محمدعلی نویدی، پژوهشگر حوزه علوم انسانی در گفتوگو با ایسنا، به مناسبت هفته پژوهش و فناوری، اظهار کرد: تحقیق و پژوهش سنگ بنای هرگونه تصمیمسازی و تصمیمگیری است. به تعبیر دیگر، اساس و شالوده مؤلفههای اصلی زندگی بشری و اجتماعی به کیفیت و چگونگی پژوهشها و کاربست و تحقق و تحصل و اثربخشی آنها بستگی دارد.
وی با بیان اینکه شناخت و آگاهی، تنظیم و سامان و کنترل امور، پیشبینی و آیندهنگری، چهار قلمرو تاثیرگذار است، بیان کرد: بر اساس دادهها و آمار و ارقام و ملاک قرار دادن تعداد مقالات و استنادات و همکاریهای بینالمللی و با استناد به نظامهای پژوهشسنجی مثل (Web Of Science (WOS و همچنین اسکوپوس (Scopus)، جایگاه پژوهشی را تعیین و رتبه یک کشور را اعلام کرد.
این پژوهشگر حوزه علوم انسانی افزود: از این نظر جایگاه ایران نسبتاً معقول و مقبول است؛ یعنی در جهان رتبه شانزدهم و در منطقه بین یکم تا چهارم است.
نویدی تصریح کرد: نگرش دوم به پژوهش در ایران معطوف به تعداد پژوهشگاهها و مؤسسات پژوهشی است. از این منظر به تصور من، ما در ایران پنج نوع پژوهشگاه داریم: برخی از پژوهشگاهها و مؤسسات پژوهشی صرفاً متعلق به یک وزارتخانه و یا سازمان هستند. برخی از پژوهشگاهها فقط در یک موضوع فعالیت میکنند. مثلاً آموزش و پرورش یا نیرو و نظایر آن. برخی از پژوهشگاهها در موضوع و مقوله حاکمیتی کار میکنند. برخی نیز، در حوزه دین و مذهب فعال هستند.
به گفته وی؛ شاید در زمانه ما هیچ پژوهشگاه و مؤسسه پژوهشیای یافت نمیشود که به اصل موضوع زندگی و انسان و مؤلفههای زندگی ساز بپردازد. میدانید چرا؟ چون کار پژوهش و تحقیق و توسعه با دستورالعمل و بهصورت دستوری و اجباری و موظفی سازگار و سازوار نیست.
این پژوهشگر حوزه علوم انسانی تصریح کرد: منظور من پژوهش مبتنی بر نظم و نسق و مشی و مرام و قاعده و قانون که لازمه هرگونه تحقیق ورزی «verification » علمی است، نیست؛ بلکه مراد این است که کار و فعالیت پژوهشی با بی میلی و رغبت و بدون اشتیاق و عشق اندیشهورزانه امکانپذیر نیست. بن مایه و جان پژوهشهای اندیشگی و علمی و اصیل، اشتیاق پرسشگرانه است.
وی افزود: اساساً پژوهش بدون پرسش اثربخش عقیم و ابتر است. از این زاویه و نگاه ما در فعالیتهای پژوهشی مشکل جدی داریم. یعنی ما در فعالیتهای پژوهشی بی میلی، بی پرسشی، بی انگیزگی و بیمسؤولیتی فراوان مشاهده میکنیم.
نویدی ادامه داد: دلیل این مدعا را میتوان از اوضاع آشفته و پریشان و اسفناک جامعه فهمید. آیا اوضاع اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و علمی ما بسامان و خیرمند است؟ آیا از خود پرسیدهایم چند درصد از مقالاتی که نوشته میشوند، جز ارتقای رتبه و پایه شخص نویسنده، عایدی هم به حال جامعه و آحاد مردم داشته است؟ بودجه و اعتبارات این مؤسسات و پژوهشگاهها مستقیم یا غیرمستقیم از حق و حقوق این مردم تأمین میشود.
این پژوهشگر اظهار کرد: بنابراین، فعالیتهای پژوهشی در ایران کنونی نیاز به تغییر نگاه و رویکرد دارند تا از بی اثری به ساحت اثرمندی ورود کنند و بار و بر و سایه و ثمر دهند. مثلاً، اگر پژوهشهای اقتصادی ما مؤثر و مفید باشد، اوضاع هرگز چنین پریشان نمیشود.
نویدی با بیان اینکه نگاه و نگرش و طرز تلقی به امر و مقوله پژوهش باید تغییر کند، گفت: ما نباید از تغییر تفکر و رویکرد بهراسیم، بدانیم تنها چیزی که موجب بهتری و بهبودی پژوهشها میشود، تغییر است. تغییر در سه سطح لازم است؛ سطح تفکری. یعنی از تفکر ذهنی و انتزاعی و ایدئولوژیک و سیاسی و کاغذی و آماری به تفکر اثربخش، رهیافت خیرمند، رویکرد شناخت و حل مسائل و مشکلات، تفکر کاربردی و تفکر حق و حقیقت خواه، گذر کنیم. پژوهش عرصه فعالیت و دلمشغولی خاص، جدیت و منطق و برهان و استواری یافتهها و کشف مجهولات است، نه حوزه فعالیت سرگرمی، موظفی، سیاسیکاری و سهل انگاری.
وی ادامه داد: دومین سطح تغییر و تحول در عرصه راهبردها و استراتژیها و سیاستگذاریها است. یعنی، خط و مشیهای پژوهشی معطوف به نفعرسانی و خیرمندی و اثرگذاری در قلمرو زندگی و انسان و انسانیت و اعتلای فرهنگ و تمدن کشور باشد. میلههای هدفگذاری شده به نفع مردم ایران باشد.
نویدی با اشاره به سطح سوم پژوهش اظهار کرد: برنامهریزیها و عملیات اجرایی باید با جدیت اجرا شود و اثرمندی آن در عینیت و واقعیت اجتماعی قابل سنجش و مشاهده باشد. با انواع و اقسام مثالها میتوان ضرورت این اقدامات را نشان داد: مثلاً، آیا از خود پرسیدهایم که این همه پژوهشگاه موازی و فرهنگی مشابه چه کارکرد مفید و اثربخشی داشته است؟ مثل، انبوه و تعداد فراوان دانشگاهها که امروزه بیدانشجو هستند! پژوهش، سنگ بنای تصمیمسازی و تصمیمگیری است. یعنی امر حیاتی و سرنوشتساز است. به همین دلیل، فعالیتهای پژوهشی نیاز به بازسازی و بازآفرینی دارند.
وی با اشاره به یک راهکار مدیریت پژوهش در کشور، گفت: ابتدا باید یک تهذیب و آسیب شناسی صورت بگیرد. بدین صورت که اساساً تحقیق کنیم که آیا پژوهش ما منطبق با امور واقع است یا نه. آیا ما در پژوهش با واقعیت سروکار داریم یا با ذهنیت و قضاوت خود برنامه پژوهشی نوشتیم؟ بررسی کنیم پیکره جامعه و فرهنگ و زندگی ایرانی- اسلامی، چرا، چگونه و چطور به پژوهشهای اثربخش میتوانند برسند.
این پژوهشگر حوزه علوم انسانی افزود: این همان آسیبشناسی و آفت شناسی پژوهشی است. دوم، تکمیلسازی. من پرسشگری و رونق و رواج پرسشمندی اثربخش را راهکار خروج از رکود و عقیمیت و ابتری این عرصه میدانم. یعنی، ما در ایران به آزادی پرسشگری و طرح دیدگاه و شنیدن نظرات متفاوت و گوناگون نیاز داریم. تک صدایی جواب نداده و نمیدهد. اجبار سر از پرخاشگری و بنبست در میآورد.
به گفته وی، پژوهش به انسجام، انتظام و کارآمدی محتاج است. بنابراین، فعالیت پژوهشگرانه، فعالیت خردمندانه و اندیشهورزانه است، نه مشغولیت و کنش درآمد زایانه. پژوهیدن، با عقل و عشق به سرانجام میرسد. نمونه آن را در دوران و قرون دوم تا پنجم هجری داشتهایم و جهان از رنسانس تا کنون تجربه کرده است. تیکو براهه، کپلر، کوپرنیک و گالیله از روی عقل و خرد و دقت ریاضی و تجربی توانستند نظام خورشید مرکزی را اثبات کنند. فارابی، این سینا، بیرونی، رازی و سایر دانشمندان ایرانی و اسلامی با همین راهکار و نگاه اثربخش توانستند تحول علمی به وجود آورند. بدانیم، اقتدار پژوهشی و علمی مقدم و اولی بر سایر اقتدارهاست. زیرا، اقتدار و قوت پژوهشی تولید و گسترش مرزهای فکری و معرفتی و علمی و تخصصی کشور است.
انتهای پیام