سیدهسلیل ضیائی در گفتوگو با ایسنا در خصوص مفهوم زیست عفیفانه اظهار کرد: عفت در لغت به معنای خود نگهداری، در اصطلاح اخلاقی یعنی خویشتنداری در برابر تمایلات افراطی به لذتهای مادی و نفسانی. در دین ما عفت یکی از فضایل اخلاقی است و در تفکر اسلامی یعنی پاکدستی در زمینه تمام شهوات، به این ترتیب عفت یکی از اصول زیربنایی علم اخلاق است.
وی ادامه داد: زیست عفیفانه به این معنی است که هر فردی برای خود یک چهارچوب رفتاری و نوعی سیستم خودکنترلی قائل باشد. یک انسان سالم باید بتواند اهداف خود را به صورت هدفمند کنترل کند. این اهداف به گونهای تنظیم شده است که برای او منافعی را در پی داشته باشد و مضراتی را از زندگی او دفع کند، به نوعی شبیه همان رفتار تقوامحوری است که در مضامین اسلامی به آن اشاره شده است.
وی افزود: عفاف قدرت کنترل نفس و خود کنترلی و خود مدیریتی نسبت به خواهشها و نفسهاست و دامنه وسیعی دارد، اما در حالت عمومی مسئله عفاف را بیشتر در برابر مسائل جنسیتی و جنسی به کار میبریم، این در صورتی است که در اصل عفاف درکلیه شئون زندگی کاربرد دارد، به عنوان مثال عفاف مالی همان قناعت است.
عضوهیات علمی پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: خودکنترلی یک روی قضیه است، هر چیزی را انسان نبیند و نشنود ملاحظاتی را در رفتار، تفکر، دل و گوش داشته باشد و جنبه دیگر آن به این صورت است، فردی که عفاف دارد کارهایی را باید انجام دهد؛ برای مثال ازدواج به هنگام، پاسخدهی به نیازهای غریضی و یک سبک زندگی اصلاح شده اسلامی و تمام اینها را باید داشته باشد تا بتواند خودکنترلیها را اعمال کند و در زمینه شئون مختلف زندگی باید پیشنیازهای رسیدن به عفاف را بشناسد و رعایت کند.
وی با اشاره به اینکه عفاف ابعاد مختلفی دارد و عناصر مختلفی در آن دخیل است، افزود: تقویتکنندهها و تخریبکنندههای عفاف را داریم، به عنوان مثال از تقویتکنندههای عفاف یکی ایمان است که خویشتنداری را در فرد افزایش میدهد و یا مفهومی تحت عنوان مسئولیتپذیری یا غیرت که روی ارتباطات بین ۲ جنس اثرگذار است یا در مورد مسائل اقتصادی که تحت عنوان خمس و زکات است اینها باعث عفاف اقتصادی میشود و همینطور در مورد بقیه مبانی که خویشتنداری احتیاج دارد.
وی ادامه داد: تخریبکنندههای عفاف نیز برای مثال در مورد مسائل جنسیتی، نبودغیرت زن و مرد، ارتباطات نادرست با نامحرم، کاهش امر به معروف و نهی از منکر جابجا شدن ارزشها و در زمینه اقتصادی، عدم مدیریت اقتصادی، فقر، بیکاری و... از عوامل تخریبکننده عفاف محسوب میشوند.
ضیائی گفت: اگر تقویتکنندهها و تخریبکنندهها درست شناسایی نشوند ما نمیتوانیم انتظار زیست عفیفانه داشته باشیم، چراکه اول باید شناسایی شوند و بعد هم راهکارهایی برای حفظ آنها ارائه شود و فرد روی راهکارها تسلط پیدا کند.
وی در خصوص تفاوت زیست عفیفانه در مسائل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی گفت: همگی از لحاظ مبنایی واحد هستند و در همه این مسائل رعایت دستورالعملهایی که در دین اسلام وجود دارد و تقوامحوری محقق میشود و مستلزم این هستند که فرد در مقابل لذتها و امیال آنی که برای آن ضررهایی به دنبال دارد و منفعتهای آن از ضررهایش بسیار کمتر هستند خویشتنداری و خودداری کند و در مهارتهای خودکنترلی و خود مدیریتی که آن را به سمت بدست آوردن توانمندیهایی سوق میدهد احتمام بورزد تا به اهداف عالیه و کمال انسانی در ابعاد مختلف هدایت شود.
وی افزود: برای مثال مفهوم قناعت در زیست عفیفانه اقتصادی به این معنی است که در کوتاه مدت این موضوع شاید برای فرد دشواریهایی داشته باشد و باعث شود فرد از لذات آنی صرف نظر کند، اما در درازمدت برای او منافعی دارد که او را به سمت رشد بهتر تعالی میدهد و هدایت میکند؛ پس حتی در مسائل اقتصادی که با یک حساب سرانگشتی داریم بررسی میکنیم و شاید مبانی معنوی و الهی در نگاه اول برجسته نباشد، میبینیم که زیست عفیفانه چقدر میتواند باعث موفقیت فرد شود.
عضوهیات علمی پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص چهارچوب زندگی عفیفانه در جامعه امروز گفت: همان پایبندی به اسلام و سبک زندگی اسلامی درتمامی ابعاد است که خود یک برنامه صحیح برای زندگی موفق را به ارمغان میآورد.
دین اسلام قوانین پوشش و آداب معاشرت را برای زن و مرد توصیه کرده است
وی در پاسخ به این پرسش که چرا زیست عفیفانه به بانوان ختم میشود، گفت: این یک برداشت اشتباه است. در مقوله حجاب امور جنسی ما حجاب پوشش، گفتوگو و معاشرت برای آقایان داریم و عفتورزی از آنها در آیات و روایات خواسته شده است. زنان مظهر جمال الهی هستند و شاید ابعاد ظاهری حجاب و پوشش جسمانی برای آنها قدری برجستهتر باشد، اما در کل دین اسلام و فرهنگ اسلامی زیست عفیفانه جنسی را برای هر دو جنس در نظر گرفته و مسائل مربوط به قوانین پوشش و آداب معاشرت را برای هردو جنس توصیه کرده است.
حجاب زنان برای استقلال و رشد آنهاست
ضیائی در خصوص راهکارهای زیست عفیانه گفت: راهکارها همان اصلاح سبک زندگی است، تقوامحوری، اینکه فرد بداند برای رشد خود نیاز دارد که عفت داشته باشد و قرار نیست برای نفع دیگران کاری انجام دهد. به عنوان مثال زنان فکر نکنند برای اینکه مردان آزار نبینند و راحت باشند قرار است حجاب داشته باشند، بلکه برای این است که من فرد مستقلی باشم، رشد کنم و بر اساس معیارهای مادی زودگذر و حیوانی ارزشگذاری نشوم.
وی ادامه داد: پس برای اینکه بتوانیم زیست عفیفانه داشته باشیم باید سبک زندگی ما، اسلامی باشد و برای این باید باورها و ارزشهای بنیادی دینی در فرد نهادینه شود و به صورت الگوهای رفتاری در تصمیمات مهم فردی و اجتماعی او انتقال پیدا کند.
ضیائی افزود: زیست عفیفانه در یک فرآیند رشدی و تربیتی حاصل میشود، به این معنی که از لحظات ابتدایی که فرد میخواهد تصمیم بگیرد که پدر یا مادر باشد باید ابتدا یاد بگیرد که چگونه زندگی خود را به صورت سبک زندگی اسلامی اصلاح کند تا بتواند در آینده مسئولیت خود را در قبال فرزندانش برای اعمال تربیت اسلامی و دینی که ارمغانش زیست عفیفانه است انجام دهد.
عضوهیات علمی پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: زندگی کردن عفیفانه در فطرت انسان ریشه دارد، حجاب و پوشش در فطرت انسان نهادینه شده است و انسانها به صورت فطری علاقهمند هستند که ابعاد ارزشمند وجودی خود را به راحتی عرضه نکنند سادهترین نمودش این است که وقتی چیز ارزشمندی داشته باشند آن را پنهان میکنند و این ربطی به این ندارد که از چه دین و آیین و پیشزمینهای برخواسته باشد.
وی خاطرنشان کرد: مقوله حجاب، پوشش، عفت و رعایت حریم یک مقوله فطری است و اگر تربیت صحیح و بر مبنای فطرت که در اسلام ارائه شده است اعمال شود، میبینیم بسیاری از آسیبهای اجتماعی که در صورت دوری از زیست عفیفانه گریبان جامعه ما را گرفته است، رفع خواهند شد.
انتهای پیام