رضا کیانی در گفت و گو با ایسنا، به مناسبت روز بزرگداشت فردوسی، گفت: صرف نظر از بعد ملی، در عین حال، این اثر گرانمایه درسها و الگوهایی ماندگار و ارزشمند برای رسیدن به «زندگی عزتمند» در مقابل انسان قرار میدهد.
او با اشاره به اینکه شاهنامه فراتر از یک اثر ادبی دربرگیرنده مضامین و مفاهیم در ابعاد گوناگون از جمله حکمی، اخلاقی، سیاسی و معرفتی است گفت: روح اندیشه توحیدی، حقیقتجویی، خردورزی، آزادگی توام با معنویت و داد بر کالبد شاهنامه فردوسی احساس میشود.
وی خاطرنشان کرد: در همه عصرها و نسلها میتوان با ظرافت به جانمایه اتفاقات در بخشهای مختلف شاهنامه رجوع کرد و برای رویارویی با چالشهای مختلف زندگی امروز و فردا آموزههای اخلاقی آن را به کار برد.
این فعال فرهنگی با بیان اینکه نحوه ارتباط طیفهای مختلف مردم با شاهنامه بسیار قابل تامل است گفت: در برخی نقاط کشور بنا به فراخور روحی و شرایط قومی و اقلیمی به سوی شاهنامه میروند و براساس ذوق و قریحه خاص به تجلی دورنیات آن میپردازند و سنت شاهنامهخوانی به آیینی دارای منزلت والای اجتماعی مبدل شده است.
او با اشاره به این موضوع که در خوزستان میتوان به آیین شاهنامهخوانی بختیاری و شاهنامهخوانی قشقاییها و حتی در دل سیاهچادرهای عشایر نیز اشاره کرد اظهار کرد: روز بزرگداشت فردوسی بهانه خوبی است که ضمن بازشناسی اندیشه آن حکیم فرزانه و تطبیق آنها با مقتضیات زندگی امروز به اتخاذ راهکارهایی برای تقویت بستر شاهنامهپژوهی برای لایههای مختلف جامعه، آشنایی سنین پایه کودک و نوجوان با شاهنامه و خلق آثار هنری براساس این اثر سترگ اهتمام بورزیم.
عضو کانون منتقدان تئاتر ایران با بیان اینکه ما در شاهنامه شاهد ۲ بخش تاریخی مهم هستیم که شامل تاریخ آرمانی و تاریخ ملی میشود توضیح داد: بخش اول را میتوان روایتگر تاریخ ملی آرمانی شناخت. تاریخ آرمانی برآمده از باورهای یک ملت است و تنها ملتهایی که دارای هویت و گذشته و بنیاد دیرین و غنی هستند میتوانند یک تاریخ آرمانی ملرا در روایت داشته باشند. از این جهت با وجود شاهنامه این افتخار برای ایران و ملت ایرانی به جهان نمایانده میشود.
کیانی ادامه داد: تاریخنگاری آرمانی یعنی آنچه را که نیک میپندارند در واقع در دل یک منظومه فکری قرار میدهد و توام با انتقال و انتشار این اندیشه به نسلهای متمادی به تحقق آن آرمانها همت میگمارند. بر این بخش تاریخ ملیـآرمانی شاهنامه را میتوان در دل رویدادهای سلسلههای پیشدادیان و کیانیان ببینیم. شخصیتهایی آرمانگرا همچون کیومرث و جمشید و هوشنگ و منوچهر و فریدون و رستم همه شخصیتهایی اساطیری و پهلوانی هستند که مبین تحقق همه آن آرمانهای ملی و ارزشمند و اندیشمندانه ماست.
این نویسنده اضافه کرد: در بخش دیگر شاهنامه شاهد روایتهایی از تاریخ واقعی و دیرینهای چون سلسله اشکانیان و ساسانیان و شخصیتهایی چون بهرام گور و انوشیروان و بزرگمهرها هستیم. در این میان نکتهای بسیار قابل تامل و امیدبخش برای نسل امروز آشکار است که هر گاه ملتی دارای چنین آرمانها و ایدههای ناب و با اصالتی است ـ همه ریشه در راستی اندیشه و نیکی کردار ـ دارند همواره میتواند در مقابل تندبادهای سستاندیشی و فرهنگهای بیریشه و بدفرجام قد علم کرده و هرگز دچار استحاله نگشته و مرعوب چنین امواجی نمیشود.
کیانی با بیان که برخیها میپرسند که شخصیتهای شاهنامه آیا در تاریخ زیستهاند؟ وجود خارجی داشتهاند؟ یا زاییده ذهن و باورهای انساناند؟ گفت: به نظر من شایستهتر است در آرمانهای شخصیتهای شاهنامه و زیربافت آنها بیندیشیم تا این که ما به این موضوع بپردازیم که آیا وجود خارجی، تاریخی و واقعی داشتهاند یا خیر؟
او با اظهار اینکه ما میتوانیم با نگاه ژرف در رفتار و نوع انتخابهای شخصیتهای شاهنامه از سرنوشت آنها عبرت بیاموزیم یادآوری کرد: خوانش شاهنامه یادآور مضامین مهم و سرنوشتسازی است. نظیر اینکه جدال خیر و شر همیشه بوده است و غرور کاذب، ظلم و خودخواهی راهی را جز هلاکت پیش روی انسانها نخواهد داشت. در مقابل اهریمنخویی یافتن روزنههای امید، خدامحوری، رسیدن به سعادت نیکنامی و اینکه همه فانی هستیم جز ذات پاک خداوند.
انتهای پیام