یک استاد دانشگاه فردوسی:

شاگرد در میدان و مسیر استاد قرار می‌گیرد

عضو هیات علمی گروه مهندسی برق دانشگاه فردوسی مشهد گفت: این‌ گونه نیست که شاگرد، استاد را انتخاب کند، بلکه اعتقاد دارم استاد، شاگرد را انتخاب می‌کند و به‌تدریج به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم، نفوذش بر او زیاد می‌شود، طوری‌که شاگرد در میدان استاد حرکت می‌کند.

حبیب رجبی مشهدی در گفت‌وگو با ایسنا با اشاره به ضرورت وجود معلمان تأثیرگذار در زندگی علمی و تحصیلی دانش‌آموزان، اظهار کرد: معمولاً وقتی دانش‌آموز یا دانشجویی تحت تأثیر اخلاق، علم و دانش استاد قرار می‌گیرد، او را الگوی خود می‌بیند و ناخودآگاه به درس و حوزه کاری او علاقه‌مند می‌شود.

وی با اشاره به بیت شعر «درس معلم ار بود زمزمه محبتی  جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را» ادامه داد: بسیاری از معلمان در دوران راهنمایی و دبیرستان را به‌ خاطر دارم که متفاوت بودند، آنها کسانی بودند که با اخلاص، دلسوزی و پاکی کار می‌کردند و از این جهت قشر برجسته‌ای محسوب می‌شدند، به‌ویژه معلمانی که با تحریک کنجکاوی‌ سعی در ایجاد سؤال در ذهن دانش‌آموزان داشتند و برای کار و فعالیت انگیزه می‌دادند.

عضو هیات علمی گروه مهندسی برق دانشگاه فردوسی با اشاره به دوران تحصیل خود در این دانشگاه، عنوان کرد: در دانشگاه اساتیدی داشتم که قبل از اینکه با آنها درس داشته باشیم، برای دانشجویان برنامه‌ریزی داشتند، اما یکی از اساتید بسیار تأثیرگذار در زندگی‌ من، دکتر محمدحسن مدیر شانه‌چی است که از بزرگی و محبت ایشان به من به این نکته اشاره کنم که تقاضا کردند پس از بازنشستگی اتاق‌شان در اختیار من قرار گیرد، زیرا احساس می‌کنند که در این صورت هنوز در اتاقشان حضور دارند و این موضوع برای من دلگرم‌کننده و همچنین مسئولیت‌آور بوده است.

رجبی با بیان اینکه رابطه معلم و شاگردی، رابطه‌ای انسانی و عاطفی است، اضافه کرد: معلمانی تأثیرگذارند که شاگردپروری کرده‌اند و نگاهشان این‌گونه نبوده که فقط به کلاس درس بیایند و آموزشی بدهند، بلکه در ابتدا رابطه انسانی محکمی میان آنها و شاگردان ایجاد شده و سپس بر مبنای آن روابط انسانی قوی، فعالیت‌هایی که در آموزش و پژوهش مدنظر داشته‌اند را به جریان انداخته‌اند.

وی ادامه داد: یکی از اساتید تأثیرگذار در دوران تحصیلم در دانشگاه تهران، فردی به نام کارو لوکاس بود و به کمک ایشان و دکتر مدیر شانه‌چی توانستم یک دوره بورس در کشور آلمان و در دانشگاه صنعتی آخن  بگذرانم و در آنجا نیز فردی به‌ نام هابریش استاد من بود که مطالب بسیاری از ایشان فراگرفتم.

از معلمانم چگونه زندگی کردن آموختم

این استاد دانشگاه بیان کرد: فراتر از مباحث مهندسی برق، از معلمانم آموختم که چگونه باید زندگی کنم و کار علمی انجام دهم، چگونه باید وارد پژوهش شوم، تحقیق کنم و مسئله واقعی از غیرواقعی را تشخیص دهم و با رموز ارتباط با صنعت آشنا شدم. بنابراین قبل از اینکه بحث آموزش مطرح شود، جنبه‌های انسانی و نکات جانبی بسیار مهم هستند.

رجبی با بیان اینکه معلمان من در دبیرستان هم افراد تأثیرگذاری بودند و همواره از معلمانم یاد می‌کنم، افزود: تأثیرگذاری ایشان در ایجاد انگیزه در دانش‌آموزان برای ورود عمیق به مباحث را به یاد دارم و همچنان ارتباط خوبی با معلمان دوران دبیرستان دارم و حتی آنان را به مراسمی در دانشگاه دعوت کرده‌ام.

عضو هیات علمی گروه مهندسی برق دانشگاه فردوسی با یاد کردن از دانشمندان و اساتید بزرگ جهان که علم را مدیون زحمات آنها هستیم، اظهار کرد: به‌ شدت به دانشجویان توصیه می‌کنم تاریخ علم را در کنار علم مطالعه کنند و علاوه بر یادگیری فرمول‌ها و روابط آنها با یکدیگر لازم است بدانیم که دانشمندان در زندگی‌ چگونه کار کرده‌اند و چه چیزهایی برای‌شان مهم بوده است. این آگاهی و جریان‌شناسی درباره دانشمندان به دانشجویان انگیزه برای تلاش می‌دهد و در واقع انتقال این موارد در کنار آموزش ضروری است و نباید زندگی دانشمندان را به مثابه یک موضوع تاریخی بدانیم، بلکه مطالعه زندگی‌نامه آنان، جهت‌گیری‌های علم را هم روشن می‌کند.

وی بیان کرد: این‌ گونه نیست که شاگرد، استاد را انتخاب کند، بلکه اعتقاد دارم استاد، شاگرد را انتخاب می‌کند و به‌تدریج به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم، نفوذش بر او زیاد می‌شود، طوری‌که شاگرد در میدان استاد حرکت می‌کند. حداقل برای من اینگونه بوده است که آنقدر استادی سایه، عملکرد و منش استادی‌اش قوی بوده که در میدان او قرار گرفته‌ و جذب شده‌ام. بنابراین دانشجو به سراغ استاد نمی‌رود، بلکه استاد، دانشجو را در مسیری قرار می‌دهد و شاگردپروری می‌کند.

رجبی در پاسخ به این پرسش که چگونه به وادی معلمی و استادی وارد شدید، اظهار کرد: در دوران مدرسه در درسی مثل ریاضی دانش‌آموز خوبی بودم و وقتی می‌دیدم که دوستان و هم کلاسی‌هایم در فراگیری آن مطلب مشکل دارند، ناراحت می‌شدم؛ آنها را جمع می‌کردم و آموزش می‌دادم.

وی افزود: به یاد دارم وقتی مدیر دوران راهنمایی این موضوع را متوجه شد، اتاقی بدون استفاده را در طبقه بالای مدرسه در اختیارم گذاشت تا در آن مکان به تمام دانش‌آموزان مدرسه مطالب را آموزش بدهم و به این ترتیب بعدازظهرها به مدرسه می‌رفتم و برای تعدادی از دانش‌آموزان که در درس ریاضی مشکل داشتند، آموزش می‌دادم. بعدها در دانشگاه نیز کلاس‌های حل تمرین را عهده‌دار شدم.

این استاد دانشگاه ادامه داد: معلمی یا استادی دانشگاه را علاوه بر علاقه ذاتی از این جهت انتخاب کردم که کار ما مرتب تغییر می‌کند، برای من تصور انجام کار ثابت بسیار سخت است، اما در دانشگاه مسائل تحقیقاتی دانشجویان امروز با دانشجویان پنج سال قبل بسیار متفاوت است، به‌شدت از تکرار دوری می‌کنم و حتی روش تدریس دروس را تغییر می‌دهم، بنابراین پویا بودن شغل معلمی در دانشگاه، مهمترین دلیل انتخاب این شغل است.

وی افزود: علاوه بر آن می‌توانم به لذت‌بخش بودن آموزش اشاره کنم، وقتی دانشجویان یاد می‌گیرند، مشغول کار و منشأ اثر می‌شوند، خستگی‌ام گرفته می‌شود و وقتی احساس می‌کنم درس‌هایی که داده‌ام، در جایی به‌کار آمده است، حس خوبی دارم و این موهبت این شغل است. هنوز نیز احساس می‌کنم دانشجو هستم و نسبت به دوران دانشجویی بیشتر کار علمی انجام می‌دهم و نسبت به آن دوران کمتر درس نمی‌خوانم.    

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ / ۱۱:۰۰
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1402021307754
  • خبرنگار : 50548