به گزارش ایسنا، به نقل از وبسایت ایندیپندنت، اواخر ماه گذشته، زمانی که نخبگان سیاسی و رسانهای واشنگتن برای مراسم شام خبرنگاران کاخ سفید در هتل هیلتون گرد آمدند، جو بایدن ۸۰ ساله نتوانست واقعیتی را که به طرز فزایندهای، آینده احتمالی سیاسی او را تحتتاثیر قرار میداد، پنهان کند: او برای رئیسجمهوری بودن زیادی مسن است.
در واقع، او مسنترین فردی است که تاکنون کاخ سفید را در اختیار داشته است.
رئیسجمهوری پیش از اینکه با خلقوخوی خوش به نیویورکتایمز برای [انتشار] مطالبی درباره سن خود گیر بدهد، گفت: «من به نخستین متمم قانون اساسی اعتقاد دارم؛ نه فقط به این دلیل که دوست خوبم، جیمی مدیسون، آن را نوشته است.» «به من میگویی پیر؟ من اسمش را تجربه میگذارم. میگویید من قدیمیام؟ من میگویم عاقلم. میگویید پیر و از کارافتادهام؟ دان لمون میگوید مردی است در اوج.»
اشاره گویایی بود. لمون که ماه گذشته از سیانان اخراج شد، زمانی که درباره زنان در سن معینی که «بهترین دوران خود» را پشت سر گذاشتهاند، اظهارنظر کرد، رسوایی رسانهای کوچکی به پا کرد. این اظهارات خود واکنشی بود به نیکی هیلی، فرماندار سابق کارولینای جنوبی و رقیب کنونی ریاستجمهوری، که تا حدی جنجالبرانگیز، خواستار آزمایش کردن صلاحیت ذهنی سیاستمداران بالای ۷۵ سال شده بود.
درگیریهای نسلی در سیاست آمریکا موضوع جدیدی نیست اما در ماههای اخیر، سن در واشنگتن نقش برجستهای ایفا کرده است و بر همهچیز، از نبردهای رهبری در کنگره گرفته تا آینده ریاستجمهوری، تاثیر گذاشته و در مورد عدالت، جنسیت و سرزندگی نهادهای آمریکا پرسشهایی ایجاد کرده است که خود بهندرت با شهروندان سالخورده بیشتری پر شدهاند.
بایدن احتمالا در شام خبرنگاران خنده بر لب داشته، اما ممکن است فقط چهره خندانش را مقابل دوربینها به نمایش گذاشته باشد.
نظرپرسان او بیتردید نگران دادههای اخیرند، بر فرض یک نظرسنجی در مارس که نشان میدهد ۶۸ درصد رایدهندگان ثبتنامکرده فکر میکنند او برای یک دوره دیگر خیلی پیر است، یا نظرسنجی آوریل که نشان میدهد ۷۰ درصد بزرگسالان گفتهاند بایدن نباید دوباره نامزد شود و همان میزان درصد سن را در این تصمیم عامل مهمی دانستهاند. نگرانیهای مربوط به سن فقط بخش کوچکی از این موضوع است. در مجموع، فقدان اشتیاقی چشمگیر برای بایدن مطرح است؛ چنانکه ۵۷ درصد از پاسخدهندگان در یک نظرسنجی اخیر پیشنهاد کردند دموکراتها شخص دیگری را در ۲۰۲۴ معرفی کنند. اگر این تردیدها کنار رود و بایدن دوباره پیروز شود، او تا پایان دوره دوم ریاستجمهوریاش به ۸۶ سالگی میرسد.
به گفته کوین مانگر، نویسنده کتاب «شکاف نسلی: چرا بیبیبومرها [متولدان نخستین دهههای پس از جنگ دوم، دوران موسوم به انفجار جمعیت در آمریکا] هنوز بر سیاست و فرهنگ آمریکا تسلط دارند» (Generation Gap: Why the baby Boomers Still Dominate American Politics and Culture) و استادیار علوم سیاسی و تجزیهوتحلیل دادههای اجتماعی در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا، اگر بایدن دوباره انتخاب شود، تسلط [نسل] «انفجار جمعیت» [پس از جنگ جهانی دوم] بر سیاست ملی در دهههای اخیر بیشتر خواهد شد.
او گفت: «ما ۲۸ سال پشت سر هم ریاستجمهوری [از نسل] انفجارجمعیتیها داشتیم. این توالی را صرفا جو بایدن پایان داد که از نظر فنی دو سال پیرتر از آن است که از نسل انفجار جمعیتی محسوب شود. این برای یک نسل منفرد بیسابقه است.»
سن و سال در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ نیز شاخص سیاسی شتابدهندهای بود.
تا پیش از بایدن، این میلیاردر در سن ۷۰ سالگی مسنترین فردی بود که تا آن زمان رئیسجمهوری شده بود. در تمام دوران ریاستجمهوریاش، آمادگی ذهنی و سلامت شناختی ترامپ مبحث سیاسی حساسیتبرانگیزی بود؛ رئیسجمهوری سابق آمریکا درباره نتایج خود در آزمایشهای صلاحیت ذهنی لاف میزد، روانشناسان آشکارا در مورد سلامت ذهنی رئیسجمهوری اظهارنظر میکردند و مشاوران سابق در مطبوعات سیاسی شایع میکردند که افول ذهنی ترامپ بسیار جدی است؛ در نتیجه مقامهای کابینه به فکر استناد به متمم ۲۵ قانون و برکناری او از مسندش افتادند.
البته، ترامپ، رئیسجمهوری که افراد را مسخره میکرد برای برگرداندن این گمانهزنیها علیه رقیب خود راهی پیدا کرد و در طول فصل مبارزات انتخاباتی ۲۰۲۰ به جو بایدن لقب «جو خوابآلود» داد.
با این حال، فقط در کاخ سفید نیست که سن نگرانکننده است.
کنگره کنونی دارای دومین سنای کهنسال و سومین مجلس کهنسال در تاریخ ایالات متحده است. در مجموع، جمعیت ایالات متحده تقریبا در چهار بلوک هماندازه حدود ۲۰ تا ۲۵ درصدی قرار میگیرد: سنین نوزاد تا ۱۸، ۱۹ تا ۳۴، ۳۵ تا ۵۴ و ۵۵ سال به بالا. در همین حال، ترکیب کنگره بهشدت به سمت بخش سالمندتر این طیف با میانگین سنی ۵۷.۹ سال برای اعضای مجلس و سن متوسط ۶۵.۳ برای سناتورها تغییر یافته است.
گذشته از اینکه دولت ایالات متحده دیگر تنوع گستردهتر جمعیت ایالات متحده را منعکس نمیکند، سن در کنگره هم میتواند به یک سلاح سیاسی تبدیل شود که هر دو طرف، به مثابه بخشی از دسیسههای خود از آن استفاده کنند.
سناتور دایان فاینشتاین ۸۹ ساله، مسنترین سناتور ایالات متحده که در سالهای اخیر به افت تواناییهای ذهنی متهم شده بود، در ماه مارس به دلیل ابتلا به زونا در بیمارستان بستری و بهناچار در دوران نقاهت، بخش زیادی از کارهای حضوری خود در مجلس سنا را از دست داد.
ماه بعد از آن، او درخواست کرد موقتا در کمیته قضایی مهم سنا که قضات فدرال رامنصوب میکند، [با سناتور دیگری] جایگزین شود؛ یعنی یکی از معدود راههای باقیمانده دموکراتها برای اعمال نفوذ پایدار در کنگره عاری از اتفاقنظر.
با این حال، جمهوریخواهان با علم به اینکه سنا باید تکالیف کمیته را تایید کند، یک مورد عمده و احتمالا ناپذیرفتنی اضافه کردهاند. آنها از دموکراتها خواستهاند که سناتور فاینشتاین پیش از اینکه آنان جایگزینی برای او بپذیرند، کلا از سنا استعفا کند.
اعضای هر دو حزب در نشانه دیگری از اینکه سیاست سنی در حال حاضر چقدر آشفته است، استدلال کردهاند که چنین رفتاری ناعادلانه است، اما این امر مانع از تغییر روش حزب جمهوریخواه نشده است.
سناتور چاک گراسلی، جمهوریخواه ایالت آیووا، در مصاحبه با ایندیپندنت، این خواستهها را «بسیار ضدزن» و «بسیار ضدپیری» خواند و سناتور الیزابت وارن، نماینده دموکرات از ماساچوست، استدلال کرد: «جمهوریخواهان میگویند نه، بدون هیچ دلیلی، جز تلاش برای ممانعت از ادامه تحقیقات درباره دیوان عالی کشور و انتصاب قضات بیشتر که حق اکثریت است.»
این موضوع حزب دموکرات را نیز دچار اختلاف کرده است.
رو کانا، ستاره نوظهور و عضو کنگره از کالیفرنیا، در آوریل به سناتور فاینشتاین فشار آورد که استعفا کند.
او گفت: «ما باید کشور را بر وفاداری شخصی مقدم بدانیم. او یک عمر خدمت دولتی داشته، اما بدیهی است که دیگر نمیتواند وظایفش را انجام دهد. ساکت ماندن اعتبار ما به عنوان نمایندگان منتخب مردم را خدشهدار میکند.»
در نبردهای رهبری مجلس نمایندگان هم سن یک جریان پشتپرده واضح بود؛ جایی که نانسی پلوسی، رئیس پیشین مجلس نمایندگان، در پی تبادلاتی تند بین او و بخشهای جوانتر و مترقیتر حزب مانند نماینده الکساندریا اوکازیو کورتز، برای برجسته کردن جوانی نسبی در فهرست جدید رهبری دموکراتها، نکتهای را بیان کرد.
او هنگام کنارهگیری در نوامبر، گفت: «زمان آن فرا رسیده است که نسل جدیدی جناح دموکرات را رهبری کنند. اکنون ما باید جسورانه به سوی آینده حرکت کنیم؛ مبتنی بر اصولی که ما را تا اینجا پیش برده است و فرصتهای جدیدی برای آینده باز کنیم.»
به گفته پروفسور مانگر، سن بلندپایهترین سیاستمداران آمریکاــ سناتور چاک شومر ۷۱ ساله، سناتور میچ مککانل ۸۱ سالهــ اغلب به این معنی است که به مسائلی که برای نسلهای دیگر مهم است، توجه نشده و به نارضایتی و مسائل واقعی بزرگتر مانند فقدان لایحهای جدید در مورد آبوهوا یا بحران مالی قریبالوقوع تامین اجتماعی، میانجامد.
او گفت: «روشن است که به دلیل بزرگی نسل «بیبی بومر» [انفجار جمعیت]، در یک مقطع خاص مجبور بودیم یا مالیات بر نیروی کار را اضافه کنیم یا مزایا را کاهش دهیم. ما هیچ کدام از این کارها را انجام ندادیم. زمانی در دهه ۲۰۳۰، این موضوع قرار است تمام شود. آنها قرار نیست مزایا برای [نسل] انفجارجمعیتیها را کاهش دهند. به جای آن، نسلهای جوان باید کل بودجه این کمبود آشکار ۳۰ ساله را تامین کنند.»
بهویژه در مورد تامین اجتماعی، بسیاری از رهبرانی که در مورد این موضوع تصمیم میگیرند، دریافتکنندگان فعلیاند؛ در حالی که نسلهای جوانتری که احتمالا در آینده بیشتر یا کمتر پرداخت خواهند کرد، در مقام نمایندگی حضور ندارند. در مورد تغییرات اقلیمی مشکل مشابهی به وجود میآید: رهبرانی که در اقدامهای فوری در مورد تغییراتی اقلیم تعلل میکنند، احتمالا زنده نخواهند بود تا بدترین آثار انفعال خود را ببینند.
پروفسور مانگر افزود: «موضوعهایی که برای نسلهای جوانتر اهمیت دارند، اصلا در دستور کار قرار نمیگیرند.»
او گفت که ایجاد یک سیستم پارلمانی به جای مدل کنونی ما ممکن است به تنوع نمایندگی و ایدئولوژیک بیشتر منجر شود، اما به نظر نمیرسد اصلاح نظام انتخاباتی ایالات متحده مانند اصلاحات عمده آبوهوایی یا رفاهی، یک اولویت توافقی در این لحظه باشد.
و آن نسلهای جوان هم به نوبه خود به قدر توانشان در سطح ملی مشارکت نمیکنند.
در انتخابات میاندورهای سال ۲۰۲۲، فقط ۲۳ درصد از جوانان آمریکایی واجدشرایط رای دادند که نسبت به سال ۲۰۱۴ که این رقم ۱۳ درصد بود، افزایش نشان میداد، اما هنوز از میزان مشارکت نسلهای قدیمیتر بسیار کمتر بود. همین امر در سال ۲۰۲۰، یعنی بالاترین میزان مشارکت در انتخابات قرن بیستویکم هم صادق بود: ۷۶ درصد از افراد بین ۶۵ تا ۷۴ سال رای دادند، در حالی که تنها ۵۱.۴ درصد از افراد ۱۸ تا ۲۴ ساله رای داده بودند.
فیلیپ بامپ، ستوننویس واشنگتنپست و نویسنده کتاب «پیامدها: آخرین روزهای شکوفایی بیبیبومرها و آینده قدرت در آمریکا» (The Aftermath: The Last Days of the Baby Boom and the Future of Power in America ) استدلال میکند که بخشی از این سلطه جمعیتی اجتنابناپذیر است. بومرها [نسل انفجار جمعیت] که در سالهای طولانی پس از جنگ بین سالهای ۱۹۴۶ و ۱۹۶۴ متولد شدند، تا همین اواخر پرتعدادترین نسل در تاریخ ایالات متحده بودند. در طول زندگی آنها، آمریکا جایگاه خود را به عنوان یک ابرقدرت اقتصادی جهانی تثبیت کرد، سن رای دادن به ۱۸ سال کاهش یافت و دولت فدرال میلیونها دلار برای ایجاد طبقه متوسط جدید سرمایهگذاری کرد. بامپ میگوید پس جای تعجب نیست که این نسل چنین قدرتی دارد.
او به ایندیپندنت گفت: «بیبی بومرها صرفا به دلیل مقیاس، در مقامهای منتخب بهویژه در سطح فدرال، سهم نامتناسبی دارند.»
وقتی این را با مزیتهای سیاسی درونی تصدی و ثروت ترکیب کنید، برای یک نظام سیاسی متمایل به افراد مسن دستورالعملی خواهید داشت.
او افزود: «فقط سناتورها معمولا غیرقانونی انتخاب نمیشوند.»
برخی استدلال میکنند با توجه به بررسیهای مضاعفی که برای رهبرانی مانند پلوسی، رئیس [مجلس] سابق یا سناتور فاینشتاین انجام میشود، انتقاد از رهبران منتخب و به طور کلی سیستم درباره نگرانیهای مربوط به سن، ناشی از سنزدگی [قضاوت بر اساس سن نه شایستگیهای حقیقی] و اغلب جنسیتزده است.
با این حال، به گفته آماندا لیتمن، از بنیانگذاران «ران فور سامتینگ» (Run for Something)، سازمانی که جوانان را تشویق میکند تا برای نامزدی در انتخابات اقدام کنند، این موضوع تا حد زیادی از هدف دور شده است. او به ایندیپندنت گفت که هر یک از رهبران منتخب بدون در نظر گرفتن سن میتوانند یک مدافع موثر و شایسته باشند اما ما باید بپذیریم که سیستم به طور کلی باید به جوانان بیشتری اجازه ورود دهد.
«این مربوط به یک شخص نیست. این یک مشکل جمعی است که کنگره منعکسکننده مردم آمریکا نیست. ما میدانیم که در تجارت و سایر دولتها، کارها زمانی بهتر پیش میروند که دیدگاههای مختلف آنها را شکل داده باشند. اگر صداهای بیشتری در راس کارها بودند، به همه ما خدمات بهتری ارائه میشد.»
به گفته پروفسور مانگر از ایالت پنسیلوانیا، بحث درباره سن در سیاست جدید نیست. در طول دوره دوم ریاستجمهوری رونالد ریگان، در مورد آمادگی ذهنی و سن در بخش کمربند [اصطلاحی برای اشاره دولت فدرال ایالات متحده و سازمانهای سیاستگذار و لابیگر واقع در واشنگتن دیسی] و سراسر کشور به طور کلی گفتوگوهای مشابهی پخش شد و به رغم اختلاف نظر ظاهری فردی مانند نیکی هیلی که خواستار محدودیت سنی شده است، ایالات متحده در حال حاضردر عرصههای دیگر، مانند شرایط سنی برای ژنرالها یا خلبانان، یا سن بازنشستگی اجباری در برخی مشاغل دیگر چنین سیاستهایی را دارد.
او استدلال میکند آنچه اغلب این گفتوگوها را به بنبست میرساند، این است که آنها واقعا هرگز فقط یک گفتوگو درباره سن یا اصلاحات نیستند و هر دو طرف همیشه منافع حزبی را در نظر دارند.
او گفت: «هیچ راهی برای این بحث وجود ندارد مگر از دریچه یک مرجع سیاسی فوری.»
با این حال، یافتن راهحلی برای جنگهای نسلها ضروری خواهد بود. نسبت به گذشته، درصد بیشتری از آمریکاییهای مسنتر از ۶۵ سال در تاریخ ایالات متحده وجود دارد، از این رو سوالات مربوط به سن، شایستگی و نمایندگی همچنین مشکلات بزرگی مانند بحران تغییرات اقلیمی به این زودیها از بین نمیرود؛ موضوعی که در حال حاضر برای جلوگیری از آثاری که هم در فصول و هم در قرنها اتفاق میافتد، به اقدام فوری نیاز است.
لیتمن، از سازمان ران فور سامتینگ، برای تحقیقات اخیر سازمانش که نشان میدهد بیش از ۱۳۰ هزار جوان در سراسر آمریکا مایل به نامزدیاند، تشویق شده است. به نظر او، این نشان میدهد که با وجود دسترسناپذیر بودن سیستم سیاسی ایالات متحده، نسلهای جوانتر برای خدمت به کسانی که پیش از آنها آمدهاند تمایل یکسانی دارند.
او گفت: «ما اغلب میشنویم که جوانان رای نمیدهند، آنها نمیخواهند درگیر شوند. این درست نیست. باید از آنها بخواهید. شما باید در را به روی آنها باز کنید. وقتی این کار را انجام دهید، آنها آماده و مشتاقاند تا کاملا وارد این مسیر شوند.»
انتهای پیام