واکاوی اقدامات رژیم بعث عراق برای آغاز جنگ تحمیلی /صدام در فکر یک حمله برق‌آسا بود

ارتش عراق از شهریورماه ۱۳۵۸ نقل‌وانتقال نیرو و تجهیزات به مناطق مرزی را تحت عناوین مختلف ازجمله برگزاری رزمایش، تقویت پاسگاه‌ها، احداث مواضع و جاده‌های مواصلاتی جدید آغاز کرد.

به گزارش ایسنا، مناقشات مرزی ایران و عراق که سابقه تاریخی و ماقبل انقلاب دارد، با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به اوج خود رسید. صدام بر اساس خوی سلطه گری و تجاوز طلبانه خود و با این خیال که نظام نوپای جمهوری اسلامی در مرحله گذار از نظام شاهنشاهی به دوران جدید، از انسجام ملی، امنیتی و نظامی لازم برخوردار نیست؛ سعی کرد از همان ابتدای پیروزی انقلاب با حمایت از نیروهای معارض انقلاب و ایجاد ناامنی در مرزهای غرب، شمال غرب و جنوب ایران، زمینه‌های تزلزل در ساختار امنیتی و جغرافیایی ایران و نهایتاً شروع تهاجم گسترده خود را فراهم آورد.

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس روند تحولات مربوط به ناامنی در مرزهای ایران توسط عراق و واکنش ایران به این تعرضات مرزی را تا ۳۱ شهریور ۱۳۵۷ یعنی روز آغاز تهاجم گسترده عراق به ایران، بررسی کرده است.

عراق مأمن طاغوتی‌ها و عناصر ضدانقلاب

در اولین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی ایران، دولت عراق با پذیرفتن گروه‌های ضدانقلاب و فراری وابسته به رژیم شاهنشاهی پهلوی، به حمایت از مخالفان انقلاب و جمهوری اسلامی پرداخت.بدین ترتیب که ارتش عراق با احداث اردوگاهی در منطقه کلاو (چارکلاو) و ایجاد تسهیلات، افراد فراری و ضدانقلاب را در این اردوگاه مستقر کرد و عده‌ای از نیروهای ساواک و فراریان ارتش شاهنشاهی به‌عنوان عناصر اصلی، مسئولیت جذب و سازماندهی فریب‌خوردگان را که اغلب از روستاها و مناطق غرب استان کرمانشاه گریخته بودند، بر عهده گرفتند.

در طول ۱۸ ماه درگیری، حداکثر نیرویی که از طرف ایران در منطقه حضور داشت، حدود دو تیپ شامل نیروهای سپاه، ارتش و ژاندارمری بود.

ازاین‌رو، در گام نخست بغداد به مرکز مهم فعالیت‌های چهره‌های نظامی و سیاسی مشهور حکومت پهلوی تبدیل شد که می‌توان به برجسته‌ترین این افراد یعنی شاهپور بختیار آخرین نخست‌وزیر حکومت شاه و ژنرال غلامعلی اویسی رئیس ستاد مشترک ارتش در زمان شاه اشاره کرد.

هریک از این افراد یک دستگاه رادیویی در عراق داشتند و در این ایستگاه‌ها علاوه بر تبلیغات علیه امام خمینی، دستوراتی را برای طرفداران خود در بین نیروهای مسلح و قبایل ایرانی صادر و آنان را به‌طور ویژه راهنمایی می‌کردند.

در این میان،«سپهبد پالیزبان»، «سردار جاف» و برخی از سران قبایل و «کدخدا»‌های بعضی روستاها نیز درصدد اجرای طرح‌ها و برنامه‌های گروه‌های ضدانقلاب در مناطق مرزی کرمانشاه بودند.

استقرار و تقویت نیروهای نظامی عراق در مرز با ایران

در گام بعدی، ارتش عراق از شهریورماه ۱۳۵۸ نقل‌وانتقال نیرو و تجهیزات به مناطق مرزی را تحت عناوین مختلف ازجمله برگزاری رزمایش، تقویت پاسگاه‌ها، احداث مواضع و جاده‌های مواصلاتی جدید آغاز کرد. این در حالی بود که مرزداران عراق نه‌تنها از تردد افراد ضدانقلاب و فرصت‌طلب‌ها از مرزها جلوگیری نمی‌کردند، بلکه هر روز این افراد از تسهیلات بیشتر نیروهای مسلح عراق و حمایت‌های آنان برخوردار و بیش‌ از پیش تقویت و فعال‌تر می‌شدند.

با استقرار نیروها و تجهیزات ارتش عراق در نوار مرزی، عملاً پشتیبانی و حمایت از افراد ضدانقلاب با سلاح سنگین آغاز شد.

حتی ارتش عراق به گروه‌های ضدانقلاب وعده داد هرگاه با مقاومت مرزبانان جمهوری اسلامی و پشتیبانی ارتش جمهوری اسلامی مواجه شدند، با سلاح‌های سنگین و هواپیما از آنان حمایت خواهد شد.

اواسط آبان ماه ۱۳۵۸، ارتش عراق با یگان‌های زرهی و بالگرد اقدام به برگزاری مانور نظامی در مقابل تنگه مرزی بیشگان کرد. علاوه بر این، یگان‌های مهندسی ارتش عراق از ماه‌ها قبل در مناطق مختلف مرز با احداث جاده و ایجاد استحکامات، مواضع و نیروهای مرزی خود را تقویت کرده بود.

برای نمونه ژاندارمری جمهوری اسلامی در گزارشی به نخست‌وزیری درباره یکی از اقدامات ارتش عراق در ۲ مرداد ۱۳۵۸ چنین نوشت: «در ۲ کیلومتری غرب پاسگاه تلخاب، نیروهای عراقی برای چهارمین بار اقدام به انفجار در بین میله‌های ۳۵ و ۴۰ کردند.»

در کنار اقدامات و فعالیت‌های نظامی ارتش عراق، استخبارات این کشور نیز با تطمیع برخی از روحانیان و افراد با نفوذ به‌ویژه در مناطق مرزی کرمانشاه و همچنین با تبلیغات سوء می‌کوشید اهل سنت و اهل حق‌ها را به جمهوری اسلامی ایران بدبین کند.

با استقرار نیروها و تجهیزات ارتش عراق در نوار مرزی، عملاً پشتیبانی و حمایت از افراد ضدانقلاب با سلاح سنگین آغاز شد. برای نمونه در حملات نیروهای ایرانی برای بازپس‌گیری پاسگاه‌های مرزی و تأمین نوار مرزی، ارتش عراق به کمک گروه‌های نظامی ضدانقلاب آمد.

در این درگیری‌ها، پاسگاه‌های «تیله کوه»، «تنگ هوان» و «باویسیـ بارها هدف توپخانه‌ها و خمپاره‌اندازهای ارتش عراق قرار گرفت. همچنین برخی پاسگاه‌های مرزی که نیروهای ایران آزاد کرده بودند، بارها دست‌به‌دست شد. این درگیری‌ها که در منطقه کوهستانی شمال و غرب دشت ذهاب نسبت به سایر مناطق مرزی شدیدتر بود، به سراسر نوار مرزی و حتی مناطق مسکونی نیز کشیده شد.

با شدت و گسترش درگیری‌ها، نیروی هوایی عراق باهدف تقویت روحیه افراد ضدانقلاب، به حریم هوایی جمهوری اسلامی ایران تجاوز و بدین ترتیب، شناسایی‌های خود را آغاز کرد.

از اوایل سال ۱۳۵۹ حمله به نوار مرزی و مناطق مسکونی قصرشیرین و روستاهای اطراف آن در دستور کار ارتش عراق قرار گرفت. بیشترین حملات نیز با سلاح‌های سنگین صورت می‌گرفت و بر شهر قصرشیرین متمرکز بود.

در طول ۱۸ ماه درگیری، حداکثر نیرویی که از طرف ایران در منطقه حضور داشت، حدود دو تیپ شامل نیروهای سپاه، ارتش و ژاندارمری بود که آنان هم سازمان، تجهیزات و فرماندهی لازم را نداشتند؛ بنابراین، از دیدگاه صدام حسین، شرایط برای تهاجمی برق‌آسا و پیروزمندانه فراهم بود.

منبع:

احمدی، اسدالله، دست‌های خالی پاهای خونین (تاخت‌وتازهای ضدانقلاب و ارتش عراق در قصرشیرین، سرپل ذهاب و گیلان غرب)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول ۱۳۹۸، صفحات ۹۵، ۹۶، ۹۷، ۹۸، ۹۹

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۲۰ شهریور ۱۴۰۲ / ۱۱:۳۹
  • دسته‌بندی: فرهنگ حماسه
  • کد خبر: 1402062012474
  • خبرنگار : 71451