کوتاه زندگی کرد؛ ولی زندگی کرد!

فلیکس مندلسون با نام اصلی یاکوب لودویگ فلیکس مندلسون ـ آهنگساز، رهبر ارکستر، پیانیست و معلم آلمانی مشهوری ـ بود که بین سال های ۱۸۰۹ تا ۱۸۴۷ زندگی می‌کرد. او یکی از شناخته‌شده‌ترین نوازندگان در اوایل دوره رمانتیک بود. او همچنین عاشق مدل‌های کلاسیک بود و از آنها در موسیقی خود استفاده می‌کرد.

به گزارش ایسنا، مندلسون پدر و مادری اصالتا یهودی و پیانیست داشت. این نفر خود نخستین درس‌های پیانوی مندلسون را به او آموزش دادند.

مردی ثروتمند،‌ روی نردبان پیشرفت

مندلسون در خانواده‌ای ثروتمند به دنیا آمد. ثروت او به حدی بود که در حالی که نردبان پیشرفت را بالا می‌رفت و با مشکلات خاصی مواجه نبود؛ البته این ویژگی مندلسون با تفکر رمانتیسم که توسط قشر ضعیف جامعه تعریف شده بود، در تضاد بود؛ اگرچه که او این توانایی را داشت که با این شرایط کنار بیاید و شنل رمانیتک را بدون هیچ مشکلی بر تن کند.

مورخان در مورد اینکه چگونه او توانسته به خوبی با سبک جدیدی که در آن زمان علیه «اشراف و نخبگان» جامعه بود کنار بیاید، اختلاف نظر دارند.

مندلسون، موزیسین مورد علاقه ملکه

ملکه ویکتوریا در سخنان خود مندلسون را به عنوان «بزرگترین نابغه موسیقی که از زمان موتزارت تا آن زمان زندگی کرده است» توصیف کرده بود. ملکه ویکتوریا همچنین مندلسون را دوست داشتنی‌ترین مردی که تا به حال دیده بود، توصیف کرده است.

ملکه مندلسون را فردی می‌دانست که به مرور توسط کسانی که او را از نزدیک می‌شناختند، ستایش می‌شد و می‌گفت که  شخصاً آهنگ‌های زیبای مندلسون را تحسین و قدردانی می‌کند. ملکه همچنین مندلسون را بسیار عالی و مورد احترام، نابغه فوق‌العاده و فردی با ذهنی عالی توصیف می‌کرد، اگرچه مندلسون در عین حال بدنی ضعیف داشت. با این وجود، ملکه مندلسون را فردی ساده و متواضع می‌دانست.

مندلسون، مردی که در رشته‌های زیادی استعداد داشت

خانواده مندلسون عمدتاً متشکل از هنرمندان و نوازندگان بسیاری بود که در حوزه‌های مختلف هنری سرآمد بودند. فلیکس جوان یک کودک نابغه و با استعداد بود که در انواع رشته‌های مختلف مانند زبان‌شناسی، ورزش، شعر و نقاشی سرآمد بود. فلیکس در دوران جوانی خود در بیشتر این زمینه‌ها برتری یافت؛ با این حال، علاقه واقعی او هنرهای نمایشی بود که با فداکاری آن را دنبال می‌کرد.

فعالیت‌های او در زمینه‌های دیگر به خوبی مستند نشده بود، بنابراین اطلاعات کمی به عنوان مرجع در دسترس است.

او زندگی پاک و متینی داشت

در دوره‌ای که مندلسون زندگی می‌کرد، بیشتر نوازندگان زندگی بی‌دغدغه‌ای داشتند و اغلب زمان خود را در الکل و فحشا هدر می‌دادند. با این حال، این امر درباره فلیکس مندلسون صادق نبود و زندگی پاک و متینی داشت. فلیکس در سال ۱۸۳۷ با سیسیل شارلوت سوفی ژانرنود، دختر یک کشیش فرانسوی ازدواج کرد. این زوج صاحب سه فرزند شدند و زندگی خانوادگی آرامی داشتند. این زوج ازدواج کوتاهی داشتند که از آن به عنوان یک ازدواج خوشبخت و آرام یاد می‌شود. سیسیل یک سال پس از مرگ مندلسون درگذشت.

سیسیل شارلوت سوفی ژانرنود

علاقه خود به باخ را به تصویر کشید

فلیکس مندلسون در سن ۲۲ سالگی، کنسرتی ترتیب داد که شامل اجرای قطعه Bach’s “St. Mathew Passion از باخ بود که از زمان مرگ آهنگساز در سال ۱۷۵۰ اجرا نشده بود. اجرای این اثر باخ برای او موفقیت بزرگی بود و خبر آن در سراسر کشور پخش شد. او حتی چندین بار درخواست‌هایی برای اجرای این آهنگ دریافت کرد. بسیاری از مورخان بر این باورند که این اقدام مندلسون آغاز تجدید علاقه به ساخته‌های باخ بود. این اقدام مندلسون الهام‌بخش دیگر موسیقیدانان شد که همین کار را انجام دهند و بدین ترتیب آگاهی را نسبت به آثار باخ را افزایش دادند.

فلیکس جوان از تمام سنت‌های یهودی پیروی نکرد

پدر او نام‌های لودویگ و یاکوب را به نام‌های او اضافه کرد. با این حال، نوازنده در هیچ نقطه‌ای از زندگی‌اش از این اسامی استفاده نکرد. فانی، خواهر فلیکس، یک بار به برادرش نوشت که خانواده‌اش دوست ندارند نام «بارتولدی» به نام رسمی او اضافه شود؛ به همین دلیل است که او در تمام مکاتبات رسمی خود همیشه با نام فلیکس مندلسون شناخته می‌شد.

مندلسون در ۱۲ سالگی

او عاشق بریتانیا بود

گفته می‌شود که مندلسون ۱۰ بار از بریتانیا بازدید کرده است. مکان‌های مورد علاقه او جزایر نزدیک سواحل اسکاتلند بودند. او همچنین بر اساس برخی از سفرهایی که به  Staffa در نزدیکی جزیره Mull داشت، موسیقی ساخت. مکان دیگری که او آهنگی درباره آن نوشت، گروه جزایر Hebrides بود که در شمال اسکاتلند قرار دارد. هر دو مکان به او کمک کردند تا «اورتور Hebrides» یک شاهکار شود. فلیکس در نامه‌ای گفت که این سفرها بر دیدگاه او نسبت به زندگی تأثیر گذاشته‌اند و روحیه عمومی او را برای سفر بالا برده‌اند.

بتهوون، موتزارت و باخ روی او اثر گذاشتند

علاقه فلیکس به آهنگسازی از سن ۱۲ سالگی شروع شد. اعتقاد بر این است که او در ۱۴ سالگی بیش از ۱۲ سمفونی زهی ساخته بود. بیشتر سمفونی‌ها از بتهوون، موتزارت و باخ الهام گرفته شده‌اند. مندلسون در سنین جوانی برای رسیدن به امضای خود در هنر موسیقی تلاش کرد و این اتفاق در زمان اجرای قطعه St. Matthew Passion از باخ به اوج خود رسید. او در هنگام تمرین با پیانو و سایر سازهای خود در خانه زیر نظر والدینش آهنگ‌های سه نوازنده بزرگ را می‌نواخت.

او مرگ خود را پیش بینی کرده بود

مندلسون در سال‌های پایانی زندگی خود از بیماری رنج می‌برد. تورهای موسیقی و بازدید از انگلستان و اسکاتلند او را خسته و بیمار کرد. او چند سکته‌ مغزی را متحمل شد و از هر کدام بهبود یافت تا آخرین موردی که در ۳۸ سالگی او را به کام مرگ کشاند. جالب اینجاست که او به نوعی مرگ خود را از قبل پیش‌بینی کرده بود.

مندلسون مرگ را جایی توصیف کرد که امیدوار بود موسیقی وجود داشته باشد، غم و اندوه وجود نداشته باشد و مجبور نباشد از افرادی که دوست دارد جدا شود. او مدت کوتاهی پس از بیان این اظهارات درگذشت. او در طول ۳۸ سال زندگی خود به فعالیت‌های مختلفی پرداخت و علاقه‌اش موسیقی بود. موسیقی درها را به روی او باز کرد و به او اجازه داد تا از نقاط مختلف اروپا دیدن کند.

بسیاری از افراد بلندپایه پس از مرگ او عزاداری کردند؛ ملکه ویکتوریا یکی از آنها بود.

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۴ دی ۱۴۰۲ / ۱۰:۳۶
  • دسته‌بندی: تجسمی و موسیقی
  • کد خبر: 1402100402061
  • خبرنگار : 71625