیر است، اما خوب است که در ارتباط با آن‌ها اظهار نظر نکنند. شهرداری، میراث فرهنگی و هر نهاد دیگری که کار روی سنگ‌نگاره‌ها را در دستور کار خود قرار داده، باید یک ستاد کارشناسی ایجاد کند.

لباف‌خانیکی تصریح کرد: اسطوره‌شناس، باستان‌شناس، هنرشناس، متخصص گرافیک، متخصص سنگ، متخصص آب و هوا و... در یک ستاد جمع‌آوری شده و سنگ‌نگاره‌ها را به صورت علمی تقسیم‌بندی کنند. پس از طبقه بندی، همان ستاد روی آن‌ها تحقیق و پژوهش کند. سنگ‌نگاره‌ها قابل تاریخ‌گذاری هستند. ارائه هر نظر غیرعلمی در مورد آثار و بناهای تاریخی، کارکرد بناهای تاریخی ما را مضحکه جوامع علمی جهان می‌کند.

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۲۷ دی ۱۴۰۲ / ۱۵:۱۹
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1402102719705
  • خبرنگار : 50093