به گزارش ایسنا، هیأت مکتبالرقیه(س)، به عنوان یک هیأت خانگی تأسیس شد و از همان ابتدا تلاش کرد که محفل و کانونی برای حل مشکلات باشد. آموزش قرآن، پخت غذا و جمعآوری خوراک برای رزمندگان جبهه، تهیه غذا برای کارگران و حرکت در گرهگشایی از مشکلات مردم از جمله فعالیتهایی بود که این زوج جوان از همان اول عهدهدارش شدند و آن را ذیل هیأت و نام حضرت رقیه پیگیری کردند.
گذر زمان این خانواده را به محله هادیآباد در غرب قزوین میکشاند. هادیآباد محلهای حاشیهنشین و بکری بود که خانواده رخ فروز و هیأت مکتبالرقیه میتوانست به شکل گستردهتر و اثرگذارتری در آنجا دست به فعالیت بزند. به تعبیری حاج ترابعلی و خانواده، با این احساس نیاز رخت هجرت به غرب قزوین را بستند و با اسکان در خانهای دو طبقه، یک طبقه را برای زندگی اختیار کردند و دیگری را محلی برای فعالیتها.
راهاندازی نهضت سوادآموزی به برکت هیأت
فقر فرهنگی و بیسوادی معضل جدی هادیآباد بود، حتی کار به جایی رسیده بود که نسل جوان هادیآباد هم قادر به خواندن و نوشتن نبودند. به گفته فاطمه رخ فروز دختر حاج ترابعلی: «اولین اقدام، اجرای طرح نهضت سوادآموزی در این محل بود، پدرم که خود کارمند آموزش و پرورش بود شبها برای آقایان و مادرم روزها برای بانوان تدریس میکردند و رفتهرفته طی مدت کمی بخش قابل توجهی از منطقه هادیآباد غرب باسواد شده و به خواندن و نوشتن مبادرت میورزیدند.»
خیرخواهی، فعالیتهای هیأت را گسترش داد
مکتبالرقیه (س) با پیگیریهای خانواده رخ افروز بزرگ شده بود و در مناسبتهای مذهبی دستههای عزاداری به راه میافتاد. حال مکتبالرقیه (س) با توجه به جایگاهی که در بین مردم پیدا کرده بود میتوانست در ابعاد گستردهتری به حل مشکلات بپردازد. تأسیس صندوق قرض الحسنه، اقدام مورد نیازی بود که در آن سالها رخ داد و تا امروز این صندوق برای کمک به مردم به فعالیت اقتصادی خود ادامه میدهد. اما این تمام کار هیأت مکتبالرقیه (س) نبود، این کانون دینی با برگزاری کلاسهای مختلف آموزشی و هنری که با دعوت اساتید صورت میگرفت سعی کرد استعداد اهالی منطقه را شکوفا کند و تا حد زیادی زنان این منطقه را به خلق و تولید اثر سوق دهد.
به گفته دختر حاج ترابعی رخفروز و حاجیه خانم صفورا چوپانی: «شاید موفقیت اصلی این هیأت و تشکل دینی، در قزوین را باید در آن دانست که خانواده ما، به همراه بستگان و بعدها فرزندان، خود را وقف هیأت کرد و سعی داشت با طراحیهای مورد نیاز آن را به یک کانون اصلی در جهت اعتلای دین و البته بهبود معیشت مردم قرار دهد. تقسیم وظایف کارهای هیأت بین اهالی خانواده موجب شد کارها با تسریع بهتری انجام شود، بحث خرید، کارگاه، تدارکات، امور اداری و... همه مسئول خود را دارد و این نظم و انسجام شاکله ساختاری این هیأت را محکم کرد.»
ایجاد پشتوانه مالی برای هیأت
مکتبالرقیه (س) رفتهرفته سعی کرد برای خود یک پشتوانه اقتصادی ایجاد کند. کارگاه جوراببافی و ایجاد یک پشتوانه مالی برای هیأت از اقدامات قابل توجهی بود که یکی از پسران حاج ترابعلی عهدهدارش شد. اما هیأت ظرفیت آن را داشت که به اشکال دیگری نیز وارد صحنه اجتماع شود و مردم را با خود مرتبط سازد. اقدام دیگری که هیأت مکتبالرقیه (س) انجام داد؛ راهاندازی گروهی متشکل از یک روانشناس، جامعهشناس و حقوقدان بود تا مردم حین بروز مشکل، باز خود را به کانون اهلبیت و عترت پیامبر(ص) برسانند و به مدد این مشاوران مشکل خود را حل کنند.
درب خانه از ۷ صبح به روی مردم باز است
هیأت بعدها به محله نواب قزوین منتقل شد، جایی که مسجد و کانون فرهنگی در قسمت شمالی آن وجود ندارد و این تنها هیأت مکتبالرقیه (س) است که به عنوان یک پایگاه دینی با مردم این منطقه مرتبط شده است. درب خانه حاج ترابعلی از ۷ صبح همواره باز است و مردم برای رفع مشکلات به خانه او میآیند. خیریه هیأت به قدری گسترش یافته که به شکل مردمنهاد توانسته ۱۰۰ خانواده را زیر چتر حمایت خود قرار دهد. از تهیه جهیزیه برای تازه عروسان تا وصول بستههای معیشتی به دست نیازمندان کاری است که خیریه هیأت انجام میدهد.
دختر حاج ترابعی رخفروز میگوید: «هیأت توانست با ایجاد بازارچه، بستری را فراهم آورد تا زنان روستایی این منطقه با عرضه محصولاتشان آنها را فروخته و کسب سودی کنند. حتی این تشکل در زمان بحران کرونا هم از پا ننشست. زنان منطقه نواب چرخ خیاطیها را آماده کردند تا با دریافت پارچههای مخصوص دست به تولید «گان» پزشکی بزنند و آن را در اختیار مراکز درمانی بگذارند. »
یک خانواده زندگی خود را وقف هیأت کرد
مهمترین ویژگی این هیأت خانوادگی بودن آن است. یک خانواده سعی کرده است زندگی خود را وقف هیأت کند و تمام اعضای آن بنا به دغدغهای که داشته و دارند وارد این صحنه شوند و نقشی را ایفا کنند. دومین نکته اصلی هیأت مکتبالرقیه (س) آن است که توجه جدی و مهمی نسبت به امر خانواده دارد و سعی دارد که به نحوی از انحراف در مسیر تحکیم خانواده ایرانی در برابر تهاجمهای فرهنگی اقداماتی انجام دهد. به طور مثال وقتی این هیأت تازه به منطقه نواب رفت طبق آمار نیروی انتظامی بحث نزاع و درگیری بسیار بالا بود. اما هیأت سعی کرد با ارتباط گیری در قبال بسیاری از مادران و همسران کسانی که موجب درگیری در منطقه میشدند و برگزاری کلاسهای آموزشی برای آن تا حد زیادی این معضل را کنترل کنند. همچنین هیأت مکتبالرقیه (س) در برههای وقتی فرقههای دروغین روی اذهان مردم و خانوادهها کار میکردند با برگزاری کلاسهای روشنگری در مقابل این جریانات انحرافی بایستد و آنان را تا حد انحلال پیش ببرد.
تمام این کارها و فعالیتهای داوطلبانه و مؤثر هیأت مکتبالرقیه (س) که از دهه ۶۰ تاکنون ادامه دارد؛ موجب شد این کانون تبدیل به یک پایگاه ارزشمند اسلامی در استان قزوین شود.
انتهای پیام