به نظر میرسد این حملات را باید در قالب اتفاقات یک هفته اخیر خاورمیانه تحلیل کرد. از یک هفته پیش بلینکن با اعلام اینکه به قصد کاهش تنشها در غزه به خاورمیانه سفر میکند، چهارمین تور منطقهای خود از پس از طوفانالاقصی را آغاز و به کشورهای ترکیه، عربستان، امارات، قطر، مصر، اردن و اراضی اشغالی سفر کرد. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند کاهش تنشها در غزه یک هدف جانبی از این سفر بوده و هدف اصلی بلینکن از سفر به خاورمیانه، "ائتلافسازی منطقهای" و همراه کردن اعراب با خود برای حمله به یمن بوده است. در حقیقت میتوان سفر بلینکن به خاورمیانه را زمینهساز حمله آمریکا و انگلیس به مواضع دولت یمن دانست.
به علاوه حمله به یمن ساعاتی پس از انتشار خبر توقیف نفتکش آمریکایی توسط ارتش جمهوری اسلامی انجام شد و به نظر میرسد که میتوان به حمله آمریکا و انگلیس به یمن، به عنوان یک اقدام تلافیجویانه نیز نگاه کرد.
ساعاتی پس از حمله به یمن، ارتش این کشور موشکهایی را به سمت ناوها و کشتیهای آمریکا و انگلیس در دریای سرخ شلیک کرد. سخنگوی دولت یمن نیز اعلام کرد که این گروه همچنان به هدف قرار دادن کشتیهای مرتبط با اسرائیل ادامه خواهد داد. مقاومت عراق نیز که پیشتر در بیانیهای هشدار داده بود در صورت حمله به یمن، مقاومت با تمام قوا به پایگاههای آمریکا حمله خواهد کرد، عصر روز گذشته پایگاه آمریکا در میدان گازی کونیکو واقع در شرق سوریه را هدف قرار داد که به نظر میرسد این حمله در واکنش به حملات آمریکا و انگلیس به یمن انجام شده است.
کامران کرمی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه توقیف نفتکش آمریکایی توسط ارتش ایران از عواملی بود که باعث تحریک آمریکا و انگلیس به حمله به یمن شد، اظهار کرد: نخستوزیر انگلیس نیز اعلام کرد حمله به یمن پیامی غیرمستقیم به ایران بود. آمریکا و اروپا ایران را تهدید اصلی میبینند و دولت یمن را نیروی نیابتی جمهوری اسلامی میدانند. تلقی آمریکا و اروپا این است تهدیدات دریایی توسط ایران برنامهریزی میشود و یمنیها مجری برنامههای ایران اند.
وی با اشاره به اینکه تا کنون تنها کشتیهای مرتبط با اسرائیل هدف حملات دریایی دولت یمن قرار میگرفتند، افزود: بنابراین دولت یمن تهدیدی برای سایر کشتیهای تجاری محسوب نمیشود. همچنین باید توجه داشت اساسا این حملات دریایی به خاطر جنگ غزه صورت میگرفت و طبیعتا اگر اسرائیل جنایت در غزه را متوقف کند، عملیات دریایی دولت یمن نیز متوقف خواهد شد. بنابراین باید کشورهای غربی ریشههای این معادله را دقیقتر تبیین کنند، نه اینکه با در نظر گرفتن وسط ماجرا، دولت یمن را متهم به تهدید امنیت دریایی و مشکلآفرینی برای تجارت بینالملل کنند.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه همچنین با اشاره به همزمانی پایان سفر منطقهای بلینکن با حملات آمریکا و انگلیس به یمن، بیان کرد: بلینکن با دو هدف وارد خاورمیانه شد؛ اول اینکه میخواست کمکرسانی به غزه را تقویت کند و از تنشها در فلسطین بکاهد و دومین هدف بلینکن که اهمیت بیشتری داشت، کاهش تنشهای منطقهای بود که این کاهش تنش برای آمریکا و ائتلاف عربی به منزله مقابله با حملات دولت یمن در دریای سرخ است. بنابراین روشن است که بلینکن برای حمله به یمن، با کشورهای عربی هماهنگ کرده بود و در حقیقت سفر وزیر امور خارجه آمریکا به خاورمیانه، زمینهساز این حملات بود. همچنین شورای امنیت سازمان ملل نیز با تصویب قطعنامه ۲۷۲۲ (در مورد محکومیت حملات یمن به کشتیهای تجاری در دریای سرخ) به آمریکا برای حمله به یمن چراغ سبز نشان داد. آمریکا برای حفظ پرستیژ خود ناگزیر بود حملهای را ولو به صورت محدود به یمن انجام دهد.
کرمی با بیان اینکه درشرایط فعلی هیچ کدام از طرفین تمایلی به گستردهتر شدن تنشها و بروز جنگ فراگیر منطقهای ندارند، اضافه کرد: اکنون نه منافع غرب و متحدان عربش و نه منافع مقاومت در افزایش تنشها نیست، زیرا هیچ کدام از بازیگران در شرایط ایدهآل خود قرار ندارند. مثلا در مورد عربستان، مسئله صلح این کشور با یمن تحتالشعاع درگیریهای منطقهای قرار دارد و همان طور که دیدیم، عربستان هیچ گونه همراهی با ائتلاف دریایی آمریکا علیه یمن نداشت و حتی پس از حملات روز گذشته به یمن، با صدور بیانیهای خواهان خویشتنداری طرفین شد.
وی با بیان اینکه همچنین باز شدن یک جبهه جدید میتواند باعث فرسایش نیروهای مقاومت شود، عنوان کرد: در آمریکا نیز با نزدیک شدن به موعد انتخابات، بایدن تمایلی به گرفتار شدن در یک جنگ گسترده ندارد. بنابراین به نظر میرسد تمامی بازیگران این ملاحظه را دارند که هر عملیاتی را صرفا در حد محدود و نمادین انجام دهند تا بتوانند بر سر میز مذاکره صلحی که پس از این تنشها دایر خواهد شد، توان چانهزنی بالایی داشته باشند. بنابراین ممکن است در روزها و هفتههای آینده، زدوخوردها در دریای سرخ و حملات علیه یمن صرفا به صورت پراکنده و مقطعی انجام گیرد.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه با بیان اینکه نوع پاسخ دولت یمن تعیین میکند که دایره تنشها تا چه حد گسترده میشود، گفت: دولت یمن اعلام کرده است که در زمان مقتضی حتما به حملات آمریکا و انگلیس پاسخ خواهد داد و به نظر میرسد تداوم توقیف کشتیهای مرتبط با اسرائیل و ایجاد ناامنی در اطراف ناوگان دریایی ایالات متحده بخشی از این پاسخها باشد. بعید است دولت یمن بخواهد یک جبهه گسترده جنگی را ایجاد کند، زیرا خود یمنیها هم نمیخواهند مذاکرات صلحشان با عربستان تحتالشعاع یک جنگ منطقهای قرار گیرد.
کرمی ادامه داد: البته ما ارزیابی دقیقی نداریم که اکنون چه ادراکی نسبت به حملات روز گذشته در ذهن مقامات دولت یمن وجود دارد و نمیدانیم که آیا این گروه در لاک دفاعی فرومیرود یا این گونه برداشت میکند که با توجه به محدود بودن حملات، آمریکا به دنبال تنش نیست و دولت یمن همچنان میتواند در دریای سرخ کشتیها را توقیف کند. بنابراین نمیتوان با قطعیت از واکنش دولت یمن طی روزهای آینده سخن گفت، اما به نظر میرسد با توجه به فضایی که اکنون در منطقه حاکم است، احتمالا شاهد کاهش عملیات یمن در دریای سرخ باشیم. با توجه به واکنشی که دولت یمن از خود نشان میدهد، غربیها تصمیم میگیرند که چه برخورد متقابلی داشته باشند. در صورت تشدید عملیات دولت یمن در دریای سرخ، ممکن است حتی ناوگان دریایی اتحادیه اروپا نیز به ائتلاف آمریکا برای حمله به یمن بپیوندد.
هر گونه درگیری گسترده خارج از اراضی اشغالی به نفع اسرائیل است
وی افزود: به نظر میرسد احتمالا ایران و سایر بخشهای مقاومت توصیههایی را مبنی بر خویشتنداری از افزایش درگیریها و در پیش گرفتن صبر استراتژیک به دولت یمن داشته باشند تا در شرایط کنونی جبهه جدیدی در منطقه بار نشود، زیرا هر گونه افزایش تنش و تبدیل آن به یک کارزار بزرگ در دریای سرخ، به منزله کاهش توجهات از غزه خواهد بود و این بهترین حالت برای اسرائیل و نتانیاهو است. بنابراین به نظر میرسد حتی ارزیابی گروههای مقاومت یمنی نیز همین است که در شرایط فعلی واکنش قاطعی را به حملات آمریکا و انگلیس نشان ندهند تا مبادا جنگی گسترده در دریای سرخ شکل بگیرد و توجهات جهانی از غزه پرت شده و معطوف به جنگ دریای سرخ شود.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه اضافه کرد: بنابراین محتملترین سناریو همین است که در روزها و هفتههای آینده صرفا شاهد یک سری درگیریهای محدود بین دولت یمن و آمریکا باشیم، اما با توجه به روحیهای که در طی این سالها یمنیها از خود نشان دادند، ممکن است نوع برداشت آنها از ایران و سایر بخشهای مقاومت متفاوت باشد. اساسا دولت یمن مستقلترین نیرو در بین بخشهای مختلف جبهه مقاومت محسوب میشود و چندان توسط ایران و سایر بخشها قابل کنترل نیستند. بنابراین هر اتفاقی ممکن است رخ دهد و حتی ممکن است در یک مقطعی شاهد تشدید درگیریها در یمن و دریای سرخ باشیم و در مقطعی دیگر تا ماهها هیچ عملیاتی رخ ندهد.
انتهای پیام