ایران که آن روزها خود در گیرودار ماههای ابتدای انقلاب بود و مثل یک خانه به هم ریخته، مناسب و مهیای مهمانداری نبود، آغوشش را روی مهاجرین افغان باز کرد.
همزبانی و هم کیشی باعث شد ایران پناهگاه مناسبی برای افغانها شود. کمکم غبار غربت که از سر تکانده شد، برای گذران ایام راهی بازار کار شدند. نیروی غیر ماهر آن سالها، امروز تبدیل به دو سه نسل متولد ایران شده و در بسیاری از شهرها بیشتر موقعیتهای شغلی را اشغال کرده است. از چاه کنی، مقنیگری و کارگری روزمزد شروع شد تا امروز که گچکاری، مکانیکی و حتی مشاغلی همچون حسابداری هم به مهاجرین افغان سپرده میشود.
به گزارش ایسنا، در بسیاری از استانها به ویژه استان بوشهر که مجوز اسکان افغانها صادر شده است علاوه بر مهاجرینی که کارت اقامت دارند تعداد بسیاری نیز به وسیله قاچاقچیان انسان وارد شدهاند که همینجا زندگی و کار میکنند. از زمینهای کشاورزی که بهطور معمول از رصد نیروهای انتظامی دور مانده تا دامداریها و انبارهای بیرون شهرها محل زندگی این مهاجرین غیر قانونی است.
کارگران افغان، استاد کار ماهر شدهاند
در این سالها بسیاری از مشاغل فنی تحت اشغال افغانها بوده است. اما در سالهای اخیر با پدیده نیروی کار ماهر در حوزههایی غیر از کارهای ساختمانی نیز مواجه هستیم. تقریباً تمام کارگاههای مکانیکی شهر برازجان یک تا دو کارگر یا حتی استادکار ماهر افغان را به خدمت گرفتهاند. بازار روز برازجان امروزه تقریباً به اشغال نسلهای جدیدتر این مهاجرین درآمده است.
در این بین دلایل مختلفی برای استخدام این نیروها وجود دارد. از پائینتر بودن حقوق و دستمزد آنها تا بینیازی به پرداخت حق بیمه یا آنگونه که بین مردم رایج است. پاکدستی آنها در امانتداری. گرچه موارد بسیاری نیز از خیانت در امانت بین آنها دیده شده است یا مواردی همچون قتل صاحب کار یا بزههای دیگر که هیچگاه قابل پیگرد نیست.
وجود این خیل از مهاجر غیرقانونی هر جامعهای را میتواند آبستن بحرانهایی کند که به هم ریختن بازار کار سهلترین آنهاست.
حضور غیرمجاز اتباع افغان در استان بوشهر نگران کننده است
سال گذشته، محمد تقی ایرانی، معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی وقت استانداری بوشهر در خصوص حضور غیرمجاز اتباع افغان در استان هشدار داده و گفته بود که حضور بیقاعده آنها بعد از روی کار آمدن طالبان در استان بوشهر موجب نگرانی است.
وی با بیان اینکه حضور اتباع بیگانه در شهرهای عسلویه، دیلم و گناوه، بهکارگیری اتباع افغانی از سوی شهروندان بوشهری خلاف قانون است و با متخلفین برخورد خواهد شد، به مردم استان توصیه و تذکر داد که از اسکان، اجاره خانه و ملک، تحویل شغل و کار کسب به این اتباع به هیچ عنوان پذیرفته نیست و با متخلفان برابر قانون، با جریمه نقدی سنگین، ومحکومیت در دادگاه برخورد خواهد، شد.
"پیروز" یکی از مهاجرینی است که همین اواخر و بعد از سلطه مجدد طالبان به ایران و شهر برازجان پناه آورده است اما در همین مدت کم علی رغم داشتن شغل خوب و درآمد نسبتاً مناسب قصد برگشت به خانه را دارد.
پیروز که از معدود تاجیکهای افغانستانی ساکن برازجان است به خبرنگار ایسنا میگوید: در ایران امنیت و آرامش دارم، اما همسرم بهخاطر دوری از خانواده و دلتنگی دچار عوارض روحی شده و ناچار تحت نظر روانپزشک قرار گرفته است. بهخاطر همسرم مجبور به برگشتن هستیم گرچه شرایط آنجا مناسب زندگی نیست.
به گزارش ایسنا، همهی مهاجرین افغانستانی مایل به بازگشت نیستند. حتی پس از سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱ کمتر مهاجری اقدام به بازگشت کرد. از طرفی دولت ایران نیز هیچگاه اقدام موثری برای نظاممند کردن حضور و بازگشت اتباع افغان نکرده است.
"شیخ محمد" نیز از جمله کسانی است که آنچنان پیشرفتی در حوزه کاری خود داشته است که به هیچ وجه مایل به ترک ایران نیست. او که به گفته خودش چندسال نخست و ایام کودکی را در کپری در محله امامزاده بوشهر گذرانده حالا شبکه بزرگی از کارگران فعال در جمع آوری ضایعات پلاستیکی را مدیریت میکند.
شیخ محمد به خبرنگار ایسنا میگوید: منتظرم دولت طالبان از طرف دولت ایران و دولتهای جهانی به رسمیت شناخته شود تا بتوانم شرکت خود را ثبت کنم. اینطور میتوانم در بخش صادرات تولیدات ایران به افغانستان فعالیت کنم.
او حالا دیگر نه در کپر بلکه در خانهای ویلایی و بزرگ زندگی میکند و به گفته خودش نان از عقل معاش و روابطش با تجار ایرانی میخورد.
افغانها، اجارهنشین کاسبهای ایرانی
با قدم زدن در بازار روز برازجان دیگر اثری از بازاریهای قدیمی این شهر یا حتی فرزندانشان نمیبینید. همه مغازهها به اجاره اتباع افغانی درآمده است. از کودک هشت ساله تا مرد پنجاه ساله همگی دیگر یا فروشندهاند یا جارزن و یا حتی اجارهنشین کاسبهایی که دیگر خوش نشینی را به کار در گرمای بازار روز ترجیح میدهند.
به گزارش ایسنا، کارهای ساختمانی که سالهاست تحت تأثیر نرخهای عجیب و غریب در قُرق این پناهندگان است. نکته مهم اینکه دیگر تقریباً خبری از کارگر ساده افغانی نیست. تمام مشاغل ساختمانی که نیاز به مهارت دارند هم به اشغال آنها درآمده است.
در این میان ضعف و خلأ قوانین حمایتی از کارگران فصلی ایرانی و همینطور ضعف قوانین حمایتی از کارفرمایان عامل مهمی در ایجاد چنین بلبشویی است. نفس کارکردن پناهندگان البته خالی از ایراد است، اما سیل ورود مهاجرین غیرقانونی و ازدیاد نسل خارج از قائده منجر به از هم پاشیده شدن نظام کار و رفاه عمومی میشود.
در صورت ادامه چنین وضعیتی شهرهای کوچکی همچون برازجان و حتی بوشهر دچار یک بحران بیکاری عظیمی خواهد شد که جز دامن زدن به درگیریهای اجتماعی و بزههای اخلاقی نتیجهای در بر نخواهد داشت.
انتهای پیام