زهرا شیخی در نشست تخصصی بررسی ابعاد فرهنگی و اجتماعی مساله جمعیت که امروز، ۲۷ اردیبهشت ماه در سازمان جهاد دانشگاهی خراسان رضوی برگزار شد، اظهار کرد: تحولات جمعیتی هر جامعه را سه مؤلفه زاد و ولد، مرگومیر و مهاجرت تعیین میکنند که هر سه این مؤلفهها تحت تأثیر سیاستهای دولتی، برداشتهای فردی و بیناذهنی فرهنگی، ساختارهای اجتماعی و نیز شرایط اقتصادی قرار دارند.
وی ادامه داد: ازآنجا که به لحاظ جمعیتشناختی، پیری جمعیت باعث کاهش باروری شده و بر نرخ میانگین جمعیت فعال تأثیر منفی میگذارد، رشد کیفی جمعیت عملا در گرو افزایش زاد و ولد و کاهش مهاجرت خواهد بود. در مقابل، دستکم تا آنجا که به ایران مربوط میشود، جلوگیری از مرگ و میر که عمدتا جمعیت سالمند را هدف قرار میدهد، در حال حاضر تا حد زیادی به استانداردهای بینالمللی نزدیک شده است و چالشهای عمیق و متعدد پذیرش مهاجر نیز تمرکز بر این گزینه را مردود میسازد.
نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه در میان مؤلفههای موضوعی مؤثر بر زادوولد و مهاجرت، سیاستهای کنترل جمعیت که در دولت سازندگی آغاز شد و برای تقریبا دو دهه ادامه داشت، نخستین عامل مؤثر بر تحولات جمعیتی کشور طی دهههای گذشته بهشمار میآید، عنوان کرد: علاوهبر این به رغم تغییر این سیاستها، تأثیرات فرهنگی و اجتماعی بلندمدت انواع برنامههای کنترل بارداری در آن دوران همچنان با تبدیل به عادت و رویه معمول تا اندازهای به قوت خود باقی مانده است و میل به تعدد فرزندآوری را در والدینی که عمدتاً در همان دوران به دنیا آمدهاند، سرکوب کرده است. در حقیقت گره زدن مسائل اقتصادی و انتظار برای بهتر شدن وضع زندگی با فرزند کمتر در دهه هفتاد و هشتاد باعث شد که نگاه مردم نسبت به فرزند و خانواده عوض شود.
گرایش به سمت زندگی غربی و مدرن، اصلیترین دلیل کاهش نرخ رشد جمعیت
شیخی افزود: با این توصیف از آنجا که نوع نگاه به زندگی و موضوع فرزندآوری در اذهان جمعی ایرانیان در طول سالیان متمادی تغییر کرده است، عامل فرهنگی گرایش به سمت زندگی غربی و مدرن را میتوان اصلیترین دلیل کاهش نرخ رشد جمعیت در کشور معرفی کرد که متأسفانه تأثیراتش را هم در عرصههای کلان مدیریتی و هم در عرصههای فردی و خانوادگی گذاشته است. گسترش سبک زندگی مدرن در بخشی از اقشار و جامعه ایرانی، عامل فرهنگی بسیار موثری در کاهش رشد جمعیت است. بسیاری از کشورهای غربی که دچار کاهش رشد جمعیت شدهاند، نه مبتلا به مشکلات اقتصادی هستند و نه سیاستهای کنترل جمعیت را اجرا کردهاند، اما سبک زندگی آنها موجب شده تا از لحاظ جمعیتی دچار مشکلات عدیدهای باشند. تأخیر در ازدواج، فرزندآوری و تکفرزندی هر چند ممکن است دلایل اقتصادی داشته باشد، اما یکی از علتهای مهم در این زمینه ابعاد فرهنگی و اجتماعی است. با این همه از عامل اقتصادی نیز نمیتوان چشم پوشید و بیکاری، تورم، افزایش هزینههای آموزش، بهداشت و مسکن، ازدواج و موارد دیگری از این قبیل در کاهش میل به فرزندآوری مؤثر بوده است.
وی گفت: در خصوص مسئله جمعیت در کنار اقناع عمومی نیاز به مهندسیهای فرهنگی و اجتماعی است و این مهندسیها همت والای مسئولین را میطلبد که متاسفانه تا به امروز این همت را آنچنان که باید ندیدیم. بحث جمعیت در کشور به عنوان یک مسئله و فراتر از آن یک معضل اجتماعی و فرهنگی است و سالها در این باره صحبت میشود. صرفاً قوانین و تشویقها و تنبیهات نمیتواند زمینهساز افزایش جمعیت باشد و باید در کنار قوانین، فرهنگسازی و مهندسیهای فرهنگی و برنامهریزیهای دقیق باشد و مردم اگر آثار افزایش جمعیت را در کوتاه مدت ملاحظه کنند قطعاً نگاهشان نسبت به افزایش جمعیت تغییر خواهد کرد.
شیخی بیان کرد: قانون جمعیت روی کاغذ خوب و مترقی است اما وقتی به مرحله اجرا میآید میبینیم که چقدر مشکلات دارد، البته فقط بحث قانون جمعیت نیست، قوانین خوبی داریم که بعضا به دلیل آییننامههایی که در اجرا تسهیلگر نیستند و اتفاقا به گونهای نوشته میشوند که با روح قانون در تضاد است، مسئله ایجاد میکند. کار ما الان این است که نظارتها را دقیق کنیم و ببینیم که چه میشود که این اتفاق میافتد.
توسعه پایدار، سند ۲۰۳۰ است
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی ادامه داد: اشکال اصلی ما در اینکه به اینجا میرسیم این است که در بازی دیگران بازی میکنیم. دقت کردید از زبان مسئولان درباره نظم نوین جهانی چقدر صحبت میشنویم. توسعه پایدار از کجا آمد و کلیدواژه همه دستگاهها و مسوولان شد؟ توسعه پایدار در اصل همان سند ۲۰۳۰ است. در صورتیکه آنچه باید کلید واژه باشد پیشرفت است و بومی سازی برنامه ها بر اساس تمدن نوین اسلامی و ایرانی.
وی عنوان کرد: ما ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خود مقایسه میکنیم و آنچه از ظاهر کشورهای دیگر به نظرمان خیلی جذاب میآید را با باطن زندگی ایرانی خود مقایسه میکنیم. ما نباید عروسک خیمه شب بازی کسی شویم.باید خودمان هویت خودمان را پیدا کنیم؛ هویتی که بیشتر از اینکه زنانه یا مردانه باشد هویت خانوادگی، ایرانی و ایرانیاسلامی است و بر اساس این رویکرد سیاستگذاری و تصمیم گیریها انجام شود.
انتهای پیام