محسن ابراهیمی در سوم شهریور ۱۳۴۵ در قم به دنیا آمد و سرانجام در ۲۶ بهمن ۱۳۶۱ درعملیات والفجر مقدماتی به شهادت رسید و در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) قم آرام گرفت.
در وصیتنامه شهید محسن ابراهیمی آمده است:
به نام الله یاری دهنده تمام بندگان خالصش بنام او که هر چیزی چه در این دنیا و چه در آن دنیا در اختیار اوست و درود بر تمام انبیاء بخصوص رسول اکرم (ص) پرورشدهنده بشریت، معلم انسانساز، نجاتدهنده انسان از بند جاهلیت و گمراهی؛ درود به وارثین بر حق او، ائمه اطهار، که به انسان طرق زندگی کردن را آموختند.
درود بر ولیعصر که منتظران او در انتظارند که با ظهورش تمام بساط ظلم و استکبار را درهم شکند و دنیا را از ظلمت نجات دهند و با سلام و درود بیکران بر نائب برحقش که با قیام خود ما را از گمراهی و بدبختی نجات داد و امید است که با رهبریت ایشان اسلام، این دین مقدس را به کلیه جهان ابلاغ کنیم.
درود بر شهدا بخصوص سالار شهیدان حسین بن علی (ع) که ندایش بعد از قرنها در قلب تمام یارانش باقیمانده است و امیدوارم که خداوند ما را پیروایشان قرار بدهد و درود بر شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی که با قطرات خونشان انسانها را زنده کردند و ما به لطف خداوند راه آنها را ادامه میدهیم.
پروردگارا به یکتایی تو و رسالت محمد (ص) و ولایت علی ابن ابیطالب (ع) شهادت میدهم و تو را ستایش میکنم و خوشحالم که مرا در این زمان به دنیا آوردی و از پیروان امام عزیزمان خمینی کبیر قراردادی و دوستی پیامبر اسلام و خاندانش راودشمنی دشمنان ایشان را در دلم قرار دادی.
خدایا تو را شکر میکنم که بر من منت نهادی و هدایتم فرمودی و جهاد فی سبیل الله را به رویم گشودی، هرچند که در جهاد با نفسم (جهاد اکبر) ضعیف هستم و خوب بر نفسم مسلط نیستم ولی یاد تو و نگریستن برچهره اماممان باعث اطمینان و آرامش قلبم میشود.
خداوندا از تو سپاسگزارم که بهترین و نزدیکترین راه را برای رساندن من به خودت نشانم دادی و همه ظواهر دنیا و هرچه راکه درآن است وسیلهای قراردادی تا من بهتر بتوانم به سویت گام بردارم. سپاس خدای را که مرا شیفته دنیای فانی نکرد چرا که امام صادق (ع) میفرماید: این دنیا همانند آبشور دریایی است که هر تشنهای از آن بیاشامد بر تشنگیاش افزوده میشود.
خدایا مرا در یاری کردن قرآن و دین اسلام یاریم کن و جان ناقابلی دارم و آن را درراه تو فدا خواهم کرد باشد که از این راه خدمتی به اسلام کرده باشم. پروردگارا جان ناچیز مرا بگیر و بر لحظه لحظههای عمر باارزش امام بزرگمان بیفزای و تا زمان ظهور عصاره خلقت، حجت ابن الحسن العسکری (عج)، آخرین ذخیره الهی و به امانت و وراثت رسیدن مسلمین و مستضعفین جهان رهبرعالیقدر ما را محفوظ بدار.
پروردگارا در این دنیا نتوانستم آنطوری که تو میخواستی عبادت کنم پس مرگم را چنان قرار بده که بدین وسیله گناهانم آمرزیده شود. بارالها ازتومیخواهم که در هنگام شهادت تشنه باشم جنازهام از عبور مهدی زهرا (عج) عطرآگین شود و چنان شهادتی را نصیبم بگردان که بدون غسل و کفن و همراه بالباس رزم به خاک سپرده شوم تا در روزمحشر با شهدا کربلا محشورشده و در پیشگاه امام حسین (ع) سرور شهیدان روسفید باشم.
اکنون چند سخنی به عنوان وصیت ذکر میکنم:
امام این ابرمرد قرن این جانشین برحق امام زمان (عج) را تنها نگذارید و لحظهای از پشتیبانی او غفلت نورزید. با اتکا به خداوند و به وسیله رهبری پیامبرگونه ایشان انقلاب را به پیش ببرید و به دست صاحب اصلیش حجه ابن الحسن العسگری (عج) بسپارید. اطاعت از امام خمینی به منزله اطاعت از ولیعصر (عج) است و هرکسی از وی اطاعت نکند از امام عصرش اطاعت نکرده.
پدر و مادرعزیزم میدانم که از دست دادن فرزند برای شما مشکل است ولی باید درراه خداوند این دردها و مشقات را با آغوش باز پذیرا باشید؛ به خدا قسم مطمئن باشید خون من و دیگرشهدا هدر نخواهد رفت من در راهی قدم گذاشتم که بهترین طریق زندگی باشد فقط دعایتان این باشد که خدایا این قربانی را از ما قبول بفرما.
همچون کوه استوار باشید، قامتتان را بلند گیرید، مشتهایتان را گره کنید، دهانتان را بازکنید و زینبوار فریاد زنید و به جهانیان ثابت کنید روزی خون این شهدا کاخهای زر و زور و تزویر را از بین خواهند برد و به جای آن مستضعفین و بندگان صالح خدا وارث زمین خواهند شد.
برادران عزیزم؛ عاشقان الله یکایک رفتند و همه به معشوقشان رسیدند اما من واماندم، کاروان حسین (ع) حرکت کرد و من هم در عقب این قافله نتوانستم خودم را برسانم اما آلان رفتهام تا بلکه ببینم میتوانم خودم را برسانم و به معبودم بپیوندم یا نه.
توصیه اکید من این است که شما هم سعی کنید خودتان را به این کاروان که آخرش لقاءالله است برسانید و اگر در این راه قدم برنداشتید پشیمانی و افسوس زیاد دارد کارهایی که انجام میدهید فقط برای رضای خدا باشد و درهرکارتان رضایت خدا را در نظر بگیرید. برادران حزبالله بشتابید بهسوی جبههها به خدا قسم هرکسی در این دانشگاه الهی شرکت نکند بهزودی پشیمان خواهد شد.
از آنجایی که خیلی دوست داشتم تا کربلا را زیارت کنم از شما میخواهم که بعد از شهادتم به جای من به زیارت کربلای حسین بروید و سلام مرا به شهدای کربلا برسانید.
اما شما خواهرانم به یاد دارید که پس از به شهادت رسیدن حسین (ع) سرور شهیدان خواهر او را به اسارت گرفتند ولی با آن اسیری و مشقات زیاد بازهم مجلس یزید را به لرزه درآورد و میدانید که زینب چه خوب راه برادرش را ادامه داد و نگذاشت که خون او پایمال شود ولی شما که آزاد هستید، شما که اسیر نیستید پس راه شهدا را زینبوار ادامه دهید چون اسلام به فداکاری شما احتیاج دارد و این را با اعمال خودتان نشان دهید.
خواهران حزبالله بدانید که مهمترین کار شما در برابرخون شهدا فقط حفظ حجاب است شما با حجاب خود میتوانید محکمترین ضربه را به متجاوزین شرق و غرب وارد کنید.
میدانم که لیاقت شهادت ندارم ولی اگر خداوند یک لطفی درحق این حقیر نمود و شهادت را نصیبم کرد از تمام شما میخواهم که برایم گریه نکنید چون طبق وعده خداوند شهیدان زنده هستند و در نزد خدا روزی میخورند.
گریه و ناله های خود را برای امام حسین (ع) قرار بدهید که مظلومانه به شهادت رسید و کسی را نداشت که برای او گریه کند. درصورتی که جنازهام به دست آمد دوست ندارم کسانی که با ولایتفقیه و روحانیت مخالف هستند در زیر جنازهام حاضر شوند.
انتهای پیام